تبعیت و اطاعت محصول الفت قلب ها و نتیجه محبت میان والی و رعیت است، در این گونه تبعیت و اطاعت از استبداد، برتری جویی و ریاست طلبی از یک سو و نافرمانی و اطاعت کورکورانه و حقارت از سوی دیگر اثری نیست.
کد خبر: ۱۲۹۴۵۶۸

به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از حوزه نت؛  در این مقاله به محوریت فرمانداری پیامبر و طرد رسیاست و اطاعت الهی اشاره می شود و این که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) الگو و نمونه ای بود که در زیر به شرح آن می پردازد.

محوریت فرمانداری پیامبر(ص)

طرد ریاست طلبی و محور بودن اطاعت الهی

در نظام تبعیت و اطاعت نبوی خبر پیروی و فرمانبرداری از حق چیزی نیست و در آن قدرت طلبی، استبداد، استعمار و خلاصه توتالیتارسیم راه ندارد. در تبعیت و اطاعت نبوی، اطاعت در نافرمانی خدا معنا ندارد؛ زیرا سیاست و تدبیر مردمان در سیره نبوی هدایت و راه بردن ایشان به سوی کمال است که پیامبر(ص) فرمود (لا طاعة لمخلوق في معصیة الخالق ) (برقی، ١٣٧٠: ٩٣) اطاعت مخلوق در معصیت خالق روا نیست. پیامبر(ص) افتخارش به اینست که بنده خداست و در سیره او آمده که در مجلس بصورت حلقه ای می نشست کسی بر کسی مرزی نداشته باشد و نمی گذاشت کسی در برابر او بایستد در قرآن نیز آمده است. (تلک الدار الآخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الأرض و لا فسادا و العاقبة للمتقین) (قصص، ٨٣) سرای آخرت را تنها برای کسانی قرار میدهیم که اراده برترجویی در زمین و فساد را ندارند و عاقبت برای تقوای پیشگان است .

پیامبر اکرم (ص) ریاست طلبی را معصیت الهی میداند و میفرماید: (نخستین بار که در پیشگاه خدای تبارک و تعالی گناه صورت گرفته به سبب شش خصلت بود دوستی دنیا و دوستی ریاست و ... ) (شیخ صدوق، ١٣٤٦: ٣٣٠) اطاعت از زمامدار مثل اطاعت هابزی یا جان لاکی نیست، بلکه این اطاعت در راستای اطاعت پروردگار است که در گفتار رسول خدا آفت رعیت مخالفت با زمامدار خوانده شده است. آن حضرت در هنگام حرکت اسامه و سپاه اعزامی پی در پی می فرمود که سپاه اسامه را حرکت دهید و خدا لعنت کند آنان را که از این کار تخلف کند. پیامبر همواره افراد را به اطاعت از کسی که به منصبی تعیین می کردند فرا میخواندند پس اطاعت در سیره نبوی امری پسندیده است اما اطاعتی که در راستای اطاعت از خداوند باشد.

لزوم پرهیز از کذب و پایبندی به صداقت

راستگویی در شریعت مقدس از جایگاه بلندی برخوردار است. در اهمیت و ارزشمندی صداقت همین بس که خداوند خود را به بالاترین درجه آن متصف ساخته است. (و من أصدق من الله حدیثا ) (نساء ٨٧) راستگوتر از خداوند در سخن کیست؟

و در مرحله بعد صداقت را از ویژگی های پیامبران الهی شمرده است (و صدق المرسلون ) (یس، ٥٢). و پیامبران راست می گفتند.

زمامداران جهان برای حفظ قدرت و تحکیم پایه های حکومت خویش از دست یازیدن به هیچ وسیله ای از جمله: وعده ها و وعیدهای دروغ، استفاده از ناآگاهی مردم و ... فرو گذار نبودند. برخلاف رهبران الهی که همواره حتی در سخت ترین و بحرانی ترین شرایط با مردم صادقانه برخورد می کنند این زمامداران با دروغ و تزویر حقایق را بازگو می کنند. پیامبر اکرم (ص) نیز همواره در سخت ترین شرایط حتی اگر به ضرر خود میبود به صداقت و راستگویی رفتار میکرد. در سیره عملی پیامبر نیز صداقت حتی در بحرانی ترین شرایط بسیار مشهود بود، از جمله اینکه: تنها فرزند پسر پیامبر بنام ابراهیم از (ماریه قبطیه ) وفات کرد. اتفاقا همان روز آفتاب نیز گرفت، گروهی ساده اندیش و بی خبر از قوانین الهی حاکم بر طبیعت گرفتگی خورشید را بخاطر حزنی که بر پیامبر بر امر فوت ابراهیم بود می دانستند، اما رسول خدا(ص) با آگاهی از این موضوع در برابر آنان واکنش نشان داد، واکنشی که در راستای بیدار سازی و عقلایی اندیشیدن آنان بود و به بهره گیری از ضعف فکری و جهل و نادانی آنان پرداخت . حضرتش بی درنگ به مسجد و به منبر رفت و صادقانه به مردم گفت که خورشید و ماه از نشانه های قدرت الهی هستند و در چارچوب قوانین استوار نظام هستی در مدار خود میچرخند و هرگز برای مرگ یا حیات کسی نمی گیرند. (الماسی،١٣٨٣: ٣١٣) رسول خدا در موضع یک رهبر سیاسی و فکری به بهترین وجه می ­توانست از سادگی و جهل مردم در این ماجرا استفاده تبلیغی کند، اما او چنین نکرد و موضوع را صادقانه با مردم در میان گذاشت و آنان را از باورهای غلط و خرافی برحذر داشت.

محوریت فرمانداری پیامبر(ص)

اکتفا به حداقل استفاده از مواهب دنیوی

حضرت محمد(ص) برخلاف روش متداول زمامداران در دوران حکمرانی و زمامداری در استفاده از مواهب دنیوی مانند غذا و لباس خود را در مضیقه بیشتر قرار میداد و به نفس خویش سخت گیری مضاعفی وارد میکردند. حضرت رسول (ص) با این نگرش اخلاقی و با این احتمال که شاید در قلمرو حکومتی وی در بلاد دور دست شخصی وجود داشته باشد که با شکم گرسنه سر بر زمین بگذارد با آنان در گرسنگی احتمال همدردی می کردند. امام محمد باقر(ع ) درباره نخستین اصل اقتصاد در زندگی میفرماید: «در بررسی وضعیت اقتصادی خویش ملاک و الگو را آن کسی که بیش از تو مال دارد قرار نده به گونه ای که آرزوی داشتن آنچه را او دارد بنمائی و به آنچه خود داری خشنود نباش ». غذای رسول خدا(ص) جو، شیرینی ایشان خرما و سوخت وی برای تهیه غذا و گرما، شاخه های درخت خرما بوده است؛ البته تهیه این ها هم اگر برایش امکان پذیر بود. نکته و تاکید بر جو و خرما به عنوان بهترین مواد غذایی مورد استفاده حضرت بیانگر نوع زندکی و سیره تغذیه ای ایشان است، در زمانی که پیامبر (ص) بالاترین جایگاه اجتماعی را دارا بود و رهبری یک حکومت و بزرگ ترین مسئولیت اجرایی را در دست داشت و ساکنان شهر مدینه از انواع گوشت، لبنیات و غذاهای دیگر استفاده میکردند، خرما و جو ارزانترین و فراوانترین کالای موجود بود که تهیه آن برای محروم ترین ساکنان مدینه نیز امکان پذیر بود. با بررسی نیز در مییابیم که این نوع زندگی تنها ویژه شخص پیامبر(ص) نبوده ؛ بلکه خانواده آن حضرت نیز همین روش را داشته اند از جمله اینکه عایشه می گوید: سوگند به خدایی که محمد(ص) را به حق برگزید از آن زمان که خداوند وی را به پیامبری برگزید تا آنگاه که فرا خوانده شد آرد نرم شده و نان جوی با آرد نرم شده در منزل ایشان دیده نشد. عُروه باتعجب می‏ پرسید: پس چگونه جوی سخت را می‏ خوردید؟ عاشیه در پاسخ می گوید پیوسته آخ آخ می گفتیم. (ابن عساکر، ١٤١٥: ٧١)

پیامبر(ص) خود میفرمود که اگر اراده میکردم خداوند برای من کوههای طلا و نقره را فراهم مینمود. پیامبر گرامی اسلام به ما می فهماند که اینگونه زیستن بر اساس نداشتن و محرومیت نبوده است بلکه تفکر و خواست قلبی و عملی پیامبر چنین بوده است حضرت در این راستا می فرماید: نزدیکی بر پروردگار، با عشق ورزیدن و نزدیک تر شدن به مسکینان بدست می آید.

 

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها