گفت‌وگو با منصور پورمیرزایی، ملی‌پوش پارا وزنه‌برداری درباره مرحوم سیامند رحمان

یک‌سال بدون سیامند / رفیق چرا اینقدر با عجله؟

« غروب یازدهم اسفند سال‌گذشته، وقتی به گوشی‌ام نگاه کردم، بیش از ۲۰تماس از دست‌رفته و پیام دیدم که همگی می‌خواستند خبر از رفتن سیامند رحمان بدهند؛ رفتنی که نه یک خانواده، یک شهر و یک ایران بلکه دنیا را در دریغی همیشگی فرو برد. قهرمان خندان جهان، با آن رکورد ۳۱۰کیلوگرمی جاودانه‌اش تا لحظه‌ای که زندگی را ترک کرد، تسلیم محدودیت‌ها نشد و شبیه نامش، برآمده از دل اسطوره‌های زیبای کردستان، پیش از آن‌که باخبر شویم، در ۳۱سالگی به دنیای اسطوره‌ها بازگشت. »
کد خبر: ۱۳۰۵۸۷۱

به گزارش جام جم آنلاین ، اینها را منصور پورمیرزایی ، بهترین رفیق و جدی‌ترین رقیب سیامند رحمان به ما می‌گوید؛ کسی‌که ۱۰سال تمام در اردوهای تیم ملی کنار سیامند وزنه زد و زندگی کرد. منصور خاطره جالبی از سیامند دارد: «سال ۲۰۱۰ برای رقابت‌های بین‌قاره‌ای لیبی به اردو دعوت شدیم. اولین سالی که سیامند رسما به فوق‌سنگین ایران اضافه شده‌بود. من، کاظم رجبی و سیامند رحمان هر سه برای کسب سهمیه‌جهانی، به این رقابت‌ها اعزام شدیم. در همان مسابقات بود که برای اولین بار مردانگی‌اش را به من نشان داد و از همان ابتدا با مرام پهلوانی کار را شروع کرد. با این‌که می‌توانست نایب‌قهرمان شود، تصمیم گرفت کمتر از من وزنه بزند و سوم باشد. بعد از مسابقات گفت: «نمی‌خواستم روی سکوی بالاتری بایستم. منصور پیشکسوت من بود.» می‌دانم اغراق نکرده‌بود با این‌که تازه وارد محسوب می‌شد، توانمندی‌اش را داشت. هر وقت با هم حرف می‌زدیم، بحث به سرعت، رانندگی و ماشین می‌رسید. خیلی سرعت را دوست داشت و همین‌طور جیپ آهو. انگار این عشق به سرعت در همه زندگی‌اش، رکوردها و قهرمانی‌اش و حتی مرگش هم بود و ما حواس‌مان نبود.»

 

 چند مرتبه از فهرست پارالمپیک حذف شدی؟

رکورد کسب سهمیه‌پارالمپیک ۲۰۰۴ را زدم، حبیب موسوی دچار آسیب‌دیدگی شد، به جای او دعوت شدم. بعد از مدتی بهبود پیدا کرد و من خط خوردم. سهمیه‌پکن را کسب کردم. با دو و نیم کیلو اختلاف، خط خوردم و کاظم رجبی به پکن اعزام شد. برای لندن و ریو هم که نهایتا سیامند اعزام شد.

 یک دوره کاهش وزن داشتی.

از لندن به بعد اوزان تغییر کرد. در دسته ۱۰۷+ رقابت می‌کردیم. اینچئون در همین وزن نایب‌قهرمان شدم. اما پیش از ریو تصمیم گرفتم یک دسته پایین‌تر بروم. طی چهار ماه و نیم، ۵۰کیلو کاهش وزن داشتم. در دو مسابقه برون‌مرزی شرکت و سهمیه را هم کسب کردم اما متأسفانه در مجموع تجربه موفقی نبود و از پارالمپیک بازماندم.

 چطور خسته و ناامید نشدی؟

ایران از IPC تقاضای تجدیدنظر کرد ولی به جایی نرسید. من همچنان امید داشتم روزی قانون تغییر کند و قسمتم شود همراه سیامند، پرچم ایران را در پارالمپیک بالا ببرم.

 در فوق سنگین، یک بار به تنهایی اعزام شدی.

سال ۲۰۱۳ بود. به تشخیص مسؤولان و با اعتماد آنها، من بدون حضور سیامند به رقابت‌های بین‌المللی مالزی اعزام شدم که با مهار وزنه ۲۷۶کیلوگرم، بهترین رکوردم را ثبت و طلای مسابقات را کسب کردم.

  بعد از آن طلا، حذف شدن‌ها سخت‌تر به نظر می‌رسید؟

نهایت آرزوی هر ورزشکاری، رقابت در میدان المپیک یا پارالمپیک است و تنها خواسته من تغییر قانون بود. ما دو رفیق بودیم و از این‌که دو بار پرچم را بالا می‌بردیم خوشحال بودیم. به همه مدال‌های‌نقره‌ای که در کنار سیامند گرفتم، افتخار می‌کنم. با این‌که در تمام مسابقات بر سکوی دومی ایستاده‌ام، ناراضی نیستم؛ چون طلا را به بالاترین رکورد می‌دهند و سیامند با آن رکوردشکنی‌ها نام خودش و ایران ما را جاودانه کرد.

 در سال کرونا رسیده‌ایم به پارالمپیکی که شبیه قبلی‌ها نیست.

بله و برای من بزرگ‌ترین تفاوتش جای خالی سیامند است. هنوز هم گاهی فکر می‌کنم در خواب سنگینی هستم. دوست دارم بیدار که شدم، بگویند قانون تغییر کرده و تو همراه سیامند مسافر توکیو هستی. گاهی فکر می‌کنم کرونا با همه بدی، تلخی و آزارهایی که دارد، به من کمک کرد و با تعویق بازی‌های توکیو، کمی به من زمان داد تا از این شوک خارج شوم. چراکه هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم این‌طور پای من به پارالمپیک  باز شود.

 این‌بار تو در فهرست هستی و خیلی‌ها چشم انتظارند.

این اولین و آخرین پارالمپیک من خواهدبود و مسؤولیت سنگینی است. شعار نمی‌دهم، جایگاه سیامند منحصر به خودش بود و تمام. او تکرارنشدنی است. اما از کرمان، شهر خودم تا اشنویه شهر سیامند، کل ایران مسؤولان و مردم همه چشم‌انتظار آن مدال قطعی هستند. گاهی می‌گویم رفیق چرا اینقدر با عجله و ناگهانی؟

آرزو قنبری - گروه ورزش / روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها