درحالی که اینروزها بهدلیل برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم فجر باید کلیت خانواده سینمای ایران و ایضا رسانهها و منتقدین، هنرجویان و علاقهمندان در حالوهوای شور و شعف میبودند، همهچیز بهخاطر جداسازی جشنواره به عکسش تبدیل شد. جشنواره برگزار و تمام شد اما تهش چه ماند؟ بهقول معروف از این هزینهکرد، چیزی ته کاسه اسلام و ایران ماند یا همه هزینه برای دورهمی و گعدهمانندی بود که فقط رضایت دوستان فیاپف را در پیداشته باشد؟ اتفاق عجیب قضیه اینجاست که دولت هنوز بر طبل شعار وفاق و همدلی میکوبد ولی وزیر ارشادش خواسته یا ناخواسته با برپایی شکلی از فستیوال موافقت کرد که نوعی سازوکار ضد وفاق را درپی داشت. نکته درخور تأمل قضیه هم اینکه ایشان در پیامی تلویحا جشنواره را ناکام و در حد «مجالی» برای توفیق در سالهای بعدی معرفی کرد. نکته عجیبتر داستان اینکه برخی افراد بهکارگرفته شده در مقامهای داوری و... در سازمان جشنواره از جمله مخالفین تند، منتقدین جدی و معترض به جشنواره در سالهای قبلی بودند تا حدی که بعضی از کلمه «مردهشور ببرتش» استفاده کرده بودند اما حالا همین افراد برای پستهایی به کار دعوت شدند که قاعدتا باید مبلغ و مروج و مدافع این رویداد میبودند! بهنظر باید بهصورت جدی پاسخ دهند که پرداخت حق عضویت چند میلیاردی در فیاپف، آنهم از بودجه فقیرانه سینما چه دستاوردی برای سینمای کشور دارد یا خواهد داشت؟ در واقع تاکنون که نتوانستهاند یک دلیل قانعکننده برای این اتفاق ارائه دهند، جز اینکه عنوان شده برای عضویت در فیاپف باید جشنواره را در ماههای نوامبر و دسامبر برگزار کنیم، همین. یا شاید چون یکی از شخصیتهای ذینفوذ خانه سینما، معاون فیاپف است باید این درهمشکستگی جشنواره بزرگ فجر اتفاق میافتاد؟ آیا باید بهجای غمخواری برای سینمای ایران و جشنواره عظیمش، برای افزایش درآمد تشکیلات کمخاصیت فیاپف همیاری صورت میگرفت؟ آیا غیر از این است؟ یا مثلا نامی از جشنواره فجر در فهرست فدراسیون انجمنهای تهیهکنندگان فیلم (فیاپف) ثبت شود. یعنی نمیشد با همراهی، همگرایی و صرف انرژی در جهت استحکامبخشی بیشتر و قدرت یکپارچگی جشنواره فیلم فجر کوشا باشند تاحدی که اعتبار آن فزونی و دیگران را حسرت بهدل کنند تا بهاصطلاح با کله برای حضور و مشارکت در بهمنماه بشتابند نه اینکه مانند الان دوره بیفتند و نهایتا به چند چهره درجه دوم و سوم جهانی قانع شوند.
بعدالتحریر: طبعا و منطقا بهدلیل عدم حضور نگارنده در جشنواره، رویکرد این مطلب تحلیل و بررسی انشقاق سینمایی روی داده در محیط سینما و هنر کشور بود. لذا نقد جزئیات محتوایی و اجرایی جشنواره برعهده حاضرین در این رویداد است اما تا همینجا هم مطابق گزارش برخی از اهالی رسانه، در مورد نحوه برگزاری تا شیوه نمایش فیلمها و خصوصا نادیده گرفته شدن اتفاقات سیاسی/میلیتاریستی اطراف و اکناف کشورمان، جای پرسش و تأمل جدی دارد که امید میرود خبرنگاران، منتقدان و مهمانان شرکتکننده (بهمنظور بهبود عملکرد و ارتقای جشنواره در دورههای بعدی) نمکگیر روابط عمومی نشده و قضیه را به شوخی برگزار نکنند.