برخورد با کودک دروغگو

با کودکان دروغ گو چه کنیم

تربیت کودکان، کار بسیار دشوار و پرچالشی است. والدین در مسیر تربیت کردن فرزندان، با موقعیت‌ها و شرایط مختلفی رو به روی می‌شوند که ممکن است برایشان بسیار دردناک و نگران‌کننده باشد.
کد خبر: ۱۲۹۴۱۴۷

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از رادیو عشق ، تربیت کودکان، کار بسیار دشوار و پرچالشی است. والدین در مسیر تربیت کردن فرزندان، با موقعیت‌ها و شرایط مختلفی رو به روی می‌شوند که ممکن است برایشان بسیار دردناک و نگران‌کننده باشد. یکی از موقعیت‌های نگران‌کننده، زمانی است که کودک دروغ بگوید. برخی از والدین از دروغ‌هایی که فرزندان‌شان می‌گویند، شاکی هستند، در این مقاله قصد داریم تا شما را با علت دروغگویی کودکان آشنا کنیم و اینکه آیا دروغگویی می‌تواند یک اختلال روانی باشد یا خیر، از چه سنی دروغگویی شروع می‌شود و در آخر، درباره روش‌های برخورد با کودک دروغگو را توضیح خواهیم داد.

چرا کودکان دروغ می‌گویند؟


ترس از واکنش والدین

کودکان ممکن است برای مخفی و پنهان کردن موضوعی از والدین‌شان، دروغ بگویند تا والدین عصبانی نشوند و تنبیه‌شان نکنند. به عنوان مثال اگر به فرزندتان گفته باشید که اتاقش را مرتب کند، ممکن است بعد از چند دقیقه برگردد و بگوید که مرتب کرده اما اگر شما به اتاقش بروید، می‌بینید هنوز نامرتب و به هم ریخته است. در این صورت، به دلیل اینکه کودک در آن لحظه به هر دلیلی مایل به مرتب کردن اتاقش نبوده، برای جلوگیری از عصبانیت شما و تنبیه شدن او، دروغ می‌گوید.

بزرگنمایی و اغراق کردن

بعضی از کودکان برای اینکه بتوانند قهرمان یا ناجی شناخته شوند، شروع به بزرگنمایی و اغراق کردن می‌کنند. به عنوان مثال کودک به حیاط رفته تا با سایر بچه‌های آپارتمان بازی کند. در حین بازی، یکی از بچه‌ها به زمین می‌افتد و پایش زخمی می‌شود. کودکان، مادر دوست‌شان را صدا می‌زنند تا بیاید و به فرزندش که زخمی شده رسیدگی کند. ممکن است فرزندتان زمانی که می‌خواهد این اتفاق را برایتان تعریف کند، به دروغ بگوید که خودش به دوستش رسیدگی کرده، زخمش را شسته و بسته. دلیل دروغگویی در این شرایط، قهرمان و ناجی جلوه دادن و هیجان‌انگیزتر کردن اتفاقی است که رخ داده. درواقع این موضوع، برای جلب توجه شماست.

با کودکان دروغ گو چه کنیم

به دست آوردن چیزی که می‌خواهد

بعضی اوقات کودکان به دیگران یعنی از کسی که از آنها مراقبت می‌کند، دروغ می‌گویند تا چیزی را که می‌خواهند به دست بیاورند. مثلا کودک در خانه مادربزرگ، از مادربزرگ بخواهد که خوراکی موردعلاقه‌اش را به او بدهد. ممکن است مادربزرگ به دلیل اینکه آن خوراکی خیلی سالم نیست، آن را به کودک ندهد. در این شرایط ممکن است کودک به دروغ بگوید که همیشه مادرش آن خوراکی را به او می‌دهد. با این حرف، در ذهن طرف مقابل این تصور ایجاد می‌شود که اگر مادر کودک به او آن خوراکی را می‌داده، پس حتما به صلاح اوست و مشکلی ندارد. بنابراین خودش نیز آن خوراکی را به کودک می‌دهد و کودک با دروغگویی به خواسته‌اش می‌رسد.

کسب استقلال

این مورد معمولا برای نوجوانانی که والدین بسیار سخت‌گیری دارند، اتفاق می‌افتد چون نوجوانان احساس می‌کنند قدرتمند و عاقل شده‌اند و زمان آن رسیده که استقلال کافی را داشته باشند. برای کسب استقلال مورد نیاز، ممکن است نوجوان مجبور شود قوانین خانواده‌اش را نقض کند و دروغ بگوید. به عنوان مثال ممکن است شما به دلایلی به فرزندتان اجازه نمی‌دهید با یکی از هم‌کلاسی‌هایش بیرون برود، در حالی که او دوست صمیمی فرزندتان است. در این صورت فرزندتان به دروغ به شما می‌گوید که با هم‌کلاسی دیگرش که مورد قبول شماست، می‌خواهد بیرون برود، در صورتی که با دوست صمیمی‌اش قرار گذاشته.

قدرتمند نشان دادن خود

برخی از کودکان در مقابل هم‌سالان خود ادعا می‌کنند که برخی از کارها را کرده‌اند، در حالی که تا کنون نکرده‌اند. با این کار، می‌خواهند خود را قدرتمند و در سطح دیگر هم‌سالان نشان بدهند.

جریحه‌دار نکردن احساسات دیگران

این مورد را اکثر بزرگسالان نیز انجام می‌دهند چون اکثر ما از دوران کودکی یاد گرفتیم که گاهی باید دروغ بگوییم تا دل طرف مقابل را نشکنیم. به عنوان مثال در جشن تولد کودک، زمانی که مادربزرگ به او هدیه می‌دهد، مادر درِ گوش کودک می‌گوید:«به مادربزرگ بگو چه هدیه قشنگیه و تو خیلی دوست داری.» با اینکه شاید کودک واقعا آن هدیه را دوست نداشته باشد اما به خاطر اینکه دل مادربزرگش نشکند، به دروغ می‌گوید که دوست داشته و بسیار خوشحال است. بسیاری از بزرگسالان نیز این دروغ را می‌گویند. زمانی که کسی از آنها می‌پرسد:«کفشم رو تازه خریدم. خوشگله نه؟» طرف مقابل می‌گوید:«آره خیلی بهت میاد.» حتی اگر در حقیقت اینطور نباشد.

کودکان از چه سنی ممکن است دروغ بگویند؟

معمولا برخی از کودکان از سن سه سالگی شروع به دروغگویی می‌کنند چون متوجه می‌شوند که شما نمی‌توانید ذهن او را بخوانید، پس اگر گاهی پنهان‌کاری کند یا دروغ بگوید ممکن است شما متوجه نشوید. در 4 تا 6 سالگی، دروغگویی کودکان بیشتر می‌شود چون کودک یاد می‌گیرد آنچه را که می‌گوید با حالت چهره و زبان بدن خود هماهنگ کند تا شما متوجه واقعیت نشوید. با افزایش سن، دروغگویی کودکان نیز ممکن است بیشتر شود چون دایره لغات کودکان افزایش می‌یابد و مهارت‌شان در دروغگویی درباره موضوعات پیچیده، افزایش می‌یابد.

آیا دروغگویی یک اختلال روانی است؟

اگر کودک مبتلا به اختلال کم‌توجهی-بیش‌فعالی (ADHD) باشد، دروغگویی او یکی از نشانه‌های این اختلال است. کودکانی که اختلال کم‌توجهی-بیش‌فعالی دارند، انجام دادن کارهایی که نیاز به صبر و حوصله دارد برایشان دشوار است. مثلا اگر مادر از کودک بخواهد که اتاقش را مرتب کند، کودکی که مبتلا به این اختلال است، ممکن است به دروغ بگوید که اتاقش را مرتب کرده. اگر می‌بینید هرگاه از کودک می‌خواهید کاری انجام دهد، دروغ می‌گوید و انجام نمی‌دهد، ممکن است نشانه اختلال کم توجهی-بیش‌فعالی باشد. البته تشخیص این اختلال بر عهده روانشناس کودک و نوجوان است. 

چگونه با کودک دروغگو برخورد کنیم؟


دروغگویی‌های مکرر کودک، ممکن است شما را عصبانی یا نگران کند و گمان کنید کودک‌تان دروغگو شده و با مشکل شدیدی مواجه شدید. برخورد با کودک دروغگو، روش‌های خاص خود را دارد که در این مقاله چند توصیه به شما می‌کنیم.

تشویق کنید تا صادق باشد

زمانی که فرزندتان به حدی بزرگ شده که تفاوت بین صدق و کذب را متوجه شود، باید او را تشویق کنید که همیشه صادق باشد چون صداقت، یکی از ارزش‌های خانواده شماست. با فرزندتان صحبت کنید و توضیح دهید تا اهمیت راست‌گویی را متوجه شود. به او بگویید:«اگر من به تو دروغ بگویم، چه احساسی خواهی داشت؟» یا «اگر پدر به من دروغ بگوید، چه احساسی خواهم داشت؟» این سوالات به کودک کمک می‌کند تا متوجه شود دروغ گفتن در طرف مقابل چه احساساتی را ایجاد می‌کند. در موقعیت‌هایی که کودک ممکن است دروغ بگوید، او را تشویق کنید تا راست بگوید. به عنوان مثال اگر دستش به لیوان شیر خورده و شیر بر روی فرش ریخته، از کودک بپرسید:«دست تو به لیوان شیر خورده؟» اگر احساس کردید مِن و مِن می‌کند و می‌خواهد دروغ بگوید، با لحن مهربان بگویید:«من دیدم که دست تو به لیوان خورد. اشکالی نداره. بیا به من کمک کن شیر رو پاک کنیم. اینطوری مامان رو خوشحال می‌کنی.» اگر کودک بداند راهی برای جبران اشتباهش وجود دارد و شما او را به خاطر اشتباهش، سرزنش و تنبیه نمی‌کنید، تشویق می‌شود تا همیشه راستش را بگوید. مثال بعدی این است که ممکن است کودک اشتباهش را حتی به گردن یکی از عروسک‌هایش بندازد. در این صورت شما با شوخی بگویید:«تعجب می‌کنم که تِدی (نام عروسک) این کار رو کرده باشه!» آنقدر این شوخی را ادامه بدهید تا کودک مسئولیت اشتباهش را برعهده بگیرد و متوجه شود که شما قرار نیست او را تنبیه کنید.

قصه‌گویی

قصه‌هایی را برای فرزندتان بخوانید که در آن شخصیت‌های داستانی، افراد صادقی هستند، دروغگویی را رفتار ناپسندی می‌دانند و دیگران را تشویق به راست‌گویی می‌کنند. کودک از شخصیت‌های داستان الگوبرداری می‌کند و یاد می‌گیرد که دروغگویی رفتار ناپسندی است که پیامدهای بدی در پیش دارد.

شما نیز صادق باشید

کودکان از والدین خود الگوبرداری می‌کنند. اگر شما و همسرتان در هر شرایطی با هم صادق باشید، فرزندتان نیز این ویژگی شایسته و خوب را از شما خواهد آموخت.

برخورد خوبی داشته باشید

همه افراد اشتباه می‌کنند. اشتباه کردن ربطی به سن و سال ندارد. بنابراین اگر فرزندتان اشتباهی می‌کند، عصبانی نشوید، از کوره در نروید و با او برخورد بدی نداشته باشید. برای هر کار بدی، او را تنبیه نکنید. اگر برخورد خوبی با کودک داشته باشید و سعی کنید او را با مهربانی متوجه اشتباهش بکنید، او از شما نخواهد ترسید و همیشه حرف‌هایش را با صداقت به شما خواهد گفت.

بر قوانین خانوادگی‌تان، بازنگری داشته باشید

هر خانواده‌ای قوانین خاص خود را دارد. بازنگری کنید و ببینید آیا قوانین خانواده شما برای کودک‌تان بیش از حد سخت‌گیرانه نیست؟ آیا همین قوانین، باعث دروغگویی او می‌شوند؟ مخصوصا اگر فرزندتان نوجوان باشد، باید به او کمی استقلال بدهید و در عین حال از او مراقبت کنید. بیش از حد سخت‌گیر نباشید، چون در غیر این صورت فرزندتان راه فراری از این قوانین پیدا خواهد کرد. ممکن است یکی از راه فرارهای او، دروغگویی و پنهان‌کاری باشد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها