به گزارش جام جم آنلاین، بسیاری چهرههای مطرح سینما و تلویزیون از شهاب حسینی تا بهرام رادان و هدیه تهرانی اینستاگرامشان را اینگونه به روز کردند.
شهاب حسینی: حسن عزیز، غم پر کشیدنت بر غم های این چند صباح گذشته ی دلمان افزود. از تو، جز مهربانی و رویی همواره گشاده به یاد ندارم. دل خود را تسکین می دهم به امید وصلت به وصال معشوق و آرزوی صبر و اجر اهل صبر به خانواده گرامی ات. خاصه، همسر و فرزندان داغدارت. روحت شاد، یادت ماندگار، و جایگاه ابدی ات آغوش امن الهی باد. آمین.
سید شهاب الدین حسینی
بهرام رادان: حسن جانم، یادته تابستان ٧٩ سکانسهای آخر فیلم "آبی"، تو تأتر شهر؟ کل کل جک داشتیم، اینقدر واسه هم جک تعریف کردیم و غش غش خندیدیم که حمیدخان لبخنده(کارگردان) دعوامون کرد،ساکت شدیم و خنده مونو نگه داشتیم جوری که رنگمون بنفش شده بود، سالها بعد دیدمت، حوالی همون تأترشهر، همون صورت مهربون، ریش سفید کرده بودی، شماره تلفن هامونو به هم دادیم، قرار شد زنگ بزنی،زنگ بزنم، نزدیم، حیف، حیف، حیف... سفرت بخیر رفیق جان
هدیه تهرانی: بعضی از آدمها را اگر سالها نبینی حتی شنیدن اسمشان هم یاد آور حس خوب و سادگی و مهربانی است ، او از این آدمها بود ... حیف که جای آدمهای خوب خالی میشود و این جای خالی نه بدرد می خورد و نه پر میشود .
حیف حیف حیف ... با احترام به خانواده و اهل هنر و مردم ، اما
گفتن تسلیت برای رفتن تو سخت است
بهتراست باور نکنم
شهره سلطانی: به چی فکر میکنی رفیق ؟ به دنیای بی رحم و نا أمن این حرفه ؟! وقتی مریض بودم یکی از کسایی که بهم زنگ زد و از روزهای خووب گفت تو بودی ؟ گفتی دکترهای خووب سراغ داری ، گفتی داروی خاصی اگر خواستم رو تو حساب کنم . گفتی زندگی اینطور نمیمونه ، میگذره روزهای خووب میاد. گفتی قوی باش ... قوی شدم قوی موندم ، تو اما نه کاش بودی و من اینبار به تو دلداری میدادم ، کاش میدونسنم و میتونستم برای موندت کاری کنم . کاش میشد بهت بگم که سینما و تلویزیون و کار و ... همه چی نیست . همه و همه بهانه های زندگی هستند تا من و تو باشیم . کاش بودی هر چند بیکار ...
امیرمحمد زند: تا دیروز که بود کسی عکسش را لایک نکرد
کسی برایش کامنت محبت آمیز نگذاشت
پیجش به چند هزار نفر بیشتر نرسید
اما امروز چندین پیج تقلبی فقط با اسم و عکسش به صد ها هزار نفر رسیده
من اگر مُردم یادتان باشد که فالو نکنید و با مرگم کاسبی راه نیاندازید
امیرحسین صدیق: چی بگم...... !!!!!؟! تسلیت...!روحشون شاد...!خدابیامرزدشون...!
اینروزها مرگ شونه به شونه هممون داره باهامون چای مینوشه
سالار عقیلی: همین چندی پیش بود .
حضور گرم و مهربان تو در کنسرت برج میلاد
علیرام نورایی: از صبح خاطرات سخت ولی شیرین سه ماه کار وسط کویر ، خور بیابانک و کاشان مدام توی ذهنمه عمو حسن قرار بود امسال اسفند بعد از مدتها کنار هم باشیم سر یه سریال ! چی شد پس عزیز ؟!!! حالم خوب نیست...
اینجا توو اهواز همه گروه روزشون با خبر پرکشیدندت سیاه شد اولین پلانمون رو به احترامت سکوت کردیم پلانهارو با بغض گرفتیم و یادت و خاطراتت رو لحظه به لحظه مرور کردیم ، حالمون خوب نیست
سوسن پرور: این قافله عمر عجب می گذرد
باورش خیلی سخته اصلا دلم نمی خواد باور کنم که هنرمند خوش اخلاق و خوش سیمای مملکتم " حسن جوهرچی " دار فانی را وداع گفته .
ما هنوز داغدار شهدای پلاسکو هستیم خدایا رحم کن به جوانان سرزمینم . رخت مرگ را از تن ما دربیاور و رخت عافیت به تنمان کن . چقدر زود بود حسن آقا برای رفتن ، هنوز نقشهای زیادی در انتظارتت بودند . به اهالی هنر به خانواده نازنینشون و به مردم همیشه داغدار ایرانم تسلیت عرض می کنم
علی دهکردی: نه .
این پیراهن سیاه ، انگار قصد رفتن و رنگی شدن نداره .
خسته شدم از این همه سوگ و تسلیت . ...
رفتن همکارها و پیشکسوت ها ، پلاسکو ، آتشنشان ها ، اهواز ، سیستان و بلوچستان ، کولبرها ، سقوط بهمن ،
امروز صبح هم که خبری تلخ ، مثل زهر به جونم ریخت .
رفیقم رفت .
حسن جوهرچی رفت .
رفیق سال ها و سالیان به ناغافل رفت .
رفیق مهربان و نازک دل رفت . ...
دست و دلم به گذاشتن عکسش نمی رفت .
و نمی ره . ... کاش تهران بودم و می تونستم همراه سوآتای نازنین و علی عزیزم و در کنار ِ جای خالی پدر مهربون شون باشم .
خدا حافظ رفیق نیمه راه .
فریبا کوثری: بعضی وقتا
واژه هات جفت و جور نمیشن!
میخوای حرف بزنی ..
میخوای بنویسی ..
اما هرچی تو لغت نامه ذهنت میگردی
کلمه ای رو پیدا نمیکنی
که حالت رو نشون بده .. چون نمیتونی حتی
به خودت بگی که چه حالی داری .. !
معلم میگفت این ... جاهای خالی را باکلمات مناسب پر کنید!
ولی نمیدانست بعضی از جاهای خالی هرگز پر نمیشوند.
باران کوثری: انگار هرچه قدر هم می پذیری مرگ حقیقته و همه جا هست ، باز با داس نحسش جایی رو می زنه که شوکه ات کنه ...
برای من و هم نسلان من ، بعد از سریال " در پناه تو " حسن جوهرچی نماد مرد خوب بود ، مرد باوقار ، مرد متین ، عاشق صبوری که در سکوت و متانت منتظر ماند و حتی یک بار صدایش را از آن صدای آرام و خجالتی ، بالاتر نبرد . همه این سال ها ، بعد از آن که گرد سفیدی هم روی موهایش نشست چیزی از آن تصویر و متانت کم نشد و همچنان تصویرش یادآور عشق جوانی بود و شور و شوق رسیدن در کنار نجابت ...
باورم نمی شود . زمان کمی صورتش را افتاده کرده بود و موهایش سفید شده بود ، اما مرگ ؟! خیلی زمان داشت ، خیلی نقش ها ، خیلی تصویرهای دیگری از عشق مانده بود که در آستانه میانسالی رقم بزند ... افسوس
حمید داوودآبادی: مهم نیست جسمت سنگینه؛ مهم اینه روحت سبک باشه!
چند سال پیش در پشت صحنه ساخت سریال فاصله ها، در مسجدی در غرب تهران، وقتی با حسن جوهرچی روبرو شدم، با خنده ای معنادار، به شکم برجسته ام نگاهی انداخت و با تعجب گفت:
- حاجی این شیکم کار دستت میده ... یه فکری براش بکن
و فقط خندیدیم!
روحش شاد و خدا بیامرزدش
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد