ادعای زنی که زیر‌بار گلایه‌های همسرش نمی‌رود

شوهرم به رابطه‌ام با برادرم حسودی می‌کند

زندگی مشترک صبا و مجید شش ماه بیشتر دوام نیاورد. رابطه عاشقانه آنها تنها به‌خاطر صمیمیت بیش از حد صبا با برادرش، تبدیل به رابطه‌ای خسته‌کننده شد. تا جایی که این زوج هفته گذشته دادخواست طلاق خود را به قاضی دادگاه خانواده تهران ارائه دادند.
کد خبر: ۱۱۴۴۸۰۹

وقتی قاضی علت درخواست طلاق را پرسید، زن جوان در اینباره گفت: شش ماه بیشتر نیست که با مجید ازدواج کردهام، ولی در این مدت فقط عذاب کشیدم و یک روز خوش هم نداشتم. از همان روزهای اول مجید به رابطه صمیمی من با برادرم حسادت کرد و هر روز عذابم داد. من و برادرم بهدلیل تفاوت سنی کم و بهخاطر اینکه تنها فرزندان خانواده بودیم، از بچگی وابستگی زیادی نسبت به هم داشتیم. برادرم سه سال از من بزرگتر است. او همیشه حامی من بوده و در هر شرایطی کمکم کرده است.

وابستگی و علاقه من به او بیش از اندازه است. برای همین بعد از ازدواجم هر روز او را میدیدیم و در مورد مسائل زندگیام از او راهنمایی میخواستم. ولی مجید نتوانست این موضوع را هضم کند و شروع کرد به غر زدن و اعتراض کردن.

وی ادامه داد: از من توقع داشت رابطهام با برادرم را کمتر کنم و کمتر او را ببینم. در صورتی که من نمیتوانم یک روز هم برادرم را نبینم. شش ماه است سر این موضوع با هم جنگ و دعوا داریم.

هر بار برادرم را میبینم باید یک دعوای مفصل با مجید داشته باشم. این اواخر جوری شده که حتی تلفنی هم نباید با برادرم صحبت کنم.

وقتی برادرم راهحلی پیش پای ما میگذارد، مجید به خاطر لجبازی آن کار را انجام نمیدهد و مشکلاتمان بیشتر میشود. تحمل این وضع دیگر برایم غیرممکن است.

برای همین وقتی آخرین بار سر همین موضوع با هم درگیر شدیم، تصمیم گرفتم برای همیشه به زندگی مشترکمان پایان دهم. من نمیتوانم برادرم را نبینم یا کمتر با او صحبت کنم. احساس میکنم شوهرم به این رابطه صمیمی حسادت میکند و میخواهد بین من و برادرم جدایی بیندازد.

در ادامه شوهر این زن نیز در باره ماجرای زندگیشان به قاضی گفت: آقای قاضی صبا تمام کارهایش را با برادرش هماهنگ میکند. او مرا نادیده میگیرد.

در هیچ موردی با من مشورت نمیکند. فقط کاری که برادرش میگوید را انجام میدهد.

من نمیگویم برادرش را نبیند و یا نمیخواهم به رابطه آنها حسادت کنم، فقط دوست دارم همسرم در وهله اول از من که شوهرش هستم مشورت بگیرد تا برادرش؛ صبا انگار نه انگار که ازدواج کرده و شوهر دارد. اصلا مرا به حساب نمیآورد.

تمام مسائل زندگیمان را با برادرش درمیان میگذارد و از او میخواهد راهحلی برایمان پیدا کند. در صورتی که من دوست ندارم فرد دیگری برای زندگیمان تصمیم بگیرد. من مرد خانه هستم و باید با هم فکری همسرم برای زندگیمان تصمیم بگیریم و راهحل پیدا کنیم.

ولی صبا این موضوع را درک نمیکند و تصور میکند حسادت میکنم، برای همین دیگر نمیخواهم در کنار این زن خودخواه زندگی کنم.

در پایان این جلسه قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید تصمیم گیری درباره این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

انتظارات را کمتر کنید

صابرینیا روانشناس در اینباره میگوید: افراد از ازدواج انتظارات بالایی دارند و خیلیها در روابطشان این انتظاراتشان برآورده نمیشود. معمولا زوجهایی که زندگی مشترکشان آرامی ندارند، باورهای غیرواقع بینانهای را در مورد روابط و همسرشان در ذهن خود دارند.

آنها اصولا معتقدند هر عدم توافق و تفاهمی، مخرب است. حتی فکر میکنند که تغییر رفتار همسرشان غیرممکن است و اگر اعتراض نکنند باید تا آخر عمر با این عدم تفاهم زندگی
کنند.

این زوجها همه مشکلات ارتباطی را به همسرشان نسبت میدهند و خود را مقصر نمیدانند.

همین موضوع باعث میشود احساس کنند قدرت بهبود رابطه شان را ندارند. آنها پیش داوریهای منفی از تعامل و ارتباط در ذهنشان دارند و حتی انتظار ندارند بتوانند مشکلات ارتباطیشان را حل کنند.

برای همین در زندگی مشترکشان لج و لجبازی با همسر را انتخاب میکنند. از سوی دیگر باید برای زندگی مشترک حریمهایی مشخص کرد و دانست پس از ازدواج ارتباطات تغییر خواهد کرد.

نباید به ارتباط با نزدیکان و دوستان مثل قبل نگاه کرد و از سوی دیگر نباید انتظار داشت همسر ارتباطات دوستانه و خانوادگیاش را به طور کامل فراموش کند و کنار بگذارد.

سیما فراهانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها