به گزارش جام جم، حال در سال ۱۴۰۰ شبکه پنج مسابقهای با عنوان «کهکشان» را برای مخاطبانش طراحی کرده که در آن پنج شرکتکننده با استفاده از ماشین زمان تاریخ ارتباطات بشر را از گذشته تا امروز طی میکنند و به این بهانه با چالشهای انسان در مواجهه با رسانهها در هر یک از کهکشانهای ارتباطی شامل کهکشان شفاهی، کهکشان چاپ، کهکشان دیجیتال، کهکشان اینترنت مواجه خواهندشد. این پنج نفر شامل ماهر، معاون، مبارز، مشاور و سرگروه است که در انتها معادل امتیازی که کسب کردهاند جایزه نقدی دریافت میکنند. مسابقه «کهکشان» به تهیهکنندگی کمیل سوهانی و با اجرای نیما فلاح پنجشنبهها و جمعهها ساعت ۲۱ پخش میشود که اولین مسابقه تعاملی مبتنی بر واقعیت افزوده(ar) در تلویزیون است. جامجم به پشت صحنه این برنامه رفته و گزارشی از اتفاقات پشت دوربین گرفته و با تهیهکننده، مجری و سردبیر برنامه گفتوگو داشته که خواندن آن شاید برایتان جالب باشد. پس همراه ما باشید.
مهمانی کهکشانیها
حوالی شهرک شهید فلاحی در اتوبان بابایی و درست جنب یک باشگاه بدنسازی که صدای موسیقیاش به گوش میرسد، گروه سازنده این مسابقه از ساعات اولیه صبح در لوکیشن حضور دارند و مشغول ضبط هستند. همین که از در وارد لوکیشن میشویم، انگار مسافر زمان شدهایم. اولین چیزی که نگاه را به خود جلب میکند، کهکشانی است که روبهروی ما قرار دارد و عکسهای شرکتکنندهها به یادگار روی آن نصب شده و سپس یک پرده سیاه بزرگ را که کنار بزنید، چشمتان به ماشین زمان میافتد که شرکتکنندهها با ورود به آن به زمانهای دیگری سفر میکنند. همچنین دستگاهی که در پایان شرکتکنندهها باید رمز آن را پیدا کنند هم در گوشهای دیگر از این کهکشان قرار دارد. به گفته یکی از عوامل، از صفر تا صد این دکورها ساخته و زمان زیادی هم صرف این کار شدهاست. در اطراف استودیو، اتاقهایی قرار دارد که هر کدام متعلق به یک گروه است. از اتاق شرکتکنندهها گرفته تا اتاقهای عوامل تصویر، صدا، گریم و لباس و هماهنگی و برنامهریزی در اطراف این راهرو قرار گرفتهاند. ناگفته نماند اعلامیهای روی دیوار قرار دارد که بر این اساس شرکتکنندهها باید گوشیهایشان را پس از ورود به لوکیشن تحویل بدهند تا تمام تمرکزشان روی مسابقه باشد و بس. اینجا همه عوامل با بیسیم با هم صحبت میکنند. راهروهای تو در توی بسیاری قرار دارد که بیسیم بهترین گزینه برای ارتباط برقرار کردن با همدیگر و پیدا کردن یکدیگر است. به اتفاق بهراد رضازاده، مدیرتولید این برنامه گشتی در فضای این سوله و دکورها میزنیم. رستوران و اتاق تهیهکننده در انتهای راهروها قرار دارد که سرکی هم به داخل آن میکشیم. روی یکی از دیوارهای اتاق تهیهکننده، کهکشانی قرار دارد که روی آن مهمانها به یادگار برای کهکشانیها امضا کردهاند. حتی ساعت دیواری این اتاق هم کهکشانی است و دیوار کناری هم پوستری از کهکشان دارد.
از خیالستان تا سروستان
این منظومه شمسی چهار کهکشان دارد که شامل خیالستان، کارستان، ادبستان و سروستان است. کنار هر کدام از این کهکشانها نیز شماره دوربین و نوع لنز روی دیوار مشخص شده و به گفته مدیرتولید این مسابقه با ده یازده دوربین ضبط میشود که البته در هر بخش تعداد دوربینها کم و زیاد میشود. کنار هر کدام از کهکشانها نیز اتاقهایی قرار دارد که مربوط به چالشهایی است که شرکتکنندهها با آنها روبهرو میشوند. از جمله اتاق رادیو، اتاق خانم جان، اتاق سردبیر، تلفنخانه، چاپخانه و... در خیالستان که اولین جایی است که شرکتکنندهها با مجری مواجه میشوند، یک ماشین زمان قرار دارد که نخستین مرحله از این مسابقه است و اطراف آن را نورهای آبی رنگی احاطه کردهاند. جالب اینکه در گوشهای از دکور،یک تلویزیون قدیمی هم هست؛ همچنین تلفن قدیمی و یکسری وسایل ارتباطی از گذشته تا امروز. از راهروی باریکی عبور میکنیم تا به کارستان برسیم. اولین کهکشان این منظومه فضایی بسیار ایرانی و زمینی پر از شنهای کویر که به گفته یکی از عوامل شنها را از یزد به تهران آوردهاند، دارد. کنار آن هم اتاقهایی قرار دارد که مربوط به چالش شرکتکنندههاست. از جمله دژ که در گوشهای از آن یک کتیبه قرار دارد و باید یکی از شرکتکنندهها با اسکن آن را ترجمه کند و کنار آن هم پلههای چوبی و در نقاط مختلفش هم دوربینهای کوچکی نصب شدهاست.
باز هم در راهروهای پیچ در پیچ قدم میزنیم تا به ادبستان میرسیم. جایی پر از کتابها و یک حوض و گلدانهای شمعدانی که فضای زیبا و چشمنوازی را شکل دادهاست. در ادبستان همه جور کتاب هست. از «سینما در آینه خورشید» گرفته تا «قصصقرآن» و «زاده شدهایم که عشق بورزیم» و... چراغهای گردسوزی هم بالای قفسهها قرار دارد که با معماری و نقوش روی دیوار یک فضای مثبت و گرم و ایرانی را شکل دادهاست. در مدتی که ما در کهکشانها قدم میزدیم، شرکتکنندهها در حال تمرین با مجری در خیالستان بودند. دو خانم و سه آقا در ماشین زمان همراه نیما فلاح ضبط بخش نخست برنامه را آغاز کردهبودند و قرار بود به ترتیب و پشت سر هم با چالشهای این مسابقه روبهرو شوند. در این میان هم بچههای صحنه، موکتهای خیالستان را چسب میزدند و صحنه را برای ضبط آماده میکردند. مجری با خوشرویی در حال گپ و گفت با شرکتکننده هاست تا به لحاظ روحی آنها را برای مقابله با چالشها آماده کند. این بخش از برنامه پس از چند برداشت ضبط میشود و نوبت به چالشهای بعدی میرسد. یکی از تصویربردارها از پلههای کناری دژ بالا میرود و همکارش دوربین را به او میدهد و در جای خودش مستقر میشود. دو نفر هم با کلاه ایمنی و طناب در حال آمادهسازی چالش اتاق سردبیر هستند.
نیما فلاح از تجربه اجرای مسابقه «کهکشان» میگوید:
اجرای این مسابقه برای من چالش جذابی است
مدتی است در عرصه تلویزیون کم کار شدهاید. قطعا در این مدت پیشنهادهایی در زمینه اجرا و بازیگری داشتید. مسابقه کهکشان چه ویژگی برای شما داشت که اجرای آن را پذیرفتید؟
گروه این مسابقه خیلی پرانرژی و انسانهای فهمیدهای هستند و پولشان را از یک شغل دیگری نیاوردهبودند که بخواهند در تلویزیون خرج کنند و آن را چند برابر کنند. این مساله خیلی برای من مهم بود. دغدغه کل اعضای تیم ساخت یک برنامه سرگرم کننده و آموزشی برای مردم بود. این اولین چیزی بود که باعث شد جذب این برنامه شوم. البته پیش از این تجربه اجرا در تلویزیون را داشتم ولی تا این حد جدی نبود. این مسابقه برای من خیلی جدی است. چه بسا که شاید از نوع نوشتار و سناریویی که با آن مواجه شدم، توانستم خیلی راحتتر برای این کار تصمیم بگیرم. در کارهای قبلی من با سحر اجرای مشترک داشتم. سه سال پیش هم در جزیرهکیش برنامه ۶۰ قسمتی ساختم اما این مسابقه برای من خیلی متفاوت و جدی بود. برای هر بازی، هر اتاق و هر چالش این مسابقه ماهها زمان صرف شدهاست. خیلی دلم میخواست این مسابقه زمانی که شبکه پنج در اوج خودش بود روی آنتن میرفت. در کنار تمام تیم «کهکشان» سعی مان این است که شبکه پنج را به جایی برسانیم که دوباره مثل قبل در اوج باشد.
ورود به این فضا و اجرای این مسابقه برای خودتان چقدر چالش برانگیز بود؟
من شاید از فرم مجریگری کمی فراری باشم. چون مجری در نهایت تنها کاری که میتواند انجام دهد این است که میزبان خوبی باشد، اتفاق خاصی نمیافتد و چیزی به مخاطب اضافه نمیشود. ولی در چنین برنامهای با این فرم که آموزشی و سرگرمکننده است، اگر نیما فلاح مجری صرف بود ممکن بود بیننده نتواند با او ارتباط برقرار کند. در این مسابقه یک تیپ، یک شخصیت خلق شده و تمام بازیها مربوط به این شخصیت است و اوست که همه چیز را پیش میبرد. من و تیم «کهکشان» معتقدیم بهترین حالت برای سرگرم کردن و بالا بردن قدرت آموزشی، این شیوه برنامهسازی است و استادان دانشگاهی که در این کار هستند، بعد از سالها تحقیق و پژوهش توانستهاند آن را ثابت کنند. ما هم دراین برنامه میخواهیم کاری کنیم که مخاطب در پایان به فکر فرو برود و نگوید خب که چی!
نگفتید برای خودتان چقدر اجرای این مسابقه چالش محسوب میشود؟
خیلی زیاد. همه اینهایی را که گفتم برای خودم هم بود.
یکی از ویژگیهای این برنامه این است که همزمان با شرکتکنندهها، مردم هم میتوانند از طریق اپلیکیشن در این مسابقه شرکت کنند. این موضوع کار را برای شما چقدر سخت و جذابتر میکند؟
در واقع این حرکت نوآورانهای بود که توسط تیم تولید اجرا شد.
به نوعی شما فقط برای شرکتکنندهها اجرا نمیکنید. بلکه برای همه افرادی که از طریق این اپلیکیشن در این رقابت حضور دارند، اجرا میکنید؟
ما در دورانی زندگی میکنیم که اگر جرقه نوآورانه در تولیداتمان نداشتهباشیم، بینندهها را بعد از یکی دو قسمت از دست داده و به سمت برنامه دیگری سوق میدهیم. بنابراین اگر بخواهیم بینندهمان را حفظ کنیم، باید مدام برایش حرکت جدیدی داشتهباشیم. یکی از حرکتهای نوآورانهای که این برنامه و شبکه پنج برای مخاطبانش داشت، همین قابلیتی است که شما گفتید. به جرات میتوانم بگویم در دنیا جزو معدود تیمهایی هستیم که از این تکنیک در برنامهسازی استفاده میکنیم.
با توجه به اینکه مردم، مجری یک برنامه را بیشتر از عوامل میشناسند، چه واکنشهایی از مخاطبان این مسابقه دیدید؟
اجازه بدهید برای پاسخ این پرسش برایتان مثالی بیاورم. وقتی در کوهنوردی تنها صعود میکنید، بیشتر خستگی را احساس میکنید. برای همین اعضای صعودهای خیلی مشکل، به صورت تیمی حرکت میکنند تا هم هوای همدیگر را داشتهباشند و هم اینکه با یکدیگر معاشرت میکنند و حرف میزنند. در واقع در این کار بخشی از سختی کار و فشاری که در طول این ۱۲ساعت روی شرکتکنندههاست، روی دوش من است. من این سختی را با تکنیک بازیگری برایشان خرج میکنم که خسته نشوند؛ چون این افراد بازیگر نیستند که عادت به این شیوه کار کردن داشتهباشند بنابراین تلاش میکنم با استفاده از شیوههای بازیگری کاری کنم تا آنها خسته نشوند. دوستانی که به عنوان شرکتکننده وارد این کار میشوند، از خودشان شعفی دارند که در پایان با خودشان به خانه میبرند و من از تماشای آن لذت میبرم. خیلی خوشحالیم که توانستهایم یادشان بیندازیم این شعف در وجود همه هست و اینکه یک خانواده میتوانند از کنار هم بودن لذت ببرند.
اجرای این مسابقه چه جایگاهی در کارنامه کاری شما دارد و چقدر به داشتههای شما اضافه شد؟
به پروژهای که چیزی به من اضافه نکند، وارد نمیشوم. من یک دانش سیالی میبینم که در تمام این گروه اتفاق میافتد. من مثل یک نقش جدید و متفاوت به این برنامه نگاه میکنم و برایم جالب و لذت بخش است.
از آنجا که برخی مجریها نسبت به ورود بازیگران به حوزه اجرا واکنش نشان میدهند، برخوردشان با شما چگونه بود؟
خوشبختانه همکارانمان همیشه به من لطف داشتند و به من انرژی خوب دادند اما از آنجا که شیوه اجرای این مسابقه با دیگر برنامهها متفاوت است، این اتفاق برایش نیفتاده و من واکنشهای منفی دریافت نکردم. اتفاقا من فکر میکنم چنین پروژههایی که سراغ بازیگران میروند، آن را صاحب امضا میکنند.
کدامیک از این چالشها برای خودتان جذابتر است؟
من ادبستان را بیشتر دوست دارم. البته نمیتوانم بین آنها فرق بگذارم اما به شدت کهکشان و فرم چالشهای سروستان را دوست دارم.
چقدر برای اجرای این مسابقه به شیوه اجرای برنامههای خارجی نظر داشتید و به آنها رجوع کردید؟
من اصولا دوست ندارم الگوبرداری کنم. در واقع اگر من بخواهم برنامه کودک بسازم که عروسک داشتهباشد و مفرح باشد، حتما به موفقترین برنامههای این حوزه رجوع میکنم. من فقط به توضیحات کارگردان و تهیهکننده بسنده کردم و در نهایت به فرمولی رسیدم که منحصر به خودم هست.
اولین مسابقه تعاملی تلویزیونی را طراحی کردیم
کمیل سوهانی، تهیهکننده کهکشان توضیحاتی در این باره ارائه میکند: سرگروه طراحی این مسابقه آقای دکتر محمدصادق باطنی است. هدفمان این بود مسابقهای بسازیم که با قالب مسابقههای تلویزیونی این روزها کمی متفاوت باشد. متفاوت از این بابت که سالهاست قالب اصلی مسابقات تلویزیونی اینگونه است که هر مسابقهای یک استیج دارد و یک سلبریتی تختهشاسی در دست روی آن استیج قرار میگیرد و سوالاتی را از تعدادی شرکتکننده میپرسد. در انتها نیز ممکن است نهایتا یک اتفاق فیزیکی هم برای شرکتکنندهها بیفتد. در صورتی که مسابقه اینگونه نیست. مسابقات انواع و اقسام دارند و یکی از پایههای اصلی تلویزیون در همه جای دنیاست، ولی ما مسابقه را در یک قالب خاص محدود کردهایم. یکی از قالبهای مسابقات تلویزیونی، همین مسابقات میدانی است که در آن اتفاقات فیزیکی بسیاری رخ میدهد. این را بگذارید کنار یک پلتفرم جدیدی که در سالهای اخیر خیلی رونق گرفته، یعنی پلتفرم اتاق فرار.
ماموریت شرکتکنندهها
ما در این مسابقه تلفیقی بین ژانر اتاق فرار و یکسری اتفاقات فیزیکی ایجاد کردیم. در ضمن خواستیم کاری کنیم که تا به حال در تلویزیون ایران نبوده و تجربه نشده، یعنی اینکه خواستیم مسابقه داستانی داشتهباشیم. یعنی در عین حال که مسابقه برگزار میکنیم، یک داستان هم داریم. به تعبیری در فصل اول که ۵۲ قسمت است، در انتها قرار است اتفاقی بیفتد. شرکتکنندههای ما شرکتکنندههای صرف نیستند؛ بلکه تعدادی مامور هستند و ماموریتی دارند و آمدهاند تا اتفاقی را رقم بزنند. ما برای اولین بار در تلویزیون مجریمان، مجری- بازیگر است. آقای فلاح در کهکشان فقط مجری نیست که شرکتکنندهها را در طول مسابقه هدایت کند، بلکه مجری -بازیگر است و در کنار کار اجرا یک فضای داستانی را هم پیش میبرد.
اعصار تاریخ ارتباطات
ما میخواستیم در این مسابقه یک عقبه نظری هم داشتهباشیم. بنابراین برای فصل اول تصمیممان این بود که فضا را به سمتی ببریم که مخاطب و شرکتکنندهها در این مسابقه با تاریخ ارتباطات آشنا شوند. ما چهار کهکشان داریم که هر کدام یکی از اعصار تاریخ ارتباطات است. کهکشان اول زمانی است که ارتباطات بشر بر اساس گوش و چشم بوده. کهکشان دوم زمانی بود که ارتباطات بشر بیشتر سمت کتابت رفته و در کهکشان سوم ارتباطات بشر به سمت دیجیتال یعنی تلفن و تلویزیون و بازیهای کامپیوتری رفته و در کهکشان آخر که اکنون و آینده را در بر میگیرد، ارتباطات بشر بیشتر بر مبنای فضای مجازی است.
سفرهای کهکشانی
داستانی که ما طراحی کردیم بر مبنای یک ماشین زمان است. ماشینی که در خانواده مجری آن را اختراع کردند که این ماشین زمان وسیلهای است که شرکتکنندههای ما را به سفر در زمان میبرد. سفر به زمانها و مکانهای مختلفی که در هرکدام چالشهای متفاوتی وجود دارد.
انتخاب شرکتکنندهها
ما پیش از مسابقه یک فراخوان عمومی دادیم که در آن به این موضوع اشاره کردیم گروهها در قالب پنج نفره و ترجیحا یک خانواده باشند و هم طیف سنی در این گروهها وجود داشتهباشد و هم طیف جنسی. یعنی گروهها هم شامل خانمها و آقایان باشد و هم سنین مختلف. ما حتی در برخی قسمتها، هم شرکتکننده نوجوان و هم میانسال داشتیم. اما انتخاب آنها به این شکل است که پس از اینکه گروهها داوطلب مسابقه شدند، با آنها مصاحبه میکنیم و پرسشنامهای را در اختیارشان قرار میدهیم و از این طریق میزان هوش هیجانیشان را میسنجیم و بعد مصاحبه حضوری انجام میدهیم تا براساس قابلیتهایشان نقششان را در گروه مشخص میکنیم.
طراحی دکور و مسابقه
حدود ۲۰۰۰ متر زیربنای دکور کهکشان است. برای چنین دکوری با سقف بلند، پیدا کردن لوکیشن کار راحتی نبود. ما حدود ۲۵موقعیت مختلف در این فضا داریم که در نوع خودش در تاریخ مسابقات تلویزیونی بینظیر است. چون معمولا مسابقات در یک استیج و فضا جمع میشود. اما درباره کهکشان اینگونه نیست. ما ۲۵فضا و دکور و نور مختلف داریم که به ما کمک میکند تا هر دو قسمت برنامه شبیه هم نباشد. واکنش افرادی که در فضا قرار میگیرند بیشتر اینگونه است که از تنوع دکور به معنای اینکه ما توانستهایم چهار فضای متفاوت تاریخی را طراحی کنیم، تعجب میکنند و لذت میبرند. ما از دوره ساسانیان تا زمان آینده داریم و همین تنوع برای کسانی که در این فضا قرار میگیرند، لذتبخش است.
اولین مسابقه تعاملی
کهکشان، مسابقه پرسش و پاسخ نیست. بازیهای ما تلفیقی از بازیهای فیزیکی و فکری و بازیهایی که نیاز به تمرکز و خلاقیت و قدرت بدنی دارد است. نکته دیگری که وجود دارد یکی از نوآوریهایی است که ما در این مسابقه داشتیم که برای اولینبار در تلویزیون اتفاق افتاده. یعنی ما اولین مسابقه تعاملی را در تلویزیون طراحی کردیم. ما یک اپلیکیشن داریم که مخاطبان از طریق آن میتوانند همزمان با شرکتکنندهها به صورت مجازی و در خانه در این مسابقه شرکت کنند و همان بازی را انجام بدهند. در پایان هم برندهها مشخص و اعلام میشود و جایزه هم دریافت میکنند. حتی میتوانند کلمه رمز را در پایان حدس بزنند و کیف پولشان شارژ شود. این تعامل با هدف ارتقای سوادرسانهای مخاطب انجام شدهاست. یعنی با استفاده از این اپلیکیشن مخاطب از یک مخاطب منفعل به یک مخاطب فعال تبدیل میشود.
انتخاب مجری - بازیگر
ما از قسمت اول با آقای فلاح مسابقه را روی آنتن بردیم و با اینکه کار خیلی نو و فضای جدیدی داشت اما آقای فلاح خیلی خوب توانست از پس کار بربیاید و آنچه را مدنظر ما بود، محقق سازد. ما برای اجرای این مسابقه خیلی جستوجو کردیم و آقای فلاح قابلیتهایی را که ما از مجری میخواستیم داشت. چون میخواستیم هم مجری باشد و هم بازیگر که کار بسیار سختی است. چون ایشان هم به عنوان بازیگر به داستان تسلط دارد و هم روی مسابقه به عنوان مجری و هر دو را با هم پیش میبرد. البته در جلساتی که در پیشتولید داشتیم و با آدمهای مختلف مذاکره میکردیم تا بتوانیم مجریمان را انتخاب کنیم، با زندهیاد ارشا اقدسی به جمعبندیهایی رسیدهبودیم و ایشان خیلی به این کار علاقه داشت.
۴ کهکشان ارتباطی مک لوهان
فاطمه دلاوری، سردبیر برنامه درباره طراحی چالشهای این مسابقه و وظیفهای که در این برنامه دارد، میگوید: وظیفه سردبیر در هر برنامه به طور کلی پرستاری از محتواست. یعنی پرستاری میکند محتوایی را که مدنظر گروه است، به خوبی در همه برنامه مراعات شود. در این برنامه هم ما یک ایده اولیه پژوهشی داشتیم. همچنین ایدههای بازی که مراقب بودیم ایدههای محتوایی در همه بخشها حضور داشتهباشد؛ یعنی در دکور، موسیقی، بازیها، متنها و...
وی درباره تحقیق و پژوهشی که برای این برنامه انجام شده هم ادامه میدهد: ایده اصلی برنامه بر اساس چهار کهکشان ارتباطی مک لوهان است. در نتیجه ما ابتدا یک پژوهش خیلی گسترده درباره این کهکشانهای ارتباطی انجام دادیم که در هر دورهای چه ابزارهای ارتباطی وجود داشته که هر کدام قصههای جذاب بسیاری هم دارد که پژوهش این کار با تیم ما بوده. قدم بعدی این بود که این اتفاقات را بومیسازی و منطبق با فضای فرهنگی خودمان کنیم. مثلا معادل چه دورهای از تاریخ ایران است و ما در ایران چه چیزهایی برای ارتباط داشتیم.
زینب علیپور طهرانی/رسانه روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد