واقعیت این است که این روزها ما به اندازهای بیشتر از حد معمول در فضای مجازی غرق شدهایم؛ آنقدر که زندگی واقعیمان از مجازیترین آدمهایی که تا به حال آنها را ندیده و نشناختهایم متاثر میشود و حتی گاهی تا مرز حال بد هم پیش میرود. برای همین است که به تازگی پویشهایی در همین فضا به راه افتاده است تا از حال بد ماجرا بکاهد و به خوبیهایش بیفزاید؛ پویشهایی که قصد فرهنگسازی در این فضای بیانتهای مجازی را دارد تا شاید بتواند به اندازهای هرچند کم، کاری کند که وزنه ترازوی خوبیهای این فضا بر اثرات نامطلوبش غلبه داشته باشد.
چند نفر از ما علاقه به انتشار عکسمان در حال خمیازه کشیدن دارد؟ همین حس و حالی است که کودکانی که عکسشان در صفحات عمومی والدینشان گذاشته میشود، در سالهای بزرگسالی تجربه خواهندکرد. عکس کودکان یک تصویر خصوصی به حساب میآید؛ البته نه برای والدینش بلکه برای خودش و خود اوست که باید در مورد پخش شدن تصویرش در اینترنت تصمیم بگیرد.
بسیاری از آسیبشناسان اجتماعی، انتشار بیرویه عکس کودکان در فضای مجازی آن هم بدون هیچ محدودیتی را نفی و عنوان کودکان کار را برای آن انتخاب میکنند؛ چرا که آنها معتقدند استفاده از کلام شیرین و صورت معصوم کودکان برای بالا بردن تعداد دنبالکنندههای صفحه یک فرد، هدفی جز منفعت اقتصادی ندارد. اما فارغ از این چنین موضوعی که بارها و بارها تکرار و درباره آن بحث شده است، این روانشناسان هستند که انتشار عکسهای کودکان در فضای بدون نظارت فضای مجازی را نمیپسندند و دلایل قابلقبولی هم برای آن دارند.
از نظر آنها، کودکان تا رسیدن به سن 11-10 سالگی، تعریف دقیقی از مشهور شدن ندارند و نمیدانند مشهور شدن آنها در شبکههای اجتماعی کار درستی است یا نه. در واقع آنها با الگوبرداری از والدین فقط فکر میکنند این کار درستی است والا که والدینشان بد آنها را نمیخواهند.
بدیهی است که کودکان هم مانند بزرگسالان حریم خصوصی دارند و احتمالا تمایلی برای انتشار زندگیشان در مکانهایی مانند اتاق خواب، مدرسه، مهد کودک، کمد شخصی، میزتحریر و هر آنچه میتواند خصوصیات مکان زندگیاش را برملا کند، نداشته باشد. عکسهایی که ممکن است بعدها کودک با دیدن آن خجالت بکشد یا از اینکه کسی این عکس را دیده ناراحت شود.
ضمن اینکه کودک ممکن است احساسات و حالات منفی و مثبت مختلفی را در هر لحظه تجربه کند؛ آیا کسانی که عکس کودکشان را در معرض همه مردم منتشر میکنند، به این فکر میکنند که ممکن است فرزندشان در زمان بزرگسالی از این اقدام ناراحتشود؟
حالا و با در نظر گرفتن چنین موقعیتهایی، بسیاری از افراد به پویش ممنوعیت انتشار عکس کودکان پیوستهاند و به عکس کودکانی که در فضای مجازی به نمایش عموم در آمدهاند، اقبال و روی خوش نشان نمیدهند؛ حرکتی که ممکن است به واسطه تبدیل شدنش به یک اعتراض جمعی، منجر به تغییر رفتاری در خانواده این فرزندان شوند تا در رفتارشان تجدید نظر کنند.
اسم پویش را « آنفالوی صورتیها» گذاشتهاند؛ یعنی آنفالوی همه آنهایی که عکسهایی رنگی و پر زرق و برق از خانه و زندگیشان منتشر میکنند و کسی از پشت صحنه آن عکس خبر ندارد.
آنوقت همان تکعکس از یک چای خوشرنگ در فنجانی چشمنواز و چیدنش روی میزی از تنقلات، کافی است تا حتی یکنفر به خودش بگوید چرا من فرصت چیدن چنین میزی را در آخر شبهایم ندارم؟ چرا فنجان من اینقدر زیبا نیست؟ که اگر برای ثانیهای، از این مدل چراها به خودتان گفتهاید، بدون مکث آن صفحه و آن فرد را از فهرست دنبالکنندههایتان خارج کنید که نهتنها هیچ منفعتی برایتان ندارد بلکه در طولانیمدت، آسیبهایی جدی به زندگیتان وارد میکند. در واقع این تنها یک بازی غیرواقعی است که طرف مقابل شروع کرده و شما هم در دامش افتادهاید؛ پس بهترین راه برای شما آنفالو کردنش است. موضوعی که مدتی است در بین اهالی فعال در فضای مجازی به راه افتاده و راه آسایش و بازگشت آرامش به زندگی بسیاری از خانوادهها را در همین یک کلمه میداند:« آنفالو»
قوی باشید و همه کسانی که با ظاهر دورغین و تنها برای منافع شخصیشان، شما را به تماشای چیزی که نهتنها واقعیت بلکه هیچ سودی هم برای شما ندارد، دعوت میکنند، کنار بگذارید؛ آنوقت است که روی خوش فضای مجازی را خواهیددید.
حالا اگر تصمیم به این کار گرفتهاید، بهتر است فهرست صفحاتی را که ا دنبال میکنید پیش رویتان بگذارید و یک خانهتکانی حسابی بکنید؛ در این میان از افراد مشهوری که به جز غر زدن و البته گاهی فخرفروشی، کار دیگری بلدنیستند هم غافل نشوید.
پویشهای خیرخواهانهای که در فضای مجازی راه افتاده، روی دیگر این فضاست که با پیوستن به آن، میتوانیم در کار خیری شریک باشیم که شاید پیش از آن، خودمان هیچوقت از آن مطلع نمیشدیم.
پویشهایی که در آستانه مناسبتهای خاص به راه میافتند و واژه کاملا مردمی، برازندهترین لغتی است که میشود برای آن به کار برد. البته که شناخت و اطمینان به این برگزارکنندههای این پویشهایی که مسائل مالی در آنها نقش دارد را جدی بگیرید که نکند خاطره بدی برایتان بماند و راه خیر و نیکی به رویتان بسته شود.
اما به نظر میرسد که هماهنگی در به سرانجام رساندن رفتاری شایسته در فضای مجازی یا استفاده از این گردهم بودنها برای خیر رساندن به خانوادهای، جماعتی یا شهر و دیاری در فاصله کیلومتری از ما، میتواند زیباترین اتفاق این روزها فضای مجازی باشد.
پویش «اول همسایه بعد خودت» یکی از همین دست پویشهاست که با در نظر گرفتن احادیث ائمه، رسیدگی به زندگی همسایهها و حاشیهنشینهای شهر تهران را نشانه رفتهاست.
نگار علیزاده - خبرنگار / ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: