زن 25 ساله که به خاطر سوء‌ظن شوهرش را با ضربه چاقو از پای درآورده بود، در زندان رجایی‌شهر به دار مجازات آویخته شد. تلاش‌های فاطمه و گروه صلح و سازش برای جلب رضایت اولیای دم بی‌نتیجه مانده بود.
کد خبر: ۱۲۴۲۴۲۲

به گزارش خبرنگار جنایی جام‌جم، عصر پنجم تیر 94 مردی 26 ساله که در جریان درگیری خانوادگی با همسر 21 ساله‌اش در خانه‌شان در حوالی سبلان شمالی زخمی شده بود، بعد از انتقال به بیمارستان امام حسین‌(ع) فوت کرد. فاطمه 21 ساله در جریان تحقیقات مدعی شد: در جریان اختلاف با همسرم عصبانی شده و چاقو را به سمت او پرت کردم که به وی اصابت کرد و باعث مرگ شوهرم شد. نمی‌خواستم او را به قتل برسانم.
با اعتراف این زن به شوهرکشی، صحنه جنایت را بازسازی کرد و روانه زندان رجایی‌شهر کرج شد. این درحالی بود که پدر و مادرشوهرش درخواست قصاص کرده بودند.
پرونده او مدتی بعد با صدور جلب به دادرسی به شعبه 10 کیفری استان تهران ارسال شد و این عروس جوان پای میز محاکمه نشست. والدین مقتول همچنان برای او درخواست قصاص داشتند. این در حالی بود که زن جوان در دفاع از خود در دادگاه گفته‌های قبلی‌اش در دادسرا را تکرار کرد و گفت: پنج سال قبل از طریق دختر‌خاله‌ام با پسری جوان آشنا شده و بعد از چند ماه او به من ابراز علاقه کرد و با هم ازدواج کردیم. یک‌سال اول زندگی‌مان را در یکی از شهرهای شمالی کشور گذراندیم. بعد از آن شوهرم برای کار به تهران آمد و من هم همراه او برای ادامه زندگی به محله سبلان آمدم. او در یک شرکت به عنوان تحصیلدار کارش را شروع کرد. بعد از مدتی متوجه تغییر رفتارش و مکالمه‌‌های طولانی‌مدتش شدم.
وی افزود: به شوهرم مشکوک شده و گمان می‌کردم با زنی در ارتباط است و به من خیانت می‌کند. ارتباطمان سرد شده و دیگر به او علاقه نداشتم. همان دوران بود که فهمیدم باردار هستم. دادگاه خانواده رفتم و درخواست طلاق دادم. روزی که به دفترخانه رفتیم او گفت جدا نشویم. قول داد رفتارش را عوض می‌کند. من به خاطر آینده فرزندم قبول کردم و جدا نشدم. روز حادثه شوهرم از خانه بیرون رفت و تلفنش را نیز پاسخ نمی‌داد. وقتی به خانه آمد خواستم تلفنش را بدهد تا چک کنم، اما قبول نکرد. به سمت در خروجی رفت که عصبانی شدم و چاقویی به طرفش پرت کردم. همان موقع او برگشت و چاقو به قلبش اصابت کرد. با کمک همسایه‌ها او را به بیمارستان رساندیم، اما دقایقی بعد فوت شد.
زن همسرکش به زندان بازگشت و با توجه به خواست اولیای‌دم، برای او حکم قصاص صادر شد. او به این رای اعتراض کرد که پرونده به دیوان‌عالی کشور ارسال شد، اما قضات شعبه 32 دیوان‌عالی کشور اعتراض متهم به قتل را وارد ندانست و با تائید حکم قصاص این عروس جوان پرونده او به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال شد. واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران چند جلسه برای صلح و سازش با والدین مقتول برگزار کردند، اما آنها در این جلسات حاضر به رضایت نشدند.
باگذشت چهار سال از این جنایت عروس جوان که پا به 25 سالگی گذاشته بود، درزندان رجایی‌شهر کرج پای چوبه دار رفت. مسؤولان واحد صلح و سازش دادسرا ی جنایی تهران به گفت‌و‌گو با والدین مقتول پرداختند تا شاید در واپسین لحظات زندگی عروس جوان بتوانند برای او رضایت بگیرند، اما آنها همچنان خواستار اجرای حکم بودند. زن جوان هم از خانواده شوهرش خواست که به خاطر دختر بچه‌اش رضایت دهند تا او بتواند آزاد شود و مادر خوبی برای فرزندش شود. تلاش‌های او برای دریافت رضایت از والدین شوهرش به نتیجه نرسید. سرانجام طناب دار به گردن عروس جوان انداخته شد و او مقابل دیدگان والدین شوهرش به دار مجازات آویخته شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها