تجربه نادری که اتفاقا وقتی با او به گفتوگو نشستیم آن را لذتبخش توصیف کرد و بر این باور است چنین تجربهای به او نشان داده میتواند وقتی در برنامهای تنها مسؤولیت اجرا را به عهده دارد، تمرکز بیشتری داشته و از خود اجرای بهتری را به نمایش بگذارد.
نوروز امسال برنامه محاکات جزو برنامههای قصهمحوری بود که توانست از دل چهرهها روایتهایی متفاوتتر از همیشه را به نمایش بگذارد. برای همین هم در روزهای نوروز مخاطبهای خوبی داشت و بسیاری از اجرای ضابطیان نیز در این برنامه استقبال کردند.
چطور شد پذیرفتید در برنامهای مانند محاکات که تهیهکننده و کارگردان آن کار نبودید به کار اجرا بپردازید، در حالی که برنامه «رادیو هفت» را نیز در دست کار دارید؟
درست است و من در اغلب موارد، برنامههایی را اجرا کردهام که کارگردان و تهیهکننده آن هم بودهام. در برنامههایی که کارگردان و تهیهکننده آن هستم باید درباره همه چیز اطلاعات داشته باشم و همه چیز صفر تا۱۰۰ را چیده و براساس آن پیش ببرم. اجرای یک برنامه که تهیهکننده و کارگردان آن افراد دیگری هستند برای من یک چالش جدید بود. یک وسوسه شخصی که دوست داشتم برای یک بار هم شده این کار را انجام دهم. جدای از آن آقای جواد فرحانی، تهیهکننده نیز یکی از دوستان قدیمی من هم هستند و سالها بود دوست داشتیم یک کار مشترک با هم انجام دهیم؛ اما هیچوقت پیش نمیآمد تا بالاخره در برنامه محاکات توانستیم. مجموع اینها باعث شد در ماههای پایانی سال گذشته بپذیرم محاکات را اجرا کنم که تجربه جذابی برایم بود.
کمی بیشتر از این تجربه تازه بگویید که چطور است؟
بسیار لذتبخش است. زمانی که همزمان تهیهکننده و کارگردان یک برنامه هستید، بخشی از انرژی شما صرف آن بخشهای جدای از اجرا میشود تا برنامههایی که دارید، درست پیش برود، بهموقع برسد، برنامه کیفیت لازم را داشته باشد و هزاران موضوع و فکر دیگر و برای همین باید نگران خیلی مسائل بود. این در حالی است که وقتی تنها اجرا میکنید و مسوولیت دیگری ندارید فرصت آن را خواهید داشت تمام انرژی و تمرکزتان را روی مقوله اجرا بگذارید و از این زاویه اجرای محاکات برای من تجربه دوستداشتنیای بود.
یعنی باز هم پیشنهاد اجرا شود آن را خواهید پذیرفت؟
بله؛ البته مشروط بر اینکه به لحاظ تهیهکننده و کارگردان خیالم جمع باشد و آن برنامه هم نکته جدیدی داشته باشد که بتواند به من چیزی اضافه کند و جنبههای دیگری از اجرا را بتواند در من به نمایش بگذارد.
نقدی که نسبت به این برنامه میشود آن است که محاکات چه از لحاظ فرم چه دکور و چه محتوا شبیه برنامه ماه عسل است. خود شما این حس را نداشتید؟
در ساخت برنامههای مختلف چه تلویزیونی، چه سریال، چه فیلم سینمایی و... با وضعیتهای مشابهی مواجه هستیم. بسیاری بر این عقیده هستند ۵۲وضعیت نمایشی بیشتر وجود ندارد و حتی برخی آن را کمتر میدانند و به ۳۵وضعیت نمایشی آن را کاهش میدهند. یعنی هر آنچه در جهان ساخته میشود درباره موضوعاتی مانند ریاکاری، دروغ، عشق، خیانت، نفرت و... است. طبیعی است برنامهای که قرار است قصه آدمها را بگوید ممکن است مشابهتهایی با برنامههای دیگر پیدا کند. کمااینکه خود برنامه ماه عسل هم ممکن است با برنامههای قبل و بعد خودش مشابهتهایی داشته باشد. در اینکه شکی نیست. برنامهای که قصهمحور است امکان دارد در جاهایی شبیه هم باشند. اما این برنامه چون تا حدودی جنبه رقابتی پیدا میکند و همینطور سازندگان برنامه عامدانه سعی داشتند از آن سوژههایی که اشک و آه دارد و برنامههایی که ممکن است دچار آن شوند بهشدت بپرهیزند، فکر نمیکنم آنقدرها شباهتی وجود داشته باشد. گرچه بعضی وقتها خود قصهها طوری بود که نمیشد پرهیز کرد و برای همین این نگاه را به ذهن بعضیها آورده و این قضاوت را ایجاد کرده است. از نظر من نه میشود به عنوان یک امتیاز از این موضوع یاد و نه به عنوان یک نکته منفی آن را قضاوت کرد. ویژگی داستانگویی همین است که بعضی وقتها ممکن است شباهتهایی را در برنامههایی که با این محور پیش میروند به وجود آورد. از نظر من مهم خروجی کار است که ببینیم خروجی خوبی خواهد داد یا خیر.
بازخوردهایی که بعد از پخش برنامه شاهد آن بودید چطور بوده؟
مردم در برخوردهای حضوری دچار رودربایستی هستند و همیشه از کارها تعریف میکنند. اما خوشبختانه فضای مجازی طوری شده که رودربایستیها کنار گذاشته میشود و مردم بیرحمانه قضاوت میکنند. با این حال مجموعه نظریاتی که در این فضا گرفتم چه در صفحه خودم چه در صفحاتی که مرتبط با برنامه است، خیلیخوب بوده و فکر نمیکردم در ایام تعطیلات یک برنامه با تنها ۱۳قسمت آن هم بدون هیچ سابقه قبلی تا این حد دیدهشود و مردم آن را تا این اندازه دوست داشتهباشند.
کدام یک از مهمانها نظر شما را جلب کرد که برای خودتان هم جذاب بود و دوست داشتید قصه او را بدانید؟
خودم قصه زندگی میرفرخ هاشمیان، بازیگر فیلم سینمایی «بچههای آسمان» به نظرم قصه تکاندهندهای بود. قصه زندگی برادر آقای خمسه هم به نظرم قصه بامزهای بود و همینطور زندگی اسدا... یکتا را خیلی دوست داشتم و ارتباط با بچههایش جزو قصههای محبوبم بود.
دوست دارید همچنان به عنوان یک مجری در این برنامه حضور داشتهباشید؟
برنامه ادامه دارد و از اول ماه رمضان تا پایان ماه رمضان هم هر شب برنامه خواهیم داشت و پخش خواهدشد. قاعدتا به عنوان مجری در این برنامه حاضر هستم و این همکاری برایم همانطور که گفتم لذتبخش است. بابت چنین تجربه و برنامه پربینیدهای هم تشکر میکنم از آقای جواد فرحانی، تهیهکننده کار که فرصتی را به وجود آورد تا این تیم دور هم جمع شوند و این کار را ارائه کنند. از خانم مریم نوابینژاد، کارگردان محاکات بابت سوژههای نابی که پیدا میکند و کمکی که برای هدایت مهمانها و طرح پرسشها میکنند ممنون هستم و همینطور از محمد صوفی که به عنوان مشاور کارگردان بسیار زیاد کمک کرد و باعث شد برنامه با شکل و شمایل شسته رفتهتری روی آنتن برود هم سپاسگزارم. از نظر من تمام تیم محاکات افرادی فوق حرفهای هستند و کارشان را خیلی خوب بلدند.
آزاده باقری - روزنامه نگاری / ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد