به گزارش جام جم، وی در مجموعه و فیلمهایی چون «مادر» (1368)، «دلشدگان» (1370)، «معجزه خنده» (1375)، «دختر ایرونی» (1381)، «دیوار» (1386)، «پسر تهرونی» (1387)، «سوگند» (1387)، «دوستی از جنس آتش» (1388)، «مهر و خون» (1389)، «شوق جوانی» (1390)، «برج مراقبت» (1390)، «ماموریت غیر ممکن» (1390)، «دلیران تنگستان»، «مدار صفر درجه»، «معمای شاه»، «تعبیر خواب» (1391)، «سربداران» (1363)، «بوعلی سینا» (1364)، «کوچک جنگلی» (1363)، «آپارتمان» (1371)، «سوختهدلان» (1374)، «آشپزباشی و قبله عالم» (1374)، «مدار صفر درجه» (1386)، «خانه بیپرنده» (1388) و «بچههای بهشت» (1389) به نقشآفرینی پرداخته است.
یکی از نقشهای ماندگار ابهری مامور ویژه مخصوص سلطان غزنوی است که همراه دوستش در سریال بوعلی سینا به دنبال ابوعلی سینای خردسال برای بردنش به دربار غزنویان است.
ابهری با کارگردانانی چون بهروز افخمی، محمدحسین لطیفی و علی حاتمی همکاری داشته است. با ابهری درباره دوران بازیگریش گفتوگویی انجام دادهایم.
آیا از روندی که در چهار دهه فعالیت در عرصه بازیگری با هنرمندانی چون مهدی فخیمزاده، عباس جوانمرد و سایرین داشتید رضایت دارید؟
در این مدت با اغلب بزرگان سینما و تلویزیون همکاری داشتهام. همایون شهنواز، منوچهر انوار، عباس جوانمرد و... همه این بزرگان هنرمندان با اصالتی بودند و سریال و فیلمهای ماندگاری ساختند. متاسفانه در سالهای اخیر کمتر شاهد بروز و ظهور بزرگان در عرصه کارگردانی بودهایم. من از این بزرگان زیاد آموختم.
کارهای تئاتری هم انجام دادید؟
بله، یادم میآید در آن سالها در شبکه دو تئاترها زنده اجرا میشد. در سالهای اخیر به خاطر شرایطی که برای تولیدات به وجود آمده کمتر فرصت کار کردن را به دست میآوریم. زمانی در گروه هنر تئاتر ملی کار میکردم و آن زمان هر سال فقط چند نفر انگشتشمار وارد دنیای بازیگری میشدند، اما امروز کلاسها و دانشگاههای بازیگری بسیاری دایر هستند و بازیگران بسیاری را آموزش میدهند و وقتی تعداد زیادی از افراد وارد عرصه بازیگری میشوند برای پیدا کردن کار و فرصت بازیگری و موفقیت در رقابت مجبور میشوند در برخی از کارها به رایگان و مجانی بازی کنند تا مطرح شوند و وقتی این شرایط حاکم باشد بازیگران زیادی وارد این حرفه میشوند و توقعات بیشتر میشود و در نتیجه بیکاری نیز گریبان خیلی از افراد را میگیرد. ما باید در همه زمینهها مطابق با زمان پیشروی کنیم و باید کارهایی انجام دهیم که از زمانه عقب نمانیم. ورود نیروی تازه به عرصه هنر طبیعی است، اما باید روی این مسأله کنترلی صورت گیرد و تعادلی میان عرضه و تقاضا صورت بگیرد. در این پروسه طبیعی است که به نسل من کمتر فرصت بازیگری برسد. کاهش بودجه تولید هم تاثیرش را به خوبی برجای گذاشته است. امیدوارم شرایط رو به رشد باشد.
سریال دلیران تنگستان شاید تنها سریال قبل از انقلاب است که بارها بعد از انقلاب از تلویزیون پخش شده است. چگونه در این سریال بازی کردید؟
موضوع اصلی این سریال در باره یک ایرانی غیور و با صلابت به نام رئیس علی دلواری بود که در مقابل هجوم نیروهای اشغالگر تا پای جانش مبارزه کرد. به نظرم سریال دلیران تنگستان از جمله کارهای ارزشمند تاریخی تلویزیون است و زندهیاد محمود جوهری به شایستگی نقش رئیسعلی دلواری را بازی کرد. همایون شهنواز، کارگردان بسیار خوبی بود. فیلمبرداری سریال در شهر بوشهر انجام میشد و برای بازیگرانی که بازیشان دائم نبود یک هواپیمای چارتر وجود داشت که هر روز از بوشهر به تهران میآمدند و برمیگشتند و امکانات خوبی در اختیار تولید این سریال قرار داشت. یادم میآید بعد از خاتمه فیلمبرداری سریال در شبی همه عوامل دور هم جمع بودند و زندهیاد محمود جوهری و همسرشان هم در آن جمع حضور داشتند و از ما به قصد سفر رفتن خداحافظی کردند و متاسفانه در جاده تصادف کردند و از میان ما رفتند و این امر برای همه ما خاطره تلخی به همراه داشت.
یکی از بازیهای جذاب شما برای مخاطبان مامور سلطان محمود غزنوی در سریال بوعلیسینا بود... .
سریال بوعلی سینا یکی از سریالهای خوب تلویزیون در دهه 60 بود و کیهان رهگذر، کارگردان محجوب و کار بلدی در عرصه کارهای تاریخی محسوب میشد و از همه مهمتر نویسنده چیرهدستی بود و سریال سربداران هم به قلم ایشان بود. بوعلی سینا درباره یک دانشمند ارزشمند ایرانی است. در این سریال سه شخصیت اصلی حضور داشت که من، فیروز بهجتمحمدی و امین تارخ بودیم. در طول سریال ما به عنوان ماموران مخصوص سلطان به دنبال بوعلی سینا بودیم تا او را به دربار سلطان بیاوریم. این دو مامور از زمان جوانی تا پیری به دنبال انجام این ماموریتشان بودند و حتی یکی از آنها در راه این انجام وظیفه روی اسبش میمیرد. متاسفانه عمر کیهان رهگذر کوتاه بود و مجال پیدا نکرد که سریالهای ارزشمند دیگری بسازد.
حضور ثابت و طولانیمدت در یک نقش پرگریم و استفاده از لباسهای سنگین، کلاهخود و شمشیر کار دشواری بود؟
بله، من در آن دوران جوان بودم و آمادگی بدنی بالا و تحمل این کارهای سخت را داشتم. من و فیروز بهجت محمدی در این سریال 15 کیلو وزن کم کردیم و یک سال و نیم مدام در حال اسب سواری بودیم. استاد معیریان روزانه دو تا سه ساعت ما را گریم میکرد. ظهرها که بساط ناهار پهن میشد، عوامل همهشان غذای کامل میخوردند ولی من و فیروز بهجتمحمدی به علت گریم سنگین چهرهمان نمیتوانستیم غذا بخوریم و خوراکمان سوپ بود.
در فیلم دادستان ساخته بزرگمهر رفیعا هم نقش یک آمریکایی را خیلی خوب بازی کردید... .
بله، در این فیلم با فرامرز صدیقی و قطبالدین صادقی همبازی بودم و من و محمد ساربان نقش دو آمریکایی را بازی میکردیم که در تلاش بودند از ایران فرار کنند. برای من بازی در نقشهایی که از من دور هستند جذابیت بیشتری دارد.
در سریال بزرگ و تاریخی سربداران هم بازی داشتید... .
بازی در این سریال برایم فوقالعاده ارزشمند و دشوار بود. سریالی که اغلب بزرگان بازیگری تلویزیون مثل علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، جمشید لایق، عطاءالله زاهد و امین تارخ بازی داشتند و یادم میآید در صحنههای درگیری تعداد زیادی هنرور بازی داشتند و اولین تولید فاخر تلویزیون در بعد از انقلاب بود و مدام در طول دو سال از تهران به کاشان در رفت و آمد بودیم. سربداران در زمان پخش مورد استقبال خوب مردم قرار گرفت.
سالها بعدتر سریال مدار صفر درجه برای حسن فتحی را بازی کردید... .
من در این سریال در نقش یک افسر شهربانی دهه 20 بازی کردم. سریالی که بخشی از تاریخ معاصر ایران را با نگاهی متفاوت و هنرمندانه روایت میکرد. حسن فتحی برای ساخت این سریال زحمات زیادی کشید. حسن بشکوفه، تهیهکننده باسابقه و خوشنام تلویزیون هم با مدیریت درستش توانست شرایط مطلوبی را برای تولید در ایران و در خارج از کشور فراهم کند و نقشم در این سریال برایم خیلی عزیز و محترم است.
شما علاوه بر بازیهای درخشان در کارهای تاریخی در نقشهای رئال معاصر هم بازیهای خوبی داشتهاید... .
بازی در نقشهای معاصر به واسطه ویژگیهایش و گریم کمترش نسبت به نقشهای تاریخی راحتتر است. برخی از دوستان بازیگر به شوخی میگویند موقع بازی در کارهای معاصر کت و شلوارمان را تنمان میکنیم و میرویم سر صحنه.
از میان کارهای رئالیسی که بازی کردهاید، بیشتر به کدام یک از نقشهایتان علاقه بیشتری دارید؟
همه نقشهایم را با عشق و علاقه بازی کردهام، اما نقشهای تاریخی ارزش و منزلت و روی مخاطب اثرگذاری بیشتری دارند و به نظرم ماندگارتر و برای خیلیها چشمنوازتر است.
الان دوست دارید بیشتر چه نقشهایی را بازی کنید؟
من علاقه دارم نقش یک پلیس اداره آگاهی باهوش و مقتدر را بازی کنم. کارآگاهی فکور با بارانی بلند و کلاه شاپو که با تکیه بر اقتدار و هوشش از ماجراها گره گشایی میکند.
به کدام یک از نقشهایی که بازی کردهاید علاقه دارید؟
یکی از نقشهایم را که خیلی دوست دارم مربوط به سریال طبل توخالی ساخته سالهای اولیه پیروزی انقلاب است. من در این سریال نقش یک آمریکایی به نام مستر واتسون را بازی کردم که برای کمک به سلطنت طلبها به ایران میآید و مغز متفکر طرح توطئه است، اما در انتهای سریال دستش رو میشود و ناکام میماند.
احمد محمد اسماعیلی - ضمیمه قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
پیشنهاد میكنم مصاحبه با هنرمندان و تهیه گزارش از فعالیتهایشان ، با عكس و تصویر چهره آنها همراه باشد.