ابراهیمی بیش از این که بازیگر سینما و تلویزیون باشد بازیگر تئاتر است و در دوران نوجوانی با بازی در تئاتر دانشآموزی در سال ۱۳۶۵ موفق به کسب رتبه نخست بازیگری کشور شد. او پس از صاحبدلان در مجموعههای متعددی از جمله «مثل هیچکس» نقشآفرینی کرده است. این بازیگر پرتلاش در فروردین ۱۳۹۲ دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از جشنواره فیلمهای پلیسی مسکو برای فیلم «تعبیر خواب» دریافت کرد. ابراهیمی آدم صریحی است که البته با فضای مجازی و پدرخواندههای این حوزه رابطه خوبی ندارد. او در سریال «کلبهای در مه» نقش سیروس را برعهده دارد.
چه شد که بازی در سریال «کلبهای در مه» را پذیرفتید؟ آیا از نویسنده و کارگردان شناختی از قبل داشتید؟خیر من دوستان را نمیشناختم، البته آقای لبافیان را از قبل میشناختم. به هر حال سالها میدانستم ایشان کارگردان است ولی توفیق اینکه با ایشان کار کرده باشم را نداشتم. در این مجموعه برای اولین بار با ایشان کار کردم و آشنا شدم. البته همین همکاری هم توفیقات خوبی داشته و آنطور که از اطرافیان و از دوستانی که تماشا میکنند، شنیدم، خروجی نهایی کار خیلی خوب بوده و بازخوردهای زیادی را به همراه داشته است.
فکر میکنید چرا مردم این سریال را دوست داشتند؟
دنیای مجازی در دست مافیا قبضه شده است. در دست چند بازیگر و چند کارگردان و چند تهیهکننده در عالم هنر، به گونهای که انگار فقط سینما و تلویزیون و نمایش خانگی را فقط همینها بلد هستند. متاسفانه تعداد بسیار زیادی از دوستان و همکاران خودم مهجور ماندند و متاسفانه مافیای قدرت همیشه اسطورهسازیهایی می کند که مفصل میتوان راجع به آن صحبت کرد. این به آن معنا نیست که این افراد بازیگران بهتری هستند. این افراد به دليل جذب در مافیا و همکاری کردن با یکسری از آدمهاست که دنیای مجازی را قبضه کردهاند. این کار به هر حال به علت نوستالژیکی که در آن وجود دارد و همچنین قصهای که محور سریال است مردم آن را دوست داشتند و با آن رابطه برقرار کردند ولی در دنیای مجازی من خیلی کمتر میبینم که به آن پرداخته شود.
به نظر شما این سریال توانسته در حد مطلوبی زندگی مردمان گیلان را به تصویر بکشد؟ بعضیها هم آن را با «پس از باران» مقایسه میکنند.
پس از باران با یک بودجه خوب، و با زمان مناسب، مطمئنا بهتر از «کلبهای در مه» بود. آن سریال توانست راحتتر این روابط را نشان دهد اما برای سریال کلبهای در مه هم از نظر زمان و هم از نظر بودجه نسبت به این کار بیمهری شده است. من در تهران به دنیا آمدم و همینجا زندگی کردم اما بههر حال از گیلان شناخت دارم. متاسفانه در لهجهها برخی از بازیگران ضعف دارند ولی به نظر من اگر زمان بیشتری اختصاص پیدا میکرد، میتوانستیم این ضعفها را رفع کنیم.
به نظر شما نظام خان و رعیتی هنوز وجود دارد؟
در حال حاضر کسی وجود ندارد که خان باشد اما من یادم هست وقتی که سنم کمتر بود، یک روستایی را میشناختم. آنجا یک آقایی بود که به کشاورزها پول نزول میداد. کشاورزها فقیر بودند و همیشه محصولشان را که میفروختند باز هم درآمدشان کافی نبود و میرفتند پیش این آدم پول نزول میکردند. شاید الان بتوانیم بگوییم شخص خاصی به عنوان خان وجود ندارد اما الان شاید اینستاگرام خان ما باشد که ما را بنده خودش کرده است. شخصی یک گوشی دستش است که اگر یک روز بررسی نکند، انگار بخشی از زندگیاش را از دست داده است.
به نظر شما نقشها و روابط بین نقشها در سریال خوب از آب درآمده؟ خودتان از نقششان راضی هستید؟
بعضی جاها خوب درآمده و بعضی جاها خیر. اگر من فیلم را میساختم، اتفاقهای دراماتیک را بیشتر میکردم همچنين در خود متن تغییراتی را ایجاد میکردم. به نظر من متن در یک جاهایی ضعف و در جاهایی قوت دارد. این موارد میتواند باعث شود که بعضی از روابط، خوب درنیاید. بنده به عنوان بازیگر چندین رابطه در همین سریال داشتم از جمله خان، مادرم، همکارم و نقش فرح که بهطور احسن آن را انجام دادم و از بازخوردهایی که میبینم راضی هستم.
فاطمه ترکاشوند - روزنامه نگار / ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم