به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، همه در حالی که اشک میریزند، منتظرند غسال، متوفی را بشوید و او را برای دفن تحویل اقوامش دهد.
صدای گریه اطرافیان گاهی کم و زیاد میشود و نزدیکانش با حسرت میگویند ایکاش زنده بود و خاطراتش را یادآوری میکنند.
در همین حین که همه با هر کلام سوزان فرزندان مرحوم، اشک میریزند، ناگهان از غسالخانه صدای فریاد بیرون میآید: «مرده زنده شد....مرده زنده شد....» دو سه نفری از غسالخانه به بیرون فرار میکنند و آنهایی هم که بیرون هستند، حتی فرزندانشان؛ فریادزنان پا به فرار میگذارند. انگار نه انگار همین چند دقیقه پیش همانها بودند که میخواستند متوفایشان دوباره به دنیا برگردد. ماجرایی که فیلم آن گاهی بیرون میآید و در موارد زیادی با مرگ دوباره متوفی پرونده او بسته میشود.
یکی از خبرهای جنجالی زنده شدن مرده، ماجرای مرد 63 سالهای بود که دی ماه سال 99 اتفاق افتاد. در حالیکه مردم صبح زمستانی خود را آغاز کرده بودند، انتشار خبر زنده شدن مرده، فضای مجازی را ناگهان به خود مشغول کرد. شاهدان ماجرا مدعی بودند او در حالی زنده شده که گواهی فوت صادر شده و مرد میانسال پس از انتقال به آرامستان شروع به نفسکشیدن کرده است!
این ماجرا در مدت کوتاهی به یکی از پربازدیدترین خبرهای فضای مجازی تبدیل شد اما خیلی طول نکشید که با روشن شدن واقعیت، از التهاب خبر کاسته شد.
مدیرعامل سازمان دارالسلام اسلامشهر که در جریان انتشار این خبر قرار گرفته بود، با تکذیب آن پرده از حقیقت ماجرا برداشت و گفت: هشتم دی ماه بستگان یک متوفی، جسد پیرمرد 63 سالهای را که چند ساعت پیش فوت شده و گواهی فوتش هم صادر شده بود، برای تدفین به دارالسلام انتقال دادند اما چون در آن ساعات شب تدفین امکانپذیر نبود، جسد به سردخانه منتقل شد. در زمان انتقال، یکی از بستگان مرحوم تصور کرد جسد حرکت کرده و نبض دارد. همان لحظه فیلم زنده شدن مرد میانسال را ضبط و فیلم آن را در فضای مجازی منتشر کرد که پس از بررسیهای ما مشخص شد ماجرای زنده شدن صحت ندارد.
ماجرای زنده شدن آدین ــ نوزاد دوماهه آبدانانی ــ هم از آن دست ماجراهایی بود که آذرماه سال 99 اتفاق افتاد و سروصدای زیادی در کشور بهپا کرد و تا چند روز مردم و برخی مسؤولان آبدانان در مورد این موضوع صحبت و اظهارنظر میکردند.
داستان از جایی شروع شد که این نوزاد در حالی که از اختلالات متعدد جسمی رنج میبرد، در یکی از بیمارستانهای ایلام فوت و پس از صدور گواهی فوت او توسط پزشک برای تدفین به غسالخانه شهر منتقل شد. در حالیکه پدر و مادر آدین مثل ابر بهار اشک میریختند و آماده مراسم خاکسپاری او بودند اما ناگهان اتفاق عجیبی در غسالخانه افتاد.
غسال جوان که متوجه ضربان نبض ضعیف نوزاد شده بود، به سرعت عملیات احیا قلبی را آغاز کرد و همزمان موضوع را به اورژانس ایلام نیز اطلاع دادند. خیلی طول نکشید که عوامل اورژانس از راه رسیدند و پس از معاینه آدین اعلام کردند نوزاد زنده شده است.
نوزاد را به بیمارستان رسول اکرم آبدانان منتقل کردند تا تحت مراقبتهای بیشتر قرار گیرد. پای جان یک انسان و قصور پزشکی در میان بود. ماجرا آنقدر حساس شده بود که دادستان ایلام بهطور رسمی به این ماجرا ورود کرد و گفت که باید تیمی متشکل از دادستانی و بازرسی و نظام پزشکی تشکیل شده تا به این موضوع رسیدگی شود.
در حالیکه دادستانی تلاش میکرد تا با انجام تحقیقات کامل، حقی از کودک و پدر و مادرش زائل نشود، ناگهان خبر رسید نوزاد در بیمارستان ابوذر اهواز فوت شده و به این ترتیب پرونده یکی از جنجالیترین ماجراهای مربوط به زنده شدن مردهها بسته شد.
پرونده زنده شدن مردهها همیشه هم با مرگ آنها بسته نمیشود و گاهی در عین ناباوری زنده میمانند. خدیجه یکی از همین افرادی بود که یکبار دنیای پس از مرگ را تجربه کرد اما خدا به او فرصت دوباره زندگی داد. خدیجه در خانه و نزد همسر برادرش بود که ناگهان حالش بد شد.
همسر برادرش با شوهرش تماس گرفت و به او گفت سریع خودت را برسان که حال خدیجه بد شده است. وقتی یدا... آمد، خدیجه را سوار ماشین کردند تا به بیمارستان ببرند.
به گفته یدا... نرسیده به بیمارستان خدیجه فوت کرد و یدا... بدون اینکه او را به بیمارستان ببرد به همه گفت که او فوت شده است اما واقعیت ماجرا چیز دیگری بود.
یدا...، برادر خدیجه در این باره گفت: خواهرم که فوت شد، خودم او را در تابوت گذاشتم. قرار شد او را به پزشکی قانونی ببریم تا پزشک مرگش را تایید و گواهی فوت به ما بدهد. وقتی در آمبولانس بودیم، احساس کردم جسد خواهرم آنطور که او را در تابوت قرار داده بودم نیست. شک مثل خوره به جانم افتاده بود. به پزشکی قانونی رسیدیم و دکتر بعد از معاینه جسد خواهرم، گواهی فوت صادر کرد. به دکتر گفتم جسد خواهرم حرکت کرده است اما اهمیتی به حرفم نداد. او را به غسالخانه بردیم تا بشویند که یک لحظه حس کردم نفس کشید. دوباره جابهجایش کردم که باز هم نفس کشید. صدای فریاد «خدیجه زنده شد...» در روستا طنینانداز شد. خدیجه زنده شده بود و حالا پزشکی قانونی زیرسؤال بود که چطور متوجه زنده بودن او نشده بود. موضوعی که البته مسؤولان دانشگاه آن را رد کردند و گفتند هیچ مدرکی مبنی بر اینکه زن میانسال در غسالخانه زنده شده بود وجود ندارد.
یکی از معروفترین ماجراهای زنده شدن پس از مرگ مربوط به یک زندانی مواد مخدر است که پس از حلق آویزی دوباره زنده شد.
مهرماه سال 92 بود که زندانی به نام علیرضا به جرم حمل مواد مخدر به اعدام محکوم شد. روز اعدام و به روال معمول، علیرضای 35 ساله پس از معاینه توسط پزشک و تایید سلامتی او، به دار کشیده شد.
به گواه مسؤولان زندان، او 18 دقیقه تمام روی طناب بود. پس از طی این مدت، او را پایین آوردند و پزشکی قانونی پس از معاینه، گواهی فوت او را امضا کرد.
ساعاتی پس از اعدام علیرضا، مسؤول سردخانه در حال جمع و جور کردن لوازمش بود که متوجه بخار کردن یکی از کیسههای حمل اجساد شد. به سمت کیسه رفت و متوجه شد کیسه متعلق به علیرضاست که مدتی پیش اعدام شده بود.
کیسه بخار کرده بود و این مساله نشان میداد مرده زنده شده است. جسد بسرعت به بیمارستان منتقل شد. در حالیکه خانوادهاش در حال تدارک مراسم عزاداری او بودند، به آنها خبر دادند که علیرضا زنده است. او احیا شد و دو ماه تمام به کما رفت.
پس از اینکه بههوش آمد، بهجز وجود مشکلات حرکتی در سمت چپ بدن و پاک شدن بخشی از حافظهاش، هیچ مشکل دیگری نداشت. حالا مشکل این بود که با علیرضا که یک اعدامی بود، چه کنند؟ بحثهای زیادی در مورد اینکه آیا دوباره اعدامش کنند یا نه، درگرفت.
در نهایت، ابتدا او به حبس ابد محکوم شد اما بهواسطه پرونده سرقتی که داشت، 10سال دیگر به مدت زندانش افزوده و او به گذراندن 30 سال زندان محکوم شد.
در آخرین ماجرای بازگشت بیمار از مرگ که هفته گذشته رخ داد و در فضای مجازی خبرساز شد، زنی میانسال که دچار ایست قلبی شده بود بعد از 30 دقیقه به زندگی برگشت. و اما روایت این ماجرا ؛زن میانسال بهشدت بدحال بود و فرزندانش با ترس و نگرانی به چهره او نگاه میکردند.
او دیگر نفس نمیکشید و هیچیک از علائم حیاتی را نداشت.تقدیر اما برای این مادر و فرزندانش طور دیگری رقم خورد. با حضور کارشناسان فوریتهای پزشکی شهرکرد و انجام 30 دقیقه ماساژ قلبی نفسگیر و بدون وقفه توسط آنها، مادر دوباره به دنیا برگشت.
فرزاد عرب صالحی، کارشناس 30ساله فوریتهای پزشکی شهرکرد در گفتوگو با جامجم میگوید:« شهروندی طی تماس با مرکز گفت مادرشان دچار مشکل تنفسی شده و درخواست کمک کرد. وقتی من به اتفاق همکارم رامین محمودیان به محل رسیدیم، همراهانش سرکوچه ایستاده و بسیار مضطرب بودند. وارد خانه که شدیم، خانمی میانسال را مشاهده کردیم که تنفسش قطع شدهبود. به گفته اهل خانه، وی ناگهان حالش بد شدهبود. به سرعت علائمش را بررسی کردیم و متوجه شدیم ضربان قلب ندارد. من و همکارم عملیات احیای قلبی را نوبتی انجام دادیم و علاوهبر آن به لولهگذاری، رگگیری و سایر اقدامات اورژانسی اقدام کردیم.»
با اینکه عملیات احیای قلبی بسیار نفسگیر و خستهکننده است اما نجات جان بیمار تنها اصلی بود که کارشناسان فوریتهای پزشکی شهرکرد به آن فکر میکردند:« بر اساس استانداردهای جهانی، برای موارد این چنینی، معمولا تا 40 دقیقه نیز عملیات احیا انجام میشود. در صورتیکه علائم و ضربان قلب برنگردد، با هماهنگی با پزشک ممکن است ادامه عملیات احیا قطع شود. در حوادث دیگر مانند غرقشدگی، برقگرفتگی و.. احیا حتی بیش از یک ساعت هم طول میکشد. در مورد ایشان هم خدا را شکر پس از 30دقیقه احیا، ضربان قلبشان دوباره برگشت. پس از برگشتن ضربان قلب، بیمار را به بیمارستان منتقل کردیم.»
عرب صالحی ادامه میدهد:« عمل احیا سنگین است و با اینکه انرژی زیادی میبرد اما با کمک هم توانستیم کار را اصولی انجام دهیم. به هرحال پای نجات جان یک انسان در میان بود. فرزندان بیمار وقتی دیدند مادرشان دوباره به دنیا برگشته است، دائم از ما تشکر کردند و ما در پاسخ به ابراز لطفشان گفتیم نجات جان انسانها وظیفه ماست.»
نگاه کارشناس: بیدقتی در صدور گواهی فوت
زنده شدن افراد پس از مرگ ازجمله مواردی است که بهندرت رخ میدهد. مهمترین علت این مساله، تشخیص اشتباه مرگ توسط فردی است که گواهی فوت را صادر میکند. در اختیار نداشتن لوازم و دستگاههایی مانند ثبت نوار قلب باعث میشود تا برخی افراد در صدور گواهی فوت دچار اشتباه شوند. به بیان دیگر، یعنی حرکتهایی در قلب وجود دارد که فرد صادرکننده گواهی فوت متوجه آن نشدهاست.
یعنی تعداد ضربان قلب پایین بوده که صادرکننده گواهی متوجه آن نشده یا آریتمیهایی وجود داشت که در آن نبض حس نمیشده اما در حدی بوده است که فرد را زنده نگه دارد.
در این حالت، بهدلیل شوک وارده یا آب ریخته شده روی فرد، قلب دوباره کار میکند. به هرحال جایی اشتباهی صورت گرفته و اینطور نیست قلب صددرصد بایستد و پس از مدتی دوباره شروع به کار کند.
در مورد فرد اعدامی هم که زنده مانده باید گفت احتمالا قلب این فرد تپشهای ریز و نامحسوسی داشته اما فردی که جواز دفن صادر کرده متوجه آن نشده و پس از مدتی قلب او دوباره به کار افتاده است اما اینکه قلب بهطور کامل بایستد، از نظر علمی قابلیت برگشت مجدد ندارد.
ضمن اینکه اغلب این افراد هم زنده نمیمانند زیرا بیماری و علت اولیه فوت آنقدر پیشرفته بوده که باعث کمکاری قلب و در نتیجه مرگ ظاهری فرد شده است. اگر هم دقایقی یا ساعاتی زنده بمانند، پس از مدتی فوت میکنند چون عامل اولیه فوت هنوز برطرف نشده و هنوز به قوت خود باقی است.
با توجه به دستگاهها، روشهای تشخیص پیشرفته و قوانینی که وجود دارد، وقوع چنین اتفاقاتی کمتر شدهاست.
همچنین پزشکان آموزش دیده هستند و میدانند توجه به چه نکاتی آنها را مطمئن میکند که فرد جان خود را از دست داده است.
دکتر محمدحسین نجفی - متخصص قلب / ضمیمه تپش روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: