تدارک شبکه سه برای پوشش مسابقات المپیک

اعزام جواد خیابانی به توکیو

جوکوویچ برای بیستمین بار قهرمان گرنداسلم شد.
کد خبر: ۱۳۲۶۴۷۰

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم ، نگاهی در ۵ پرده به کاری که نوواک جوکوویچ مرد شماره یک تنیس جهان کرد:

 

1-چرا نباید فروتن بود

 برای توصیف کاری که نواک جوکوویچ کرده آیا باید به اعداد و آمارهای او استناد کنیم؟  این‌که تا امروز ۲۰ گرند اسلم را فتح کرده یا این‌که جوان‌ترین بازیکنی است که به همه نیمه نهایی‌های ۴ گرند اسلم رسیده‌  یا حتی این‌که تنها تنیسور صاحب عنوانی است که توانسته حداقل دو بار قهرمان همه گرنداسلم‌ها شود. آمارهای «نوله» چقدر بیانگر کاری است که او کرده؟ خودش که می‌گوید اینها «فریب آماری» است، اما نباید این حرف او را جدی گرفت، همه می‌دانیم نوله میانه‌ای با فروتنی ندارد که تواضع با علم به توانایی فقط یک حماقت است. او خوب است و این خوب بودن را بی‌هیچ خضوعی فریاد می‌زند، بی هیچ خجالتی می‌گوید:«من بهترین بازیکن تنیس جهان هستم». کسی هست که بتواند این گفته را رد کند؟ آمارها که می‌گویند نه!

 

2-بهترین در تنها انتخاب ممکن

 تنیس ورزش پولدارهاست و‌ این گزاره اگر درباره بازیکنان حرفه‌ای این ورزش هم صدق نکند (که صدق می‌کند) درباره تماشاگرانش صادق است. نگاهی به حضور سبلریتی‌ها در محله ویمبلدون امسال که بیندازید متوجه علاقه آنها به تفاخرِ حضورشان می‌شوید. این‌که حضور در ویمبلدون برای آنها به معنای تعلق به یک طبقه اجتماعی خاص است،‌ بی هیچ اهمیتی بر این‌که در داخل زمین چه اتفاقی در جریان است. اما تمام قهرمان‌های تنیس از دل باشگاه‌های گران‌قیمت بیرون نیامده‌اند؛ مهم‌ترین مصداق این نکته نامش نوواک جوکوویچ است. نفر اول جهان که کودکی‌اش در دل جنگ بالکان گذشته و از هراس این جنگ به تنیس پناه آورده است. البته که بزرگ شدن در جنگ درس‌های مهمی برای نوله به همراه داشته است؛ خودش می‌گوید «اهمیت باز نگه داشتن ذهن و جست‌وجوی همیشگی راهی جدید برای کارها.» اما راهی جزاین برای نوواک جوان وجود نداشته است، تنیس تنها انتخاب ۱۲ سالگی او بود، تنها راه برای فکر کردن، تنها راه برای لذت بردن، تنها راه برای زندگی کردن. او بهترین فرد در تنها انتخاب ممکن بوده است.

 

3-متنفرین از موفقیت

موفقیت؛ محبوبیت نمی‌آورد، اما تنفر دلیل می‌خواهد. اگر تایگر وودز اسطوره گلف به دلیل رسوایی‌هایی اخلاقی‌اش منفور می‌شود، اگر اعتراف لارنس آرمسترانگ قهرمان بی‌رقیب توردوفرانس به استفاده از مواد نیروزا از او چهره‌ای نفرت‌انگیز می‌سازد برای تنفر از جوکوویچ چه دلیلی داریم؟ تناقض تلخی است اما دلیل نفرت از نوله درست همان دلیلی است که برای دیگران محبوبیت به همراه داشته است، دلیلی به نام «موفقیت». در کمتر ورزشگاهی می‌توانید شاهد تشویق بی‌امان نوله در برابر حریفانش باشید، تماشاگران از همان ابتدا طرفدار رقیب جوکوویچ هستند، البته که خود نوله هم با این اتفاق کنار آمده و عجیب این‌که برای مقابله با آن راهکار دارد! او می‌گوید «ذهنش را طوری تربیت کرده که وقتی تماشاگران نام حریفش را فریاد می‌زنند او نام خودش را می‌شنود. شهرهای کمی وجود دارند که در آنجا من از رقبایم طرفداران بیشتری دارم. این چیزی است که دیگر به آن عادت کرده‌ام، اما از طرفی، من هم انسان هستم و عاطفه دارم، طبیعی است که این موضوع گاهی اوقات روی من اثر گذاشته و باعث رنجش من شده است.»

 

4-پولدار مثل یک سرباز!

برای بررسی خلق و خوی ایرانیان حتما نیاز به پژوهش‌های مطول و مطالعات میدانی و رصد تاریخی نیست، می‌توان از جامعه آماری پیرامونی‌مان هم به برخی از این رفتارهای مشترکِ میانمان پی ببریم. یکی از این رفتارها که البته جالب توجه هم است محاسبه درآمد دیگران است؛ بحث ثابت منتظرانِ نشسته در یک مطب دندانپزشکی یا گفت‌وگوی خانواده‌ای در یک رستوران شلوغ. این قصه محدود به مشاغل داخلی نیست، همین چند روز پیش که نوواک جوکوویچ چک ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار یورویی مسابقات ویمبلدون را برد بسیاری از ما ماشین‌حساب موبایلمان را روشن کردیم تا بفهمیم جوکوویچ طی ده روز مسابقات به پول رایج مملکت چقدر کاسب بوده؟ این رقم حاصل کار ده روزه اوست نوله از جوایز مسابقات تا به امروز ۱۲۸ میلیون دلار درآمد داشته است،‌ این جدا از فعالیت‌های تبلیغاتی اوست که قطعا بیشتر از این جوایز برایش ثروت به همراه داشته است. اولین مواجهه ما در یک رویای فانتزی همین است که حسرت بخوریم به وضعیت کسی که مدام در سفر است

 ( و حتما که ازین همه مسافرت لذت می‌برد)، ثروتمند است و مشهور و خب «کاری هم نمی‌کند»، یک بازی است دیگر! اما فکر کنید او ۱۹ سال است که یک برنامه کاری ثابت دارد، همه این نزدیک به دو دهه را از ۷ صبح تا ده شب طبق برنامه پیش رفته، همه این سال‌ها رژیم غذایی ثابتی دارد و در همه این سال‌ها حتی یک بار از این برنامه خارج نشده است. مثل یک سرباز. در طولانی‌ترین فینال تاریخ گرنداسلم‌ها در ملبورن جایی که بازی او با رافائل نادال ۵ ساعت و ۵۳ دقیقه طول کشید پس از مسابقه در رختکن ماریان وایدا، مربی‌ نوله به عنوان هدیه این برد شیرین به او یک تکه شکلات داد! هدیه‌ای که برای نوله هنوز یکی از به یادماندنی‌ترین‌هاست چرا که می‌گوید بعد از ۹ سال داشت مزه شیرین یک شکلات را می‌چشید.

 

5-راه رفتن با سنگی در کفش

فیلم دوئل ساخته اسپیلبرگ در سال ۱۹۷۱ روایت مردی است که به واسطه سبقت از یک کامیون در یک جاده حاشیه شهر گرفتار راننده‌ای سادیسمی می‌شود که می‌خواهد به هر شکل ممکن او را اذیت کند، شیوه آزار راننده کامیون این است که همواره در تعقیب خودروی مورد نظر است،‌ هرجا خودروی مرد متوقف می‌شود کامیون هم با فاصله‌ای مشخص می‌ایستد و هر جا تندتر می‌رود سرعت کامیون هم بیشتر می‌شود. همیشه در آینه داخل خودروی مرد، تصویری از هیبت یک کامیون دیده می‌شود. فیلم حالا مشابهت غریبی با وضعیت جوکو دارد. ‌کامیون جوکو اما به خودروی فدرر و نادال رسیده، «بدمن» تنیس حالا در آستانه کسب موقعیتی است که احتمالا به این زودی‌ها کسی نتواند آن را به دست آورد، کسب «اسلم طلایی».

برد هر چهار گرند اسلم سال ( که تنها یک بار توسط رود لاور در سال ۱۹۶۲ اتفاق افتاده‌) حالا نوله علاوه بر این موقعیت المپیک توکیو را هم پیش رو دارد که در صورت کسب مدال طلا او را از هر تنیسور دیگری در تاریخ متمایز خواهد کرد. مدالی که در ویترین افتخاراتش جایش خالی است.

او مرد روزهای سخت است، اصلا مشروعیت کاری‌اش به همین نکته است. انگار که نتواند در یک بستر فراهم کار کند.‌ طبیعت سرسبز و زیبای شهری مثل بازل سوئیس یا آفتاب جانبخش مایورکای اسپانیا؟ نه! زیر بمباران نیروهای ناتو وقتی بلگراد را با خاک یکسان می‌کردند هم می‌توان تمرین کرد! حالا هم که خوش‌نشین است این رویه ادامه دارد، درست مثل یک ضرب‌المثل صربستانی که انگار سرلوحه کار مرد شماره یک است؛ «وقتی هیچ دردی نداری، یک سنگ داخل کفشت بگذار و راه برو.»

*تیتر این مطلب برگرفته نام فیلمی به کارگردانی میشل گوندری است

میثم اسماعیلی - گروه ورزش / روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها