در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش خبرنگار جامجم، تابستان 86، رسیدگی به پرونده قتل حمید با پیدا شدن جسد او در خودروی شخصیاش کلید خورد.ماجرا از آن قرار بود که رهگذران متوجه شدند یک خودروی پژو در حاشیه جاده ماهدشت به احمدآباد مستوفی توقف کرده و راننده آن پشت فرمان ماشین جان سپرده است.موضوع خیلی سریع به اطلاع ماموران پلیس رسید و در همان بررسیهای اولیه مشخص شد راننده که مرد جوانی به نام حمید بود با طناب خفه شده است.
هویت مقتول با توجه به مدارک شناسایی که همراه او بود مشخص شد و ماجرا به اطلاع خانواده او رسید. خانواده حمید در اولین اظهارات خود به پلیس گفته بودند که به کسی مظنون نیستند و ماموران در آغاز تحقیقات خود، متوجه شدند که از گاوصندوق محل کار مقتول سرقت شده است.
به این ترتیب احتمال وقوع قتل توسط فردی که با حمید آشنایی داشته قوت گرفته و این درحالی بود که در بازرسی خودروی مقتول،یک کارت ویزیت کشف شد که متعلق به دوست صمیمی او به نام قادر بود.
قادر بهعنوان اولین مظنون پرونده بازداشت شد.ماموران متوجه شدند که رابطه او با مقتول خیلی نزدیک بوده و به گفته خانواده حمید،قادر با حمید دوست و همکار بود و تنها کسی بود که از تمام حساب و کتابهای حمید خبر داشت.همه این ها، ظن ماموران را به قادر بیشتر کرد.
متهم زمانی که در برابر سوال و جوابهای ماموران راهی برای انکار حقیقت پیش روی خود ندید به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت:«از چند وقت قبل میدانستم حمید مقدار زیادی پول در گاوصندوق نگهداری میکند.وسوسه شده بودم که پولها را سرقت کنم اما نمیتوانستم به گاوصندوق دسترسی پیدا کنم. برای همین نقشه قتل حمید را کشیدم و آن روز به بهانه سر زدن به یکی از دوستانمان از او خواستم با من به منزل دوستمان بیاید. گفتم دعوت شدهایم و او هم قبول کرد و نزدیک ظهر بود که وارد جاده احمدآباد مستوفی شدیم. از قبل مقدار زیادی داروی خواب آور در یک آبمیوه ریخته بودم که آن را به حمید تعارف کردم و او بعد از نوشیدن آبمیوه بیهوش شد. همان موقع با طنابی که همراه داشتم او را خفه کردم. بعد کلید گاوصندوق را برداشتم و فرار کردم.»
بعد از اعترافات متهم، اولیایدم پرونده یعنی مادر مقتول و همسر او بهعنوان ولی قهری تنها فرزندش، اعلام کردند به شرط پرداخت یکمیلیارد تومان از سوی قاتل از قصاص او گذشت خواهند کرد، اما با گذشت چند سال، متهم نتوانست شرط مصالحه را اجرا کند.بعد از فوت مادر مقتول،خواهر و برادران حمید بهعنوان ورثه مادرشان، اولیایدم پرونده شناخته شدند و فرزند مقتول هم که در زمان قتل شش سال داشت، حالا 19 ساله و بالغ است و بهعنوان یکی از اولیایدم در دادگاه حاضر شد.
روز گذشته به درخواست متهم مبنی بر تعیین تکلیف پرونده جلسهای در دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. فرزند مقتول در گفتوگو با خبرنگار جامجم گفت: «خیلی کمسن بودم که این مرد پدرم را از من گرفت. حالا سالها گذشته و نمیتوانم از خون پدرم بهراحتی بگذرم.»
یکی از برادران مقتول هم گفت: «در یکی از جلساتی که در زندان با متهم داشتیم به ما گفت تنها میتواند مبلغ 400 میلیون تومان به ما بپردازد. اما همان را هم پرداخت نکرد. اگر نتواند شرط ما را اجرا کند، تقاضای قصاص خواهیم کرد.»
قضات دادگاه بعد از شنیدن درخواست متهم، برای صدور رای وارد شور شدند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: