یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
سلیمی از روزی گفت که به خاطر حسین رضازاده وزنهبردار شد و در نهایت در اندونزی سجده شکر کرد و گفت خداحافظ. او حرفهای زیادی در سینه دارد. برای گفتوگو با بهداد سلیمی شاید یکیدو ساعت کافی نباشد. اگر بخواهی همه اسراری که در سینهاش هست را بدانی باید ساعتها کنارش بنشینی، او حرف بزند و شما شنونده باشی.
اصلا از چه زمانی به وزنهبرداری علاقهمند شدی؟
المپیک سیدنی من 10 ساله بودم. آن زمان از همه بیشتر وزنهزدنهای حسین رضازاده را یادم میآید. بیشتر به خاطر او بود که وزنهبردار شدم. البته حسین توکلی هم الگوی من بود. یادم هست روزی که برای تمرین آمد قائمشهر کلی انگیزه پیدا کردم.
در چشم بههم زدنی 18 سال گذشت. بازیهای آسیایی جاکارتا و خداحافظی بهداد از وزنهبرداری...
تحت فشار زیادی بودم. مصدومیت عذابم میداد. حتی همسرم هم خبر نداشت که میخواهم خداحافظی کنم. آسیب دیدگی بدجور فشار میآورد و چه خوب شد که با مدال دوران قهرمانیام به پایان رسید.
یک خداحافظی همراه با اشک...
خاطره جالبی دارم از آن روز. من از قبل برنامه ریخته بودم کفشهایم را در بیاورم و تخته را ببوسم. اما دیدم قبل از من اکبر خورشیدی و علی جباری در حال سجده هستند. مانده بودم چه کار کنم.گفتم شما اینجا چه کار میکنید؟ گفتند آمدهایم در سختترین لحظه زندگیات تنها نباشی! البته به من لطف داشتند اما باعث شد حتی یک عکس تکی خوب هم از لحظه خداحافظیام نداشته باشم (با خنده)
میخواهم این سوال را بدون هیچ فیلتری پاسخ بدهی.حسین رضازاده واقعا دوست نداشت رکوردش را بشکنی؟
باور کنید هنوز هم این سوال را از من میپرسند.آخرین بار همین یکی دو روز قبل بود، اما انصافا این طور نبود.رضازاده اتفاقا من را کمک هم میکرد.چه زمانی که مربی بود و چه زمانی که رئیس فدراسیون. من بارها از حسین رضازاده بابت شکستن رکوردهایش در تمرین پاداش گرفتم. البته این پاداش برای همه کسانی بود که رکوردشکنی میکردند اما آن زمان فقط من این کار را میکردم.
از حسین رضازاده خاطره نداری؟
سال 2011 بود. در اردو ما ماساژور و فیزیوتراپ نداشتیم. کوروش باقری هم میگفت باید رضازاده موافقت کند. یک روز حاجحسین را دیدیم. به او گفتیم حاجی ما داریم آسیب میبینیم. بدنهایمان خسته است و ...که حاجی گفت: «فیزیوتراپ که به درد شما نمیخورد اما گفتم یک ماساژور بیاورند که اسید لاستیک بدنتون درست بشه!»
میرسیم به تالاخادزه؛ فوقستاره گرجستانی دسته فوقسنگین. واقعا مثل غول است این وزنهبردار...
در وزنهبرداری 30 درصد به قدرت و زور بر میگردد و 70درصد به ذهنباز و تکنیک. تالاخادزه هم ذهن خوبی دارد و هم تکنیکش بینظیر است. البته قدرت بدنی او هم بالاست و همه اینها کمک کرده تا رکوردهای دنیا را یکی پس از دیگری بزند.
رقابت تو و تالاخادزه در المپیک ریو تاریخیترین رقابت فوقسنگینها در المپیک بود. سابقه نداشته سه بار رکورد دنیا شکسته شود.
خب وقتی رکورد من را زد خیلی ناراحت شده بودم.عصبانی هم بودم.215 را که زد، به رکورد 216 حمله کردم و خدا را شکر این وزنه را زدم.
و بعد آن اتفاقهایی که در حرکت دو ضرب افتاد...
آن زمان یکی از مسؤولان کمیتهملی المپیک به من گفت شب قبل از مسابقه جلسهای چند ساعته با تاماش آیان داشتیم.به او گفتیم که اجازه بدهید بهداد سلیمی کار خودش را بکند اما آیان قبول نکرد . ورزش برد و باخت دارد اما دستهای کثیف پشتپرده هنوز هم مرا اذیت میکنند که اجازه ندادند مدال دیگری در المپیک بگیرم. هنوز هم دارم حسرت میخورم.
به نظرت علی داوودی میتواند رکورد تالاخازده را بشکند؟
سوال سختی است و بستگی به خیلی شرایط دارد. داوودی ازلحاظ فیزیکی توان رسیدن به آن رکوردها رادارد. البته فقط داشتن ظرفیت کافی نیست و درست تمرین کردن وحرفهای زندگی کردن هم میتواند تاثیرگذارباشد. چندین بار به داودی گفتهام در تمریناتش ضعفهایی میبینم که باید آن ضعفها را از بین ببرد. بزرگترین ضعف علی این است که در تمرین زیاد وزنه میاندازد و اعتمادبه نفس زدن آن وزنه را در مسابقه ندارد. برای افزایش اعتماد به نفس باید تعداد زدنهای آن وزنه بیشتر از انداختنش باشد.
اگر به عقب برگردیم کدام مورد حاشیهای را از زندگیات حذف میکنی؟
من کلا زیاد اهل حاشیه نبودم اما از اتفاقات سال 2012 و اختلاف با کوروش باقری خیلی آسیب دیدم. نباید اجازه میدادیم آن اتفاقهای تلخ رقم بخورد.
در گیرودار آن اختلافات بود که کوروش باقری به دلیل ناراحتی قلبی راهی بیمارستان شد. وقتی این خبر را شنیدی واکنشت چه بود؟
واقعا از ته دل ناراحت شدم.آن زمان اردوی اخراجیها در ساری برپا بود. ما در اردو بودیم که خبر رسید این اتفاق برای کوروش باقری افتاده است. هر بار هم که خبر جدیدتری از وضعیت سلامت و جسمانی کوروش باقری میآمد ما بیشتر ناراحت میشدیم.خدا را شکر این اتفاق ختم به خیر شد.
این روزها رونمایی از تندیس حسین توکلی حسابی سروصدا کرده چون شباهت چندانی به او ندارد. البته تندیس خود تو هم در موزه کمیتهملی المپیک اصلا شبیه تو نیست. در این باره چه نظری داری؟
آن زمان من را کاملا در گچ کرده بودند و فقط سوراخهای بینیام بیرون بود.حتی میگفتند ریشهایت را هم دقیق مثل خودت در میآوریم. من هم گفتم خب اینها حرفهای هستند لابد. وقتی مجسمه را دیدم شوکه شدم.گفتم شما این همه من را اذیت کردید ته ماجرا شد این؟ البته نفس کار قشنگ است.
شنیدم یک خاطره هم از بازی بارسلونا داری.
من عاشق بارسلونا هستم. یک بار در بارسلون بودم و بلیت بازی بارسلونا و ختافه را خریدم که با نتیجه صفر- صفر تمام شد. بعد از بازی جستوجو کردم و دیدم که از 4 سال قبل تا آن زمان بارسلونا در خانه با هیچ تیمی صفر-صفر نکرده بود. گفتم این هم از شانس ماست.بعد که برگشتم ایران، بارسلونا در بازی بعدیاش 6 گل زد.
رضا پورعالی - ورزش / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد