به گزارش جام جم آنلاین ، علی دایی اما دو روی سکه دارد.یک روی خوب و یک روی بد. روی «بد» همانی است که بارها دیده ایم. اعتراض به داور، فریاد کشیدن بر سر این و آن، شکایت های متعدد از تیم هایی که قبلا در آنها مربی گری کرده و در نهایت اینکه برای خودش جایگاهی ثابت به عنوان یک فرد «همیشه حق به جانب» در فوتبال ایران قائل است.
اما درباره روی «خوب» علی دایی می توان بسیار صحبت کرد. او زمانی که تبدیل به قهرمان اول فوتبالی ها می شود باز هم رگه هایی از همان دایی عصبانی و معترض را نشان می دهد اما در همان حالت هم نشان می دهد اسطوره ای راستین برای فوتبال ایران است. ماجرای دست بوسی آخرین مورد است. پسرکی ذوق زده در دیدار با علی دایی سعی می کند دست او را ببوسد. اما دایی دست خود را می کشد و با حالت تحکم به پسر می گوید به غیر از دست پدر و مادرش دست کسی را نبوسد. بعد با همان حالت بر پیشانی پسرک بوسه می زند. همین حرکت به ظاهر ساده بسیار مورد توجه قرار گرفت و حالا همه مستقیم و غیرمستقیم از روی «خوب» علی دایی حرف می زنند. دایی اما برای نخستین بار نیست با رفتارهای این چنینی ثابت می کند که چهره ای خاص در فوتبال ایران است. او بارها این موضوع را ثابت کرده . با کارهایی بزرگ و کوچک. علی دایی همین است، کسی که ارتباطی با ریاکاری ندارد. آنچه را که اعتقاد داشته باشد می گوید، نه بیشتر نه کمتر. چه اعتقادش خوب باشد و چه بد. با هم نماهایی از علی داییِ خوب را مرور می کنیم:
ماجرای تامین هزینه عمل قلب
علی دایی خیلی راحت همه چیز را قبول میکند. در یکی از تمرینات پرسپولیس ( زمانی که علی دایی سرمربی این تیم بود) فردی به علی دایی مراجعه می کند و به او می گوید برای تامین هزینه های عمل جراحی قلب پدرش به مشکل برخورده است. علی دایی نیز به سرعت قبول می کند هزینه های عمل جراحی را بپردازد. به همین راحتی. عمل جراحی انجام می شود و این پدر و پسر هنوز هم به علی دایی در تمرینات تیم های تحت هدایتش سر می زنند. البته اطرافیان به علی دایی توصیه می کنند به همین راحتی به هر کسی کمک مالی نکند. شاید نیت دیگری در کار باشد...
آزادی زندانیان مهریه و دیه
علی دایی با درخواست یک خیر کرجی راهی دادسرا می شود. هدفش چیست؟ آزاد کردن چند زندانی مهریه و دیه. آزادی این چند زندانی هزینه کلانی را می طلبد اما علی دایی تصمیم خودش را گرفته است. او در کمتر از دو ساعت جمعی از زندانیان را آزاد میکند.
جهیزیه ای که در تمرینات تامین شد
باز هم تمرینات و باز هم یک درخواست عجیب از علی دایی. دایی در حال آماده کردن تیمش برای یکی از مسابقات لیگ برتر است که متوجه می شود پسری به شدت خواهان ملاقات با اوست. او به تدارکاتچی ها و مسئولان ورزشگاه میگوید اجازه ورود پسر را به محل تمرینات بدهند. پسر از شهری دور آمده و تقاضای عجیبی دارد. او می گوید برای تامین جهیزیه خواهرش مشکلات زیادی دارد. ماجرا خیلی طولانی نیست. علی دایی به سرعت قول تامین جهیزیه می دهد و پسر با دست پر راهی شهرش می شود، اتفاقی که فردایش به تیتر یک یکی از روزنامه های ورزشی هم تبدیل می شود.
ملاقات با پسر دردمند
پسر به دلیل یک بیماری مادرزادی توان حرکت ندارد اما این دلیل نمی شود که فوتبال و به خصوص علی دایی را دوست نداشته باشد. خانواده پسر تلاش می کنند تا پسرشان را نزد علی دایی ببرند. برای این کار متوسل به روزنامه های ورزشی و خبرنگاران می شوند. در نهایت واسطه ای با علی دایی ارتباط برقرار می کند. دایی هم قبول می کند که با پسر ملاقات کند. خانواده پسر می گویند برای این ملاقات هر جا لازم باشد می آییم، اما علی دایی پیام می دهد لازم نیست بیایید، خودم می آیم و فقط آدرس بدهید. او آدرس می گیرد و می رود!
آقای گل جهان و کودک گریان
دایی و تیمش در هواپیما نشسته اند. گریه های شدید یک کودک امان همه را بریده است. علی دایی که حضورش در هواپیما همه مسافران را ذوق زده کرده در نهایت از جای خود بلند می شود و کودک به شدت گریان را در آغوش می گیرد. بالاخره این کودک آرام می گیرد اما تا پایان سفر در آغوش آقای گل جهان باقی می ماند.
شهریار ادامه دارد ...
موارد زیاد اینچنینی و مشابه آنچه گفته شد درباره علی دایی شنیده ایم. از کمک های مالی متعدد تا ماجراهای به ظاهر ساده مثل همین دست بوسی یا درآغوش گرفتن کودک گریان. او می تواند بهترین الگوی ورزشی ایران باشد به شرط آنکه برخی از خصوصیات منفی خود را کنار بگذارد، اتفاقی که حداقل تا امروز نیفتاده است....
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد