البته سر و سامان دادن به این کلاس راه دشواری داشت؛ هر کدام از مادربزرگها ویژگیهای خاص خودشان را داشتند، یکی نوکیسه بود و اهل پز و افاده، اما حتی نمیتوانست کلمه موبایل را درست تلفظ کند و دیگری پسته خانومی بود که به قول معروف از همسرش حساب میبرد و مرتب نگران بود، یکی خیلی جدی بود و مرتب این جمله را تاکید میکرد که شنونده باید عاقل باشد، دیگری هم سعی میکرد بین همه دوستی و مهربانی برقرار کند و .... خلاصه خانم معلم مدرسه که الهام پاوهنژاد نقشش را بازی میکرد باید در ابتدا نظم را برقرار و بدون اینکه به کسی بر بخورد با مهربانی این مساله را تفهیم میکرد که در کلاس نباید صحبت کنند و فقط باید حواسشان به درس و مشق باشد.
غلامرضا رمضانی مجموعه طنز مدرسه مادربزرگها را اواسط دهه 70 برای شبکه پنج ساخت و توانست نظر مخاطبان زیادی را جلب کند و با وجود اینکه بیش از دو دهه از پخش این مجموعه گذشته، اما همچنان خاطرات آن در ذهن مخاطبان باقی مانده و در بازپخشها با علاقه به تماشای این مجموعه مینشینند. به همین بهانه با تنی چند از بازیگران این سریال خاطرهانگیز به گفتوگو نشستیم.
صفا آقاجانی: شرط امیرحمزه، نام سریال را تغییر داد
شنیده ایم هنگام ضبط این سریال باردار بودید. چطور با این شرایط، بازی در این اثر را پذیرفتید؟
راستش تمام صحنههای این سریال برایم خاطره انگیز بود. در زمان ضبط سریال هفت ماهه بودم و یکی از جذابیتهای پشت صحنه این بود که مرتب خانمها سر اینکه بچهام پسر است یا دختر با هم کل میانداختند. یاد همه هنرمندانی بهخیر که در این سریال بازی کرده بودند، اما امروز کنارمان نیستند. امیدوارم دیگر هنرمندان این سریال همیشه سرحال و زنده باشند.در مجموع چون این مجموعه کمدی بود و من این ژانر را دوست داشتم و در عین حال یک مساله جدی هم در قصه این سریال مطرح میشد، به همین دلیل پذیرفتم. سریال هم کمدی کلامی داشت و هم کمدی موقعیت و این کار را جذاب کرده بودند. آقای رمضانی، کارگردان سریال هم خیلی خوب از پس کار بر آمد و دوستان هنرمند هم خیلی زیبا بازی کردند. خانم پری امیرحمزه بسیار درخشان بود و سریال، مورد توجه مردم قرار گرفت. اتفاقا خاطره با نمکی هم از این مجموعه دارم. در ابتدا نام مجموعه مدرسه پیرزنها بود و گروه علاقهمند بود که حتما پری امیرحمزه برای بازی در این اثر حضور داشته باشد. جالب بود که شرط خانم امیرحمزه برای بازی در این سریال این بود که نام پیرزن تغییر کند و مدرسه مادربزرگها شود، به همین دلیل نام سریال تغییر کرد، چون او شاکی بود که پیرزن یعنی چی! باید مادربزرگ جایگزین شود.
بازی کردن با این شرایط برایتان دشوار نبود؟
(با خنده) آن زمان سخت نبود، ولی الان که فکر میکنم با خودم میگویم چطور با این سختی کار میکردم. به هر حال جوانی است دیگر!
اتفاقا فعالیتتان برای این نقش هم کم نبود و باید جارو به دست میگرفتید و ...
بله. من در این سریال نقش همسر سرایدار مدرسه را بازی میکردم و فعالیتم زیاد بود. راستش سختیاش را اصلا به یاد ندارم و خیلی خوش میگذشت. پسرم بیست و یک سال دارد و واقعا خاطرات خوب از این سریال در خاطرم هست. یکی از خاطراتم از این سریال صحبت خانمی بود که نام شریف شان را در سریال از یاد بردهام و مرتب تکیه کلامش این بود که آدم باید خودش عاقل باشد! در زمانهایی که کار نداشتیم این تکیه کلام را مرتب با هم تکرار میکردیم و میخندیدیم. ضمن این که بقیه هم خیلی خوب هوای من را داشتند.
نقش مقابلتان را ابراهیم آبادی بازی میکرد و بده بستانهای بانمکی میانتان رد و بدل میشد. آیا همه این بده بستان در فیلمنامه بود یا در اجرا شکل گرفت؟
شیرینی ذاتی آقای ابراهیم آبادی مزید بر علت در اجرا میشد، اما همه چیز فیلمنامه خیلی خوب بود و بهترین راهنمایی را به ما میکرد. آقای رمضانی هم خیلی خوب همه را هدایت میکرد. سریال مدرسه مادربزرگها با وجود این که چند سال پیش پخش شد، ولی همیشه در بازپخش پربیننده است و همه آن را دوست دارند. با این که من سریالهای به روز و جدید هم دارم، اما همیشه وقتی میخواهند به کارهایم اشاره کنند یادی از مدرسه مادربزرگها میکنند.
شهین علیزاده: زنانه بودن سریال را دوست داشتم
در سریال «مدرسه مادربزرگها» شما نقش یک خانم متجدد و نو کیسه را بازی میکردید که البته کلمات را درست تلفظ نمیکرد بویژه کلمه موبایل را. از خاطراتتان برایمان بگویید؟
بازی در کنار هنرمندان پیشکسوت خیلی لذتبخش بود و از طرف دیگر کارگردانی اثر به عهده غلامرضا رمضانی بود که قبل از این سریال هم با او همکاری و نسبت به کارش شناخت داشتم. ویژگیهای شخصیتم در این مجموعه برایم جالب بود بویژه اینکه نقش زنی را بازی کردم که بزرگتر از سنم بود و در آن مقطع من جای دختر دیگر هنرمندان بودم. البته منظورم در آن مقطع است نه الان. (با خنده) از دیگر جذابیتهای این نقش، تلفظ اشتباه کلمات بود. در مجموع حس خوبی داشتم از بازی در این مجموعه و سختی کار را به هیچ وجه حس نمیکردم و تلاش داشتم از تجربیات تئاتریام هم بهره ببرم.
جذابیت و شیرینی نقش شما، تلفظ اشتباه کلمات و پز دادن در سریال بود. این موارد را خودتان به شخصیت اضافه کردید یا در فیلمنامه بود؟
یک مقدار خودم اضافه میکردم تا موقعیتهای بانمکی برای این شخصیت به وجود بیاورم و بخشی هم در فیلمنامه بود و پیشنهاد کارگردان. جالب این بود که همسر این زن با وجود اینهمه ادعا، معمولی اما پولدار بود. جذابیت دیگر نقش این بود که باید مثل یک بچه کم سن و سال رفتار میکردم.
بله. این شخصیت برای داشتن مداد پر زرق و برقی هم که به دست میگرفت، فخرفروشی میکرد.
بله. درست است. این در حالی است که ژانر کار من تا آن زمان جدی بود و با زنده یاد حمید سمندریان کار کرده بودم. به همین دلیل هم بازی در مدرسه مادربزرگها برایم جالب بود و دوست داشتنی. زنانه بودن این سریال هم در انتخابم تاثیرگذار بود. خوشبختانه این سریال هنوز هم در ذهن مردم باقی مانده و این نشان میدهد گروه کارش را درست انجام داد.
فاطمه عودباشی - رادیو و تلویزیون
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با سرپرست اداره کل روابطعمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی کشور مطرح شد
فرزاد آشوبی در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد