در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
حالا در بیست و نهمین سالگرد درگذشت مهدی اخوان ثالث، محمدصالح علاء درباره اخوان ثالث میگوید،مردی که به گفته او یکی از اوجهای ادبیات و شعر ایران است.صالح علاء با همان ادبیات خاص خودش جواب سوالاتم را میدهد.کلماتش را به دقت انتخاب میکند، کلماتی که حالا به امضای صالح علاء تبدیل شدهاند.کلماتی، لطیف که روحنوازند و انگار از صافی رد میشوند و سمباده زده میشوند تا خدای نخواسته زمخت نباشند و تیزی نداشته باشند.
وقتی به صالح علاء میگویم برخی از اخوان به عنوان شاعری یاد میکنند که ناامیدی را میتوان به وضوح در شعر او دید، کمی برزخ میشود با این حال باز هم تلاش میکند، کلماتش زمخت نشوند.به سبک خودش مکث میکند، میگوید دنبال کلمه و واژه مناسب میگردم که هم جواب این گفته برخی را بدهم هم بیادبی نکنم! بعد از لحظاتی میگوید: درباره آقای اخوان ثالث و شعرش نباید « بیانصاف» بود.به نظرم جاینقد در کشور ما بسیار خالی است.از نقد ادبی بگیر تا نقد اجتماعی و فردی و... شعر آقای اخوان ثالث میتواند نقد شود اما نمیتوان به او لقب شاعر ناامید را داد.برای شناخت شعر اخوان و مفاهیم آن باید زحمت کشید.نمیتوان سرسری از روی تکتک کلمات شعرهای او عبور کرد.اخوان شاعری است که در شعر او هم میتوان مفهوم را پیدا کرد و هم تصویر را.این توانایی منحصر بهفردی است که برخی شاعران معاصر ما از ان برخوردارند و اخوان ثالث یکی از آنهاست.حتی شاعران بزرگی مانند حضرات حافظ، مولانا و سعدی، شاعر مفهومند و تصویر را کمتر میتوان در اشعار آنها پیدا کرد اما شعر اخوان ثالث مفاهیم را در قالب تصویر ارائه میکند.
مانند خورشید بود
محمد صالح علاء میگوید: آشنایی من با جناب اخوان ثالث به سالهایی برمیگردد که من کارگردان تلویزیون بودم و برنامهای را روی آنتن میفرستادم بهنام «لحظهها».استاد اخوان ثالث آن زمان برنامهای را اجرا میکردند بهنام « درودی و سرودی».
ما زیاد یکدیگر را میدیدیم.آن زمان من کوچکتر از آن بودم که فنون ادبی و شعر را از استاد بیاموزم اما واقعیت را بخواهید رفتارهای انسانی زیادی را از همنشینی با ایشان آموختم.او بزرگمردی بود که شعر را رفتار میکرد.فقط کلمات را کنار هم نمیگذاشت که شعری گفته باشد.شعرهایش در رفتار و زندگیاش جاری بود.مثل شعرهایش زلال و پاک و پر از امید بود.آنقدر امید که مانند خورشید به اطرافیانش گرما و نور میداد. از نگاه من استاد اخوان ثالث مانند خورشید بود که صبح بیدار میشد و همه جا را گرم و پر نور میکرد و غروبها، پنهان میشد تا فردا با انرژیتر بدرخشد.در همنشینیهایی که با ایشان داشتم متوجه شدم او در اوج انسانیت قرار دارد.اگر یک نفر دلش برای یک کبوتر بتپد و دلسوز یک کبوتر باشد، فقط یک آدم است اما اگر کسی برای همه کبوترها دلسوزی کند، ابر انسان است و اخوان ثالث یک ابر انسان بود.مدافع سرسخت حقیقت بود و برای آن هزینه میداد و زندان هم میرفت.
او مثل کارخانه اسلحهسازی بود که در زمان جنگ و مبارزه با کلمات، شعر و انسانیتش، سلاح میساخت و در زمان آرامش و صلح، همان کارخانه سهتار تولید میکرد تا حال مردم را خوب کند.اوج امید در همین زمانههای سهتار سازی در شعر اخوان رخ میداد.
میتواند جهانی شود
محمد صالح علاء که خودش سالهاست دستبهقلم است و شعر،داستان، نمایش، نثر ادبی و... مینویسد بر این باور است در جهان امروزی شعر، حرف اول را میزند.کشورهایی که فرهنگ و هنر برایشان اولویت دارد روی شعر و شاعران مطرحشان خیلی خوب کار میکنند.آثار آنها را به زبانهای مختلف ترجمه کرده و به سراسر دنیا میفرستند تا جهانیان بدانند که آن کشور چه شاعران و نویسندههایی دارد.
این نویسنده میگوید: به گمان من آقای اخوان ثالث یکی از شاعرانی است که ظرفیت جهانی شدن را دارد.باید اشعار او که جزو مدرنترین و بامعناترین اشعار ایرانی است به زبانهای زنده دنیا ترجمه شود تا جهانیان زبان او را که پر از مفهوم غنی ایرانی و اسطورههای ژرف است؛ بشناسند اما کسی به این نکته توجه ندارد و غافل شدهایم از جهانی کردن چنین شاعر بینظیری.
جای خالی شاعران معاصر در مدارس
صالح علاء میگوید: کشور ما پر از آدمهایی است که قابلیت شاعر شدن دارند. هر هفته تعداد زیادی شعر بهدستم میرسد که نشان میدهد سرایندگان آنها استعداد دارند.
اما برای این که کلمه رام تو شود و به شعری ناب تبدیل شود باید زیاد بخوانی و زیاد بنویسی.مثل نجاری که آنقدر با ابزار و چوب کار کرده که از تخته الوار و مقداری چسب و میخ پنجرهای زیبا میسازد.کسی که میخواهد شاعر شود، باید بخواند و چه شعری بهتر از شعر آقای اخوان ثالث که هم فرم دارد و هم محتوا.اما قبل خواندن شعر اخوان باید با ادبیات غنی آشنا شوی، باید زبان اسطورهها را بشناسی و بدانی اسطوره و کارکردش چیست و چگونه میتوان با استفاده از آن شعری نوشت که عمیق باشد و جاودانه.
به عقیده من، مدارس ما باید در نظام آموزشی خود در حوزه ادبیات تجدید نظر کنند.الان باید دانشآموزان اول با شاعران معاصر از جمله نیما یوشیج، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، حمید مصدق و اخوان ثالث آشنا شوند و در انتها با شاعرانی مانند رودکی.
دوره زیستی ما به شعر، شاعران معاصر که سراییدن بینظیرند و اشعارشان پر از زندگی است و به زندگی امروزی عمق میبخشد، بیشتر نیازمند است تا شاعرانی که دورهشان شباهتی به دوره زندگانی ما ندارد و مابهازاهای زندگی امروزی را نمیتوان در آنها پیدا کرد.
طاهره آشیانی
روزنامهنگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: