فضای بزرگ حرم رضوی، تعداد زیاد مشتاقان علی بنموسی الرضا (ع) و تعدد برنامهها باعث شده که کار خدام حرم ساختار کاملا دقیقی داشته باشد. محل قرارگیری خادمین، وظیفه آنها و حتی رنگ پرهایی که دست آنهاست با هم متفاوت است.
به بهانه تولد امام هشتم گپوگفتی داشتیم با چند نفر از زنانی که توفیق خدمتگزاری در حرم رضوی را دارند.
سعی کردیم با خادمین بخشهای مختلف صحبت کنیم تا تفاوت وظایف و تنوع بخشهای مختلف این ساختار بیشتر مشخص شود.
در حسرت بوسیدن چوبپرها
ملیحه خسروی، خادمیار کشیک سوم شب
خدمت در کشیک سوم شب جذابیتهای خاصی دارد؛ رواقها، ایستادن کنار صحنها، مناجاتخوانی گروهی، گریههای طولانی و نگاه به گنبد طلای آقا همه و همه جذبه زیارت امام رضاست. شاید برایتان جالب باشد بدانید پرهای خدام نماد جایگاهی است که خادمین خدمت میکنند. پر سبز برای خادمین رواقها و پر آبی برای خادمین حرمهاست. گزینش در این بخش سختتر است. خادمین ساعتها آموزش میبینند تا هم به بخشهای حرم، هم به آخرین تغییرات و هم به جغرافیای حرم آشنا باشند. آموزش سعه صدر نسبت به زوار و احترام به زائرین یکی از مهمترین بخشهای آموزشی است. البته آموزش بهطور مستمر است؛ زیرا هم صحنها در حال افزایش است و هم بخشهای حرم گاهی برای توسعه یا بهسازی تغییر میکند. یکی از مواردی که در آموزش تاکید میشود، تکیه بر قرار گرفتن در جایگاه خادمی بارگاه منور علی بن موسیالرضا(ع) است. کشیک شب در این بین خاصیت ویژهای دارد. نورانیت زوار در شب و صفای لحظات خلوتی و تنهایی در شب، تبلور جذابی ایجاد میکند. از طرفی عمده خادمان کشیک شب افتخاری هستند؛ خادمینی که صبح تا عصر عمدتا سرکار بودند و حالا برای کشیک شب میآیند. راستش را بخواهید هم سخت است و هم جذاب؛ از یک طرف فشار و خستگی و ایستادن در طول شب، از طرف دیگر دیدن صورتهای نورانی زوار و مجاورین کار را شیرینمیکند. معمولا کشیکهای شب طولانیتر از دو کشیک روز و عصر است. دلخوشیم که شبها زائرین و دلسوختگان و خلوتی و سکوت شب را درک میکنیم و احساس خوشی داریم.
این را هم باید بگویم قبل از تشرف و بهطور مستمر برنامه شکرانه برگزار میشود؛ برنامهای که با ذکر صلوات خاصه و زیارت امامزمان(عج) همراه است و به ما یادآور میشود چه وظیفهای داریم و همه کارهای ما بايد در حرم در خدمت زائران حضرت باشد. بیراه نیست بگوییم لحظه مراسم شکرانه تمام حواسها به لیست اعلامی است؛ لیستی که قرار است جای خادمین را مشخص کند و همه منتظرند کنار روضه منوره و نزدیک ضریح قرار گیرند.
شبهای کرونا حرم برخلاف سالهای گذشته بهشدت خلوت است. غربت تمام صحن را میگیرد؛ خدمت در شیفت شب با حال و هوای عجیبی همراه است و حالا کرونا غربت زیارت را بیشتر کرده است. خدمت در حرم افتخار است و برای حرم پولی دریافت نمیکنیم. البته باید گفت برای لباس، چوب پر و سایر البسه پول هم میدهیم و این را افتخار خود میدانیم. قدیمیترها همیشه به جوانها میگویند: «شما خاک پای زائرین هستید! قدر بدانید» همین جمله کافی است تا همیشه بدانیم کجا ایستادیم و چه وظیفهای داریم. حقیقت را بخواهید در طول روز و حتی ساعتهایی که حرم نیستیم به این جمله فکر میکنیم، ما خاک پای زائرین هستیم! و همین حس خوبی به ما میدهد.
جذابترین بخش کشیکها موقع تعویض شیفت است. وقتی با کلی ذوق و بعد از یک هفته میخواهی وارد بخش خدمتیات شوی و قبل از آن خادم دیگر میخواهد تجهیزات را تحویلت دهد؛ تحویل چوبپرها و بوسیدن آن یکی از بهترین حسهای دنیا بود که حالا با آمدن کرونا دیگری خبری از چرخش و گردش چوبپرها میان خدام نیست!
تغییر رنگ پرچم پوش بالای ضریح دیگر جذابیت خدمت است. وقتی سیاه میشود قلبمان میگیرد و وقتی سفید میشود حالمان عوض میشود؛ این حس وقتی که نقارهها به صدا در میآید هم وجود دارد. نقارهها یکبار قبل طلوع آفتاب و یک بار قبل غروب آفتاب به صدا درمیآیند. البته رسم است در روزهای ماه مبارک رمضان لحظات سحر نیز نقارهزنها، نقاره مینوازند؛ البته گاهی هم وقتی بیماری شفا میگیرد یا مناسبت خاصی است صدای نقاره به گوش میآید.
سراسر معجزه
زینب، خادم بخش ارشاد
بیش از چهار سال است که در بخش ارشاد حرم مطهر رضوی مشغول به خدمت به زائرین و مجاورین حضرت رضا(ع) هستم که تمام آن خاطرات عجیب و غریب است. خادمین ارشاد عمدتا جلوی ورودیها قرار دارند و عمدتا اولین برخوردها را با زوار دارند. آشنایی من با بخش ارشاد از طریق پدرم بود. پس از طی مراحل گزینش و صدور کارت خدمت، هر شنبه بهصورت ثابت از ساعت 3 تا 8 شب مشغول خدمت به زائرین هستم. محل استقرار ما چرخشی است، گاهی ورودی بالای خیابان بست شیخطوسی و گاهی پایین خیابان، گاهی ورودی شهید نواب و گاهی ابتدای باب الجواد و باب الرضا؛ کار اصلی ما توجه دادن زائرین برای تشرف و تکریم آنان و اعلام آداب حضور در محضر علی بن موسی الرضا(ع) است.
از من اگر بپرسید، میگویم تمام دوران خدمت معجزه است، ارتباط معنوی زوار و ایستادنها خاطره است، کودکی که دست مادرش را رها میکند و میخواهد زودتر به حرم برود، وعدههای پس از زیارت بهصورت کاروانی، گریههای مادری که فرزندش بیمار است و کادر درمان او را جواب کردند و تنها کاری که میتوانست انجام دهد خرید یک بلیت یکطرفه به حرم بوده و حالا پای رفتن به داخل ندارد، خندههای عروس و دامادهایی که آمدهاند حرم زندگیشان را کنار امام رضا(ع) شروع کنند؛ همه و همه جذاب است. متاسفانه از زمان شیوع کرونا تا به امروز ساعت خدمت کاهش یافته و عمدتا به دو تا سه ساعت رسیده است. یکی از جذابترین خاطراتم از خادمی، التماس دعاهایی است که مردم از ما دارند. ما اولین خادمینی است که میبینند و وارد حرم میشوند و آخرین خادمینی هستیم که پس از زیارت با مردم مواجهی؛ گاهی چنان مارا در آغوش میگیرند و گریه میکنند که تا چند روز پر از اشک هستم. نمیدانم این توفیق چطور و چگونه نصیب ما شد.
تماشای اولین دیدار
صدیقه ترابی، سرگروه یکی از گروههای بانوان بخش ارشاد حرم
حدود 10 سال است که کنار دیگر دوستان توفیق خدمت به زوار و مجاورين علی بن موسی الرضا(ع) را دارم. توفیق حضور در خادمی مراحل پیچیدهای دارد، از ثبتنام و آموزش تا آزمون و تحقیقات محلی اما هرچه میگذرد، میبینم این همه سختی و پشت در ماندن برکت خاصی دارد. هر شیفت سه تا سه و نیم ساعت است. خادمین ارشاد اولین گروه از خادمین هستند که در برابر چشمان زوار و مجاورین قرار میگیرند، برای همین صحنههای جذابی را میبینیم. اولین دیدار زوار با گنبد طلای آقا جلوی در، سلامهای طولانی و گوشه ایستادن برای وداع، گریههای شوق دیدار و دهها صحنه دیگر خادمی ارشاد را جذاب کرده است. قبل از فراگیری کرونا، خادمین دور هم کنار ساختمانی جمع میشدند و مراسم کوچک اذن داشتند اما حالا این مراسم برگزار نمیشود؛ راستش را بخواهید دلمان برای این مراسم تنگ شده است.
خدمت با غسل شهادت
رقیه، خادم بخش انتظامات
بخش انتظامات هم حساس است و هم دقیق؛ عمده همکاران و خادمین ما کارمند هستند و در ساعات خارج از محیط کاریشان به این بخش میآیند. بازرسی و نظارت ورودیهای حرم پس از حادثه تروریستی سال 73 کمی دقیقتر شد. آن زمان بچه بودم و یادم هست موج انفجار و ریختن آوار روی سر زوار چقدر تلخ بود. پدرم در همان ساعات داخل حرم بود و به معجزهای شبیه بود که زنده ماند.
خدمت در ورودیها و گیتهای بازرسی، سختیهای خاص خودش را دارد. تصور کنید زائری با تمام ناراحتی و نگرانی و درد میخواهد به زیارت آقا برود، ما هم مجبوریم مانع ورود وسایل ممنوعه شویم. وقتی زائری را بههر دلیلی برمیگردانیم و از او میخواهیم وسایل ممنوعه را تحویل امانتداری دهد، قلبمان میایستد! میگوییم نکند قلب زائر شکسته شود. بارها و بارها وقتی زائر پس از تحویل بار ممنوعه به امانتداری قصد ورود دارد از او طلب حلالیت داریم! اما چه کنیم ماموریم و معذور! همیشه پشتمان به حرم است و رویمان به زوار،چون تلاش داریم امنیت زائرانی را که در داخل هستند، تامین کنیم؛ چه از لحاظ اجناس ممنوعه و چه از لحاظ اینکه خدای نکرده اتفاقی داخل نیفتد! بعضی از بچهها همیشه آماده شهادت هستند. نه اینکه مسأله خاصی باشد نه؛ ولی با غسل شهادت وارد حرم میشوند! شهادت برای آقا موسی الرضا(ع) آرزوی بسیاری از بچههای ورودی گیتهاست، هر چند دعا میکنیم هیچوقت خطری و حادثهای برای زوار اتفاقی نیفتد!
یکی از خادمین قدیمی این بخش میگفت: «ماها پیشمرگ زوار امام رضا(ع) هستیم!» و چقدر این واژه برای ما افتخار است. پیشمرگ امام رضا(ع) شدن، پیشمرگ زوار امام رضا(ع) شدن، پیشمرگ راه امامرضا(ع) شدن. گزینش، ثبتنام، حضور و فعالیت در شیفتهای انتظامات هم سخت است و هم پیچیده؛ بعضی از همکاران و خادمین این بخش کارکنان سایر نهادها هستند و از طرفی بايد علاوه بر طی فرآیند سخت گزینشی، آموزشهای مختلف اعم از انتظامی و حراستی تا آشنایی با حرم و بخشهای فرهنگی و اخلاقی را ببینیم. بارها شده که زائری تقاضا دارد وسایل ممنوعه را وارد حرم کند ولی قوانین اجازه این کار نمیدهد و تلاش ما این است که با تکریم و آنچه شأن زائر امام رضا(ع) است با او برخورد کنیم تا هم قانون رعایت شود و هم او راضی از پیش ما برود.
ما مردم عادی
رستگاری، خادم کشیک شب انتظامات
اولینبار 27 رجب سال 93 خدمت به زوار حرم امام رضا(ع) نصیبم شد. حس و حال آن سال و ماه رجب فراموشنشدنی است. شروع خدمت در مهمانسرا بود. همکاران و خادمین راس ساعت وارد میشدند. مهمانسرا یکی از پیچیدهترین بخشهای خادمی است. حجم کاری در ماه رجب و شعبان و حتی رمضان در مهمانسرای حرم بیشتر میشود. پخت غذای تبرکی یکی از کارهای خادمین مهمانسراست. یادم نمیرود پاک کردن سبزی، پوست کردن پیاز و تمیز کردن برنج چقدر برایم جذاب بود. دو ماه در این بخش بودیم که وارد بخش هادی شدیم. بخش انتظامات حرم که شیفت آن متفاوت و سختیهای خاص خودش را داشت.
معمولا ساعت 8 شب شروع شیفت خادمین انتظامات شب است و هر شیفت دو بخش دارد؛ بخش اول از ساعت 8 تا 11 و بخش دوم از ساعت يک و نیم بامداد تا 4 صبح؛ هر دو بخش جذابیتهای خاص خودش را دارد.
لباس ما سبز و عمدتا با پر سبز مشغول به خدمت هستیم. یکی از جملاتی که زیاد از مردم میشنویم این است که: «چهره شما نورانی است!» راستش را بخواهید ما اصلا چهره نورانی نداریم! یعنی کسی بیرون حرم اینچنین به ما نمیگوید. پاسخم همیشه این بود: « ما بهدليل حضور در حرم، نورانی میشویم و این نور خود امام رضاست که بر خادمین و زائرین میتابد! والا تا به امروز یکبار بیرون حرم با چنین جملهای مواجه نشدیم! این در حالی است که همانیم که بیرون هم هستیم!»
مثل یک خانواده
بیبیاکرم مداحی، بازرس ارشاد
16 سال است توفیق خدمت امام رضا (ع) را دارم. یکی از جذابترین بخشهای خدمت، دوستی با سایر خدام و همکاران شیفت است. آدمهایی که وقتی وارد حرم میشوند همه مشکلاتشان را پشت درهای حرم میگذارند و مشغول خدمت به زائرين امام رضا(ع) میشوند؛ بهنحوی تمام همکاران شیفت شبیه یک خانواده هستند.
خیلی از بچهها مشکلات هم را میدانند و از اتفاقات و سختیهای روز خبر دارند. یکی از اتفاقات خوبی که در طول شیفت میافتد التماس دعای سایر خدام است. یک بار یادم هست فرزند یکی از خدام دچار بیماری سختی شد و بهصورت اورژانسی باید عمل میشد و او مجبور بود کنار فرزندش باشد اما به حرم آمد و مشغول به خدمت شد. چهره به چهره همه به همدیگر برای شفای فرزند این خادم التماس دعا میگفتند به نحوی که آن شیفت و آن زمان حال و هوای خاصی داشت. پزشکها معتقد بودند این عمل آنچنان سخت است که احتمال زیاد بیمار زنده از اتاق عمل خارج نشود! اما ورق برگشت و هنوز اذان مغرب را نگفته بودند که خبر پیچید بیمار بدون هیچ نگرانی و عوارضی از اتاق عمل خارج شد و عمل موفقیتآمیز بود. خندهها و شعف خادمین آن روز هنوز در ذهنم است!
مریم خزاعی - خراسان رضوی / ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد