شک به شوهر خوشتیپ

مرد جوان وقتی در مقابل قاضی قرار گرفت، درباره علت درخواست جدایی خود چنین گفت: پنج سال است که ازدواج کرده ام. ولی فقط چند ماه اول در کنار همسرم آرامش داشتم. سمانه دچار بیماری بدبینی است و در این سال‌ها مرا به‌شدت اذیت کرد. او به همه چیز و همه کس مشکوک بود. مرتب احساس می‌کرد که به او خیانت می‌کنم. اوایل تصور می‌کردم چون تازه ازدواج کرده ایم، این مسائل طبیعی است و به مرور زمان همسرم به من اعتماد می‌کند. اما چنین نشد. هرچه زمان گذشت رفتار سمانه هم بدتر شد. بعد از گذشت چندین سال از زندگی مشترک هنوز هم سمانه تصور می‌کند من به او خیانت خواهم کرد. حتی نمی‌گوید که تو داری به من خیانت می‌کنی، مرتب فکر می‌کند در آینده به او خیانت می‌کنم. هرچه با همسرم صحبت کردم بی فایده بود. چند بار هم با یک روان‌شناس صحبت کردم، اما زندگیمان بهتر نشد تا این‌که چند وقت پیش وقتی با سمانه سر همین مسائل دعوای شدیدی کردیم، او قول داد دیگر به من شک نکند. بعد از آن رفتارش خیلی بهتر شد. تا جایی که خودم هم تعجب کردم و از طرفی خوشحال هم شدم. سمانه دیگر گیر نمی‌داد، دعوا نمی‌کرد، مشکوک نمی‌شد. من هم فکر می‌کردم او دیگر به من اعتماد دارد و خبری از شک و بدبینی‌هایش نیست تا این‌که چند روز پیش به صورت اتفاقی متوجه شدم کسی مرا تعقیب می‌کند. وقتی پیگیر شدم در کمال ناباوری دیدم که سمانه است. درحالی که تصور می‌کردم زندگی مان درست شده، سمانه در این مدت مرا تعقیب می‌کرده و من بی‌خبر بودم. وقتی متوجه این مساله شدم، دیگر نتوانستم تحمل کنم. زندگی ما همان‌جا تمام شد و دیگر حتی نمی‌خواستم سمانه را ببینم. برای همین تصمیم گرفتم از این زن بیمار برای همیشه جدا شوم. او هیچ‌وقت رفتارش بهتر نخواهد شد و من هم نمی‌خواهم تا آخر عمر عذاب بکشم.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همسر من مرد خوشتیپ و پولداری است. او صبح‌ها که از خانه بیرون می‌رود، کلی به خودش می‌رسد و تیپ می‌زند. همین مساله همیشه مرا آزار می‌دهد. همیشه تصور می‌کنم دخترهای زیادی به سراغش می‌روند و می‌خواهند با او ارتباط برقرار کنند. هرچقدر هم به شوهرم اعتماد داشته باشم، ولی نمی‌توانم مانع این افکار شوم و با خودم می‌گویم یک روزی شوهرم به من خیانت می‌کند. او خیلی خوش تیپ است و دخترها رهایش نمی‌کنند. بالاخره او هم انسان است و ممکن است در مقابل یکی از همین دخترها کوتاه بیاید و با او وارد رابطه شود. می‌دانم که شوهرم به من خیانت نمی‌کند، ولی از آینده می‌ترسم و نمی‌توانم با این مساله کنار بیایم. خیلی سعی کردم و با خودم کلنجار رفتم، ولی وقتی شوهرم کمی دیر به خانه می‌رسد، کلی افکار بد سراغم می‌آید.
در پایان قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند. او از این زوج خواست برای حل مشکلشان با یک مشاوره خانواده صحبت کنند و اگر اختلافشان حل نشد، بعد از آن به جدایی فکر کنند.

بدبینی و رفتارهای شک‌برانگیز را کنار بگذارید

منصوره نیکوگفتار، روان‌شناس در این باره می‌گوید: زوج‌ها باید بدانند که طلاق اولین و آخرین راه حل مشکلات و اختلافات نیست. زن و مرد باید پیش از شروع زندگی مشترک، این مساله را آموزش ببینند که برای حل شدن مشکلات و اختلافات زناشویی نباید در همان ابتدا به طلاق و جدایی و حتی قهر فکر کرد.
زوج‌ها باید برای آرامش زندگی و حل مشکلاتشان بجنگند و به هر راه حلی فکر کنند به جز طلاق. گاهی اوقات برخی اختلافات به چشم زن و شوهر بسیار بزرگ جلوه می‌کند، ولی همین مشکل و اختلاف با مشورت گرفتن از یک مشاور متخصص یا صحبت با یکدیگر به راحتی حل می‌شود و تازه آن‌زمان است که آنها متوجه می‌شوند اختلافشان آنقدرها هم بزرگ و غیرقابل حل نبوده است. یکی از این مشکلات قابل حل، شک به طرف مقابل است. شک ریشه در گذشته فرد یا رفتار طرف مقابل دارد. زوج‌ها وقتی می‌بینند رفتارهایی باعث ایجاد شک می‌شود باید از طریق گفت‌و‌گوی منطقی طرف مقابل را متقاعد کنند که تصورش اشتباه است و سعی کنند تا رفتارهایی را که باعث ایجاد این شک می‌شود، کنار بگذارند.

سیما فراهانی

تپش