در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
40 سالگی برایتان حس و حال خاصی دارد؟
نمیخواهم بگویم، اتفاق عجیبی رخ میدهد اما به هرحال از لحاظ عددی جالب است و از آن بهعنوان سن پختگی یاد میکنند. این موضوع در رفتار و کار خودش را نشان میدهد و انسان باید از هر لحاظ پخته تر و کاملتر عمل کند.
هیچ موقع در آن سالها که در دوره کودکی و نوجوانی بازی میکردید، فیلمبرداری فیلمی با روز تولدتان همزمان شد و احیانا برایتان جشن تولد هم گرفتند؟
بله، اکثرا من در روزهای تولدم مشغول کار هستم و بچههای گروه لطف دارند و مرا با خرید کیک غافلگیر میکنند. اصولا این اتفاق در طول سالهای فعالیتم افتاده و برایم جشن تولد میگیرند.
پس هدایای خاصی هم دریافت میکنید؟
(میخندد) هدیه که نمیدهند، اما در حد همان کیک هم خوب و ارزشمند است و دستشان درد نکند.
فکر کنم در سالهای کودکی این اتفاق جذابتر و هیجانانگیزتر هم بود.
بله، البته هنوز هم جذاب است. اصلا به نظرم جشن تولد گرفتن باید برای هر آدمی خیلی مهم باشد، چون آدمها باید خیلی به خودشان اهمیت دهند.
در آن دوران شما با بازیگران بزرگ و شاخص زیادی همبازی بودید؛ از سعید پورصمیمی در آبادانیها تا مهدی هاشمی در علی و غول جنگل و امین تارخ در شقایق و ...
به جز حس دلنشین همبازی بودن با این بزرگان، ترس و استرس هم داشتید که نکند من مقابل این چهرهها حضور و بازی خوبی نداشته باشم؟
نه واقعا، چون این دوستان به قدری با من در زمان پروژه، خوب و مهربان بودند که هیچ وقت این حس را نداشتم. از روز اولی که من وارد کار بازیگری شدم، خوشبختانه دچار این داستان نبودم و زیاد متوجه اسمها نبودم. حتی با مرحوم شکیبایی حس خیلی خوبی داشتم، فارغ از اینکه ایشان ستاره سینما بودند. یا با آقای مهدی هاشمی و با آقای فرامرز قریبیان و دیگر بازیگران درجه یک هم همینطور که در کارهای مختلف با آنها همکار بودم. الان که سالها گذشته، همه آنها به تجربیات زیادی خوبی برایم تبدیل شده و همه آن ارتباطات و با آن دوستان بودن، باعث شده به آرامش برسم.
از چه زمانی تصمیم گرفتید وارد کار دوبله شوید؟ این تصمیم تحت تاثیر همکاری شما با استاد حسین عرفانی در فیلم «خوش خیال» گرفته نشد؟
نه، جالب است بدانید که از همان فیلم اولی که بازی کردم، وارد کار دوبله هم شدم. آقای فریبرز صالح، کارگردان مرگ پلنگ و آقای جلال مقامی، مدیر دوبلاژ از من خواستند جای خودم در فیلم حرف بزنم. چون آنموقع مرسوم بود که خانمها بیشتر جای بچهها در فیلمها صحبت میکردند. دیگر آن اتفاق افتاد و من رفتم و جای خودم حرف زدم و این تثبیت شد که من هم در فیلمهایی که بازی میکردم، جای خودم حرف بزنم و هم حتی به جای برخی بچههای دیگر هم در فیلمها حرف میزدم.
یعنی در هیچ فیلمی، دوبلوری به جای شما صحبت نکرد؟
چرا، در مجموعه چاق و لاغر، خانم مهوش افشاری به جای من صحبت کردند. خیلی خوش شانس بودم که ایشان به جای من حرف زدند، اما دلیل اینکه خودم جای خودم حرف نزدم، این بود که مشغول فیلمبرداری فیلم ساده لوح (مهدی فخیمزاده) در شمال بودم و دیگر نمیرسیدم که برای دوبله چاق و لاغر به تهران بیایم.
برادرتان وحید شیخزاده هم چند سال بعد از آغاز فعالیت شما، وارد بازیگری شد. الان کجاست و چه میکند؟
مشغول بازی در یک سریال است که در لاهیجان فیلمبرداری میشود.
باتوجه به پیشرفت امکانات، آیا شکل دوبله تغییر کرده است؟ قبلا لازم بود که همه گویندگان با هم حضور داشته باشند، اما ظاهرا الان میشود صدای هر گوینده را بهطور جداگانه ضبط و بعد آنها را با هم ترکیب کرد.
هر دو شکل آن هست، یعنی ما این قابلیت را داریم که صدای گویندگان را بطور تک تک و جداگانه هم ضبط کنیم و بعد هم دوستان صدابردار آنها را با هم میکس میکنند.
برخی معتقدند که دوبله ایران در سالهای اخیر، از آن دوبله درخشان گذشته و دوران طلایی این هنر فاصله گرفته. این مساله را قبول دارید؟
نه، قبول ندارم و رسما همیشه مخالف این صحبت هستم. آیا میتوان با این همه پیشرفت سینما، ما در دوبله پیشرفت نکرده باشیم. شما آن مکث و آرامش در گفتار در گذشته را با شیوه دوبله امروزی مقایسه کنید که جملات باورپذیر و با تبحر بالا توسط دوبلورها بیان میشود. آن دوران طلایی که برخی از آن یاد میکنند چه بوده؟ همان دورهای است که گویندگان قدیمی در آن جوان بودند و فعالیت میکردند. همانها الان پخته تر و کاملتر و پیشکسوت این کار شدهاند. منظورم در دوبله حرفهای است، نه آن دوبلهای که برخی در زیرزمین خانه هایشان میکنند. به نظرم دوبله در ایران همیشه در دوران طلایی به سر میبرد، به نظرم دوبله، بهترین کاری است که در کشور ما به شکل حرفهای انجام میشود، ما غیر از فرش، که میگوییم درجه یک است، فقط دوبله مان درجه یک است. این حاصل زحمت دوستان پیشکسوت ماست و حالا ما هم که از آنها یاد گرفته ایم، کمی داریم آن درسها را پس میدهیم.
اگر کسی احساس کند در زمینه دوبله علاقه و استعداد دارد، باید چه کند؟
متاسفانه این احساس به خیلیها دست داده است. چون دوبله نسبت به فیلمسازی، امکانات سادهتری میخواهد، خیلیها به سمت آن رفته و دچار اتفاقات بدی هم شدهاند و سر از کشورهای دیگر و کانالهای سطح پایین ماهوارهای درآوردهاند. در حالیکه این راهش نیست، این افراد یا این حرفه را رها میکنند یا از خانه و زندگیشان جدا میشوند، اما اگر از طریق درستش اقدام کنند، اتفاقات بهتری برای آنها میافتد.
آن اتفاقات بهتر کجا میافتد و باید به کجا مراجعه کنند؟
کسی که سراغ این حرفه میآید، باید خیلی ویژه باشد و اگر استعداد خاصی دارد، باید از طریق صداوسیما وارد این کار شود.
پدیدهای هم در این سالها بهویژه در فضای مجازی، فراگیر شده به نام دابسمش. میتوان با اغماض این را هم زیرمجموعه گویندگی و دوبله قرار داد؟!
نه، اصلا دابسمش که برعکس دوبله است، یعنی یک کسی دارد حرکتی میکند و صدایی را گفته و دیگری روی آن بازی میکند. من علاقهای به این داستان ندارم و خیلی ساده است. ما بچه بودیم این کار را انجام میدادیم. یک بخش از موزیک یا دیالوگ یک فیلم را میگذاشتیم و فیلم ضبط میکردیم. نمیدانم چرا اینقدر به این پروبال میدهند. واقعا چه کار جذابی است؟ متاسفانه فضای مجازی به آدمها القا میکند که شما از بقیه چه کمتر دارید و شما بهترین استعداد را دارید و ... این آدمها را دچار اشتباه کرده، در حالیکه هنر خیلی چیز فراتری است و نباید اینقدر ساده به آن نگاه کنیم؛ مثلا یک نفر یک دابسمش میکند و بگوییم این در حد آقای جمشید مشایخی هنرمند است. واقعا اینقدر ساده نیست. من خودم 30 سال است شبانهروز کار میکنم، اما هنوز یاد میگیرم. فضای مجازی همین است دیگر، شما یک کاری انجام میدهید و آن را به اشتراک میگذارید و چند نفر هم شما را تایید میکنند لابد! فضای مجازی برای هر کاری، هیچ جای مطمئن و ثابتشدهای نیست.
شما به جای بازیگران زیادی در فیلمها صحبت کردید؛ از دانیل رادکلیف در مجموعه فیلمهای هری پاتر تا مایکل جی فاکس در مجموعه بازگشت به آینده تا شیا لابوف در مجموعه فیلمهای ترانسفورمرز. برخی از آنها مدتهاست قد کشیدهاند و جاافتادهتر شدهاند، اما بزنم به تخته صدای شما همچنان جوان است. بهطوریکه شاید الان نمیتوان صدای شما را روی چهره کنونی مایکل جی فاکس تصور کرد!
(میخندد) شاید. برای همین جای بازیگران جوانتر صحبت میکنم. یکی از این بازیگران که خودم دوستش دارم و جای همه نقشهایش در ایران حرف میزنم، آنسل الگورت است؛ همان بازیگر فیلم بیبی درایور.
علی رستگار
سینما
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: