بعضی لحظات است که اگر از آدم عکس بگیرند هم «ترسناک» می شود، هم «خنده دار» و هم «مرموز». نه می دانیم قبل از آن عکس چه وضعیتی بوده؛ نه از اتفاقات بعد از آن خبر داریم و نه حتی می فهمیم که تکلیف ما بینندگان، با آن عکس چیست؟ بخندیم، بترسیم، شک کنیم یا گریه کنیم؟!
درست مثل عکس نمایندگان غیور مجلس در مجاورت سرکار خانم موگرینی؛ یا مثلا عکس مجری محجبه تلویزیون ایران، در سفر سوئیس که در برابر کوران بادهای اروپایی، روسری بر باد می دهد؛ یا حتی عکس درگیری یک وزیر با یک خبرنگار خانم در حیاط پاستور.
یا حتی مثل همین عکس دردناک از برخورد توپ با صورت «مروان فلینی» بازیکن تیم منچستر در مسابقه با رئال مادرید؛ در سوپرجام فوتبال اروپا! (که این یکی، فرسنگ ها با موارد پیش گفته، متفاوت است)
گاهی باید گفت دم این عکاس گرم که دقیقاً این لحظه را، نه یک ثانیه زودتر نه یک ثانیه دیرتر، ماندگار کرده، گاهی هم باید گفت عجب عکاسِ وقت نشناس و بی انصافی که با ثبت و انتشار یک عکس بیجا، آبرویی بر باد داده است. قضاوت درباره این عکس ها سخت است؟ و از آن سخت تر قضاوت نکردن آنها. عصر رسانه و دوران دوربین های مخفی، پر است از عکس های مرموز و ترسناک، که دامن ما را آلوده می سازد و قضاوت های ما را به چالش می کشد.
اما به خوبی می دانیم لحظه عکس های خاص، برای همه ما هست، اما شانس آورده ایم که فعلا لنز هیچ دوربینی ما را شکار نکرده است. منظور همان ثانیه های رهایی است که از خودیت خودمان خارج شده؛ و بدون روتوش و زرورق، باطن خود را، عریان و برهنه نشان می دهیم.
اما دوربین خدا هست؛ دوربینی با کیفیت بالا، که نه تنها آن لحظه خاص، که همه لحظات قبل و بعدش را ثبت می کند، آن هم نه از یک زاویه که در همه جهات.
پناه بر خدا از عکس های خفنی که در زندگی ما بسیار است و هنوز کسی آن را ندیده، اما مطمئناً در آرشیو خدا موجود است؛ احسنت و مرحبا به این خدای مهربان که هنوز اقدام به انتشار عمومی این عکس ها نکرده و چیزی را لو نداده است.
| عکس نوشت | شماره 41| سید مهدی سیدی |
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: