به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم ، او آن زمان سرمربی سایپا بود و شجاع خلیلزاده برای تیمش بازی میکرد. گویا داور به دایی میگوید خلیلزاده روی بازیکنی به نام محمدی خطا کرده است و به همین دلیل کارت گرفته. بعدا مشخص میشود محمدی اصلا وجود خارجی ندارد و بازیکن مورد نظر داور عباس بوعذار بوده است. همین میشود که علی دایی با عصبانیت در آن نشست خبری نام عباس بوعذار را به زبان بیاورد.
به فاصله گذشت چند سال نام عباس بوعذار دوباره مطرح شده چرا که در فضای مجازی دوباره آن فیلم دست به دست میچرخد. این فیلم به گونهای مورد توجه قرار گرفته که انگار مربوط به همین هفته پیش است و دایی هم هنوز سرمربیگری سایپا را برعهده دارد. به هر حال عباس بوعذار دوباره برگشته است، بعد از چند سال و اینبار با شهرت بسیار زیاد و عجیبی. نام او دو بار بر سر زبان ها افتاد و هر دو بار به علی دایی مربوط میشود. بار نخست همان زمانی بود که نخستین بار فیلم مورد متوجه قرار گرفت. دومین بار نیز همین چند روز پیش بود. به همین راحتی عباس دوباره برگشت، اینبار خیلی پر سر و صداتر!
شهرت و شوخی
عباس بوعذار ناگهان شهرت زیادی به دست آورد؛ به حدی که در اینستاگرام حداقل 10 پیج اختصاصی برای او باز شده است. میکس صدای علی دایی و ساختن کلیپ طنز از آن نشست خبری که به ظاهر جملاتی ساده در آن بیان شد شهرت چند برابر بازیکنی را رقم زد که حقیقتا همیشه در حد بازیکنی درجه دو بوده است و در فوتبال ایران مورد توجه قرار نمیگرفت.
یک بار دیگر به این نام توجه کنید: عباس بوعذار. او نه مثل مهدی طارمی ستاره گلزن تیم پورتوی پرتغال است و نه مثل مهدی قایدی ستاره استقلال در لیگ قهرمانان آسیا به شمار میرود. بوعذار نه یک کار بزرگ اجتماعی انجام داده و نه نخبه علمی است اما هنوز یکی از ترندهای فوتبالی به شمار میرود.
او فقط کسی است که علی دایی نامش را به زبان آورد و بنا به دلایلی مشهور شد؛ یک شهرت عجیب و غریب و البته فان.
حتی خود عباس بوعذار هم فکرش را نمیکرد که روزی این چنین در فوتبال ایران مطرح شود آن هم بدون اینکه ستاره تیمی باشد و یا اینکه گلهای حساسی به ثمر برساند.
اما این بازیکن کنونی نفت مسجدسلیمان نه نخستین فردی است که یک شبه مشهور میشود و نه آخرین فرد. او یک نمونه اخیر است، نمونهای که یادآور تمام مواردی است که به شکل عجیب و غریبی مشهور شدند. نکته بسیار مهم دیگر این است برخی از شهرتهایی که به وجود میآید در نتیجه مشهور بودن یک نفر دیگر است. همین عباس بوعذار را در نظر بگیرید. اگر به جای علی دایی فرد دیگری با همان لحن نام بوعذار را به زبان می آورد آیا چنین شهرتی در انتظار بوعذار بود؟
نامی که هنوز می درخشد
آقای گل جهان نام بسیار سنگینی دارد، حتی بسیار سنگین تر از وزنش! شهرت علی دایی خیلی وقت است که مرزها را در نوردیده و امکان ندارد کسی حداقل در ایران او را نشناسد. شهرت این چهره شاخص و ممتاز فوتبال ایران توام با خاطراتی تلخ و شیرین است؛ از چهار گلی که به کره جنوبی زد گرفته تا جام جهانی 2006 و آن حجم از حاشیههای کمرشکن.
علی دایی برای نخستین بار نیست که باعث شهرت یک نفر دیگر میشود البته بدون شک سابقه نداشته او تا این اندازه نام یک فرد گمنام را بر سر زبانها بیندازد.
«جوزف آنتونی مگوایر» جامعهشناس بریتانیایی در مقالهای در رابطه با موضوع شهرت نوشت: «افراد باید مراقب شهرت خود باشند چرا که این شهرت مستقیم و غیرمستقیم و خواسته و ناخواسته ممکن است جریانهای دیگری را رقم بزند. مراقبت از شهرت باعث میشود تا اگر جریانی هم رقم میخورد در جهت مثبت باشد.»
شهرت بیهوده
اکنون شهرت عباس بوعذار به چه کار او میآید؟ به او کمک میکند تا کیفیت فوتبالش را بهبود ببخشد و یا اینکه به تیم ملی برسد؟ رضا پرستش که با استفاده از شهرت لیونل مسی و البته شباهت با او به شهرت رسید اکنون کجاست و چرا دیگر کمتر از او خبری میشنویم؟
به هر حال یک کنفرانس خبری از علی دایی و گفتن آن جملات به فاصله چند سال دوباره مورد توجه قرار گرفت و بوعذار را به شهرتی یک شبه و البته کاذب رساند. هیچ بعید نیست که چند سال دیگر مجددا ترند نشود.
نتیجه کل داستان شهرتهای یک شبه همین است: خیلی زود از بین میروند.
فروکش کردن شهرتهای یک شبه
داروین صبوری – جامعهشناس ورزشی
شهرت دیروز و شهرت امروز تفاوتهایی با هم دارد. برای چیزی که امروز میبینیم مشخص به نظر میرسد همه چیز ارتباط خود را با احترام از دست داده است. ما در جامعه سنتی و قدیمیتر معمولا افراد مشهور را با احترام اجتماعی مشاهده کردهایم. هر کسی به شهرت میرسید این بدان معنا بود که این شهرت با حوزههای معرفتی ارتباط دارد و یا با کنشهای نیکوکارانه. شاید هم فردی به دلیل اینکه کاسب پاکدستی به شمار میرفته شهرتی توام با احترام به دست آورده است.
اما امروز پدیده شهرت با توجه به ابزارهایی که برای رسیدن به آن وجود دارد لزوما توام با احترام اجتماعی نیست. چندین بار مشاهده کردهایم که فردی یک شبه به شهرت بسیار زیادی دست پیدا می کند. این موج شهرتهای ناگهانی زود هم فروکش میکند.
اتفاقاتی از این دست معمولا در بازه زمانی کوتاه مدت کاربرد دارند و خیلی سریع فروکش میکنند. اکنون افراد زیادی در جامعه ما هستند که از ابزارهای جدید موجود در شبکههای اجتماعی برای کسب شهرت استفاده میکنند اما همانطور که اشاره کردم این شهرت به معنای احترام نیست و مردم ممکن است فقط یک فرد را بشناسند.
یکی از راههای کسب شهرتهای یک شبه به واسطه رفرنسهایی همانند علی دایی رقم میخورد. دایی به عنوان فردی مشهور شناخته میشود که از احترام اجتماعی هم برخوردار است. وقتی اسم کسی به نام عباس بوعذار از دهان چنین فرد شاخصی خارج میشود ممکن است نزد بسیاری کنجکاوی را رقم بزند. در چنین اتفاقی ما دیدیم که چگونه علی دایی باعث شهرت یک شبه عباس بوعذار شد. من نام این اتفاق را فان اجتماعی میگذارم چون معمولا با چنین کاراکترهایی که یک دفعه شهرت کسب میکنند شوخیهای زیادی میشود. هر چقدر شوخیها نسبت به این اتفاق بیشتر شود میزان شهرت فرد هم بالاتر میرود و به عبارت دیگر ما با یک شهرت شوخی گونه روبرو هستیم.
مثال دیگری میزنم، در بازار ارزهای دیجیتال ارزی به نام دوجکوین داریم. این ارز موجودیت خود را وابسته به ایلان ماسک میداند و اصلا وجود داشتن آن یک شوخی است. یک توییت از سوی ایلان ماسک میتواند ارزش دوجکوین را بالا و پایین ببرد. اگر این ارز حمایت ایلان ماسک را از دست بدهد سقوط میکند. این مثال را آوردم تا بدانیم حوزههای اجتماعی و اقتصادی چقدر به هم نزدیک هستند.
جهان امروز با رشد تکنولوژی که در واقع زبان دیجیتال است قدرت پخشکنندگی زیادی به دست آورده.
در دنیای امروز اسامی متعددی ناگهان به ترند تبدیل میشوند اما نباید روی این شهرتها حساب باز کرد چون چند روز دیگر و نهایت چند هفته دیگر خبری از آنها نیست.
هیلدا حسینی خواه - گروه ورزش / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد