برای بررسی جایگاه این برنامه در ذهن مردم و فشاری که از روی مردم برداشته میشود سراغ یکی از اهالی رسانه رفتیم که فعالیتهای جامعهشناسانه زیادی داشته و به عنوان استاد دانشگاه در حوزه مدیریت رسانه میتواند به این پرسشها پاسخ دهد. دکتر محمدرضا اصنافی معتقد است باید بیشتر از اینها سراغ برنامههای سرگرمی محور رفت.
خندوانه در هشت فصل اخیر، فراز و فرودهای زیادی داشته و کلی تغییر کرده اما با وجود افتی که کرده، مردم هنوز دوستش دارند و منتظرش هستند. دلیلش چیست؟
درمورد اینکه چقدر مردم منتظر هستند تصور درستی ندارم، چون من هیچوقت نتوانستم با این برنامه ارتباط برقرار کنم. حس میکنم نحوه خنداندن در این برنامه بسیار تصنعی و یک مدل تکراری از برنامههای سلبریتیمحور است. اما در کل خندوانه ترکیبی از ایدههای مختلف است. ردپای خیلی از برنامههای قدیمی تلویزیون را هم میشود در آن پیدا کرد، مثلا رگههایی از پارکملت و ساعتخوش و برنامههای مسابقهای در آن دیده میشود. ایده خندوانه نو و جدید نبود اما در اجرای این ایده ترکیبی خوب جلو آمدند و شاید استقبال مردم هم به همین دلیل است.
خندوانه نیازی را از جامعه برطرف میکند که جای خالیاش تا این حد عیان است. این نیاز در مردم است یا سیستم حکمرانی؟
برای اینکه خندوانه در این سالیان رقیب خوب نداشته است حتی دورهمی را نمیتوانیم رقیب خندوانه بدانیم. مثلا تا جایی که من یادم میآید در دوران کودکی ما شبکه سه در تمام طول سال، غیر از محرم و صفر برنامه طنز پخش میکرد ولی در سالهای اخیر رقیب جدیای برای برنامه سرگرمی نبوده و باعث شده مردم برای شروع شدنش پیگیر و لحظهشمار باشند. در مورد اینکه چه باری از روی دوش حکمرانی برمیدارد باید بگویم، بالاخره درکشوری که تحت فشار اقتصادی است طنز نقش سوپاپ اطمینان را بازی میکند. مثلا مدل ساخت مهران مدیری در برنامههای طنز جوری بود که واقعیتهای دردناک را میگفت و مردم به آن میخندیدند. خنده یک پیشنهاد خوب برای گذار از سختی و فشارهای سخت زندگی است.
نیاز به برنامه های مشابه خندوانه داریم؟
مشابه خندوانه خیر، اما برنامه طنز در این شرایط اقتصادی از نان شب واجبتر است.
چطور میشود همین برند را حفظ کرد؟
من خیلی موافق حفظ برند از راه ادامه دادن طولانی آن نیستم، چون تجربه نشان داده این نوع حفظ کردن برند برای مدت طولانی به دلیل کم کیفیت شدن کار، خودش باعث نابودی میشود. حفظ برند نیازمند یک پدیده جوشان و پویاست مثلا مساله فوتبال همیشه پویایی و جذابیت خودش را دارد، به همین دلیل برنامه نود توانست برند بشود. خندوانه به یک پدیده همیشگی وصل نیست و شاید شانس کمتری برای برنده ماندن داشته باشد.
ساختن خندوانه بدون رامبد جوان امکانپذیر است؟
خندوانه بدون رامبد جوان، دیگر خندوانه نیست. برند خندوانه با رامبد جوان سنگین است و به این راحتیها نمیشود این دو را از هم جدا کرد.
حواشی مختلف مثل محل تولد فرزند رامبد جوان به این برند ضربه زد؟
این قضیه در سطح رسانهای ضربه زده اما فکر نمیکنم برای عموم مردم خیلی مساله خاصی باشد. اما همانطور که گفتم چون خندوانه رگههایی از پارکملت را در خود دارد و در پارکملت مساله ایران و انسجام فرهنگی و هویت پررنگ بود و ایدههای آن را در خندوانه میدیدیم و مسائل فرهنگی جزو مسائلی بود که به آن پرداخته میشد، از این نظر به خندوانه ضربه زد اما در مورد کم شدن سطح سرگرمیمحور بودن و طنز بودنش باید بگویم خیر، اینگونه نبود.
ایده خندوانه و این فرم فعلی تا چه زمانی کشش دارد و تا چند فصل میشود آن را ادامه داد؟
چنین برنامهای که به اتفاقی پویا وصل نیست کشش آنچنانی نخواهد داشت مگر اینکه ایدهجدید و جذابی به برنامه تزریق شود.
ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: