یکی از بازیگران این سریال گلاره عباسی است که در یکی از نقشهای این سریال طولانی هنرنمایی کرده است. با او درباره حضورش در این سریال گفتوگویی انجام دادهایم.
سریال کیمیا تقریبا اولین سریال ایرانی است که به صورت مستقیم به وقایع مهم تاریخ معاصر ایران پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی میپردازد. برای قبول پیشنهاد بازی در این سریال چقدر این مسائل مهم بود؟
برای پذیرش یک نقش فیلمنامه، نوع و جنس نقش مهم است و اینکه نقش چقدر جای کار داشته و کارگردان اثر چه پیشینه و تواناهایی دارد.
در کل، فضای جنگ، فضای پرالتهابی است که خیلی قصهها و موقعیتهای خوب ایجاد میکند و از لحاظ حسی هم بخش مهمی از تاریخ مملکت ما بوده و سهیم بودن در فضای دفاع مقدس جذاب است.
ولی درکیمیا بازی من در فضای بخش انقلاب و جنگ نبوده، بلکه در بخش ارتباط خانوادگی کیمیا و آرش بعد از پیروزی انقلاب است.
به لحاظ سن و سال نقشی که در کیمیا بازی کردید یک نسل قبل از شماست. چقدر از جوانهای دهه 50 شناخت داشتید؟
نقش من در کیمیا به قول شما در زمانی است که من به دنیا آمدهام. متولد سال 62 هستم و قصه همان دوران اتفاق میافتد.
خیلی دوران دوری نیست، ولی مدل لباس پوشیدن و تکیهکلامهای آن دوران با دوران معاصر تفاوتهای زیادی دارد و نویسنده و کارگردان این مساله را در نوشتن و کارگردانی رعایت میکردند. فرزانه در حقیقت همنسل مادران ماست.
برای رسیدن به این شناخت به فیلمنامه بسنده کردید یا رفتید به سمت تحقیقات میدانی؟
با توجه به اینکه فرزانه را درگیر مسائل سیاسی و اجتماعی آن دوران ندیده و فقط بحث ارتباط با خانواده و در فضای خصوصیتری میبینیم به همین دلیل کمتر درگیر تحقیقات درباره بینش و جهانبینی زنان در آن دوران شدم.
فرزانه جزو گروهی از جامعه بود که به دور از هیاهو و انقلاب و موج هیجان آن دوره به دنبال مسائل خودش بود.
شخصیتی که در کیمیا بازی میکنید (فرزانه) چقدر ویژگیهای خاکستری دارد؟
چون هنوز قسمتهای زیادی از فرزانه پخش نشده است، خیلی راحت نمیتوانم در رابطه با آن حرف بزنم به جهت اینکه قصه لو نرود، ولی در مجموع و آنچه تا به امروز هم دیدهایم شخصیت فرزانه خاکستری است.
منظورم این است که یک کاراکتر آسیبدیده و زخمی است، نه جنایتکار و نه یک آدم سالم و درستکار. فرزانه گم شده است.
از نظر من یک زن آسیبدیده و گمشده در لابهلای مشکلات خانوادگی و کمبودهایش است. زندگی از اول با او خوب نبوده و او هم یاد نگرفته خوبی و آرامش را به معنای کلمه نشان بدهد و یک قربانی است.
جاهایی فرزانه بنا به منافعش از پدرش طلب پول میکند و به خواسته او برای مراقبت از برادرش تن در میدهد. این ویژگی آیا به دلیل تنها بودن و عدم حمایت است؟
کلا فرزانه آدم تنها و آسیبدیدهای است. از کودکی حامی نداشته و با توجه به این، ما وضعیت مادر فرزانه را هم متوجه میشویم که چقدر اذیت شده و مسائلی که برای او پیش آمده و درضمن فرزانه در ناخودآگاهش احساس عدم امنیت و تنهایی میکند و به دنبال منفعت از سمت پدر و برادر است.
یک حس خشم و نفرت و در عین حال وابستگی به آنها دارد که همین پیچیدگیها نامتعادل و جذابش میکند و در وجودش پرازعقدهها و فشارهای مختلف است.
به نظر میرسد فرزانه آرش را از پدرش بهتر میشناسد و درباره عاشق شدنش با اطمینان حرف میزند؟
در مکالماتش با پدر نمیشود به نتایج اینچنینی رسید، چون دایم با هم با کنایه حرف میزنند و گاهی فرزانه لج و لجبازی میکند و دست رو نقطه ضعف پدر میگذارد.
از عشق حرف میزند که بلافاصله تسویهحساب کلامی با پدرش داشته باشد و میگوید آرش مثل شما نیست. روابط بیمارگونهای که میان پدر و دختر وجود دارد به ما اجازه نتیجهگیری درستی نمیدهد.
لقب موش کوچولوی فرزانه فقط جنبه کلامی دارد یا منبعث از شخصیتش است؟
خیلی ادامهدار نیست این کلمه فقط در حد گذرا بیان میشود.
به نظرمی رسد در این شخصیت جاهایی وجوه خیر بر شر غلبه میکند و برخلاف خواسته پدرش تلاشی برای از بین بردن رابطه میان آرش و کیمیا انجام نمیدهد؟
فرزانه تلاش میکنه حق خودش را بگیرد. فکر میکند حق و حقوقی دارد که پدرش به او نمیدهد. پدر او را به رسمیت نمیشناسد. کسی او را بهعنوان دختر مشفق به حسابش نمیآورد.
مادرش هم زن رسمی مشفق نبوده، هر دو طرد شده هستند. نه از نظر عاطفی و نه از نظر مالی رابطهشان مثل یک دختر و پدر واقعی نیست.
پدر به مادر فرزانه هم علاقهای نداشته و در حق او هم نامردی کرده. فرزانه پر از خشم و نفرت است و در عین حال تنها نقطه امیدش برای آینده بهتر همین پدر و برادر است.
همیشه سعی میکند حق و حقوقش را زنده کند، ولی به حساب نمیآید. پدر خیلی باهوشتر از اوست که امنیت و آرامش برای فرزانه فراهم کند. میخواهد همیشه از او استفاده کند و محتاجش باشد.
واکنش مخاطبان در قبال سریال کیمیا را چگونه دیدید؟
خدا را شکر مردم خیلی کیمیا را دنبال میکنند و کاملا مخاطب خودش را پیدا کرده است و کاراکترها را دوست دارند.
همبازی شدن با شماری از بهترین بازیگران در سریال کیمیا چقدر برایتان جذابیت داشت؟
کیمیا سریالی است که کاملا گروه حرفهای در آن مشغول هستند. چه «کست» کاملا حرفهای و درست بازیگران، چه بقیه عوامل.
محمدرضا شفیعی بهعنوان تهیهکننده که من قبلا تجربه سریال بسیار موفق شیدایی را با ایشان و سعید نعمتاله داشتم و جواد افشار که بسیار با بازیگران و گروهش همراه هستند. بهبهانینیا، نویسنده کار فیلمنامه خوبی نوشتند.
خاطرهای از سریال کیمیا بیان کنید؟
کل سریال کیمیا برای من خاطرهای از یک کار خوب و موفق و یک گروه آرام را دارد. هم بازیهایم رفیقهای خوبی برایم بودند.
تجربه نشان داده شما در سریالهای تلویزیونی نقشهای متفاوت و چندلایهای را بازی کردهاید. مدیوم تلویزیون برایتان چه ویژگیهایی دارد؟
من از تلویزیون شروع کردم و در کنار کارهای سینمایی با علاقه حضورم را در تلویزیون هم ادامه دادم و بسیار تلویزیون را دوست دارم.
مخاطب برایم بسیار زیاد اهمیت دارد و برای مردم کارکردن و دیده شدن لذتبخش است. دوست دارم سریالهای بیشتری ساخته و تلویزیون از همیشه رونقش بیشتر و بیشتر بشود.
در چند سریال تلویزیونی که بازی کردهاید نقشهای خاکستری داشتید؛ مثل سریال مدینه. آیا پیشنهاد اینگونه بود یا شما تلاش کردید نقشهای متفاوتی بازی کنید؟
بازیگری خیلی برایم اهمیت دارد. نمیخواهم راحت از آن بگذرم و کلیشه بشوم. دلم میخواهد تجربه کنم و یاد بگیرم. هر بازیگری دوست دارد فرصت بازی در نقشهای متفاوت را داشته باشد.
نقشهایی که جای کار هم داشته باشد؛ چه منفی و چه مثبت. اولین حضورم در نقش منفی یا خاکستری در سریال مدینه بود که سعید نعمتاله و سیروس مقدم این اعتماد را به من کردند.
بعد شیار 143 که نقش خواهر شهید بود و بعد سریال شهرزاد که حسن فتحی با کارگردانی فوقالعادهاش اثر بهیادماندنی خلق کرد.
شما در این سالها شمایل متفاوتی از زن ایرانی در کارهایی مثل شیدایی، شیار 143 یا اشیا از آنچه... بازی کردید. چقدر این مساله برایتان مهم بود؟
این سه اثر جزو بهترین کارهای پرونده کاری من هستند. کارهایی که خیلی به لحاظ بازیگری برایم جای کار داشتند و این دو فیلم در عرصه بینالمللی هم بسیار خوب دیده شدند.
از لهجه هم در کارهایی مثل شیار 143 استفاده کردید. کارکرد لهجه در ایفای درست نقش کجاست؟
من سه تجربه با لهجههای مختلف شمالی، آذری و کرمانی داشتهام. لهجه به نقش رنگ میدهد البته اگه بجا بوده و واقعا احتیاجی باشد که البته خیلی کار بازیگر را سخت میکند.
چون علاوهبر بازیگری باید مراقب درست گفتن کلمات هم باشد. ولی سختی لذتبخشی است. دوست دارم لهجههای دیگه را در بازیگری هم تجربه کنم.
این روزها سوای بازیگری به چه کارهایی مشغول هستید؟
بهجز بازیگری به خود زندگی اهمیت میدهم. اهل بودن با خانواده و پدرومادرو اقوام هستم و در مواقعی هم به کلاسهای مختلف هنری میروم.
زندگی مشترک چه تاثیراتی برای شما داشته است؟
از ابتدا با همسرم قرار گذاشتیم که هر دو به رشد هم کمک کنیم. همراه هم باشیم و کمک کنیم تا آدمهای موفقتر و آرامتر و شادتری باشیم. الان در ابتدای راه هستیم.
امیدوارم بتوانیم پایبند به آرمانهایمان باشیم و مسیرمان را ادامه بدهیم. همسرم کارهای من را دنبال میکند و از من میخواهد بیشتر از گذشته در انتخاب کارهایم دقت کنم و در مسیرم سختگیرتر و جدیتر باشم.
به جوانها برای ازدواج چه توصیهای دارید؟
امیدوارم همه زوجهای جوان به هم احترام بگذارند و به هم افتخار کنند و صادق باشند، با هم و عاشقانه زندگی کرده و من را هم دعا کنند که اینگونه باشم.
نظرتان درباره حوادث کشورهای همسایه و رشد تروریسم چیست؟
آرزوی همه ما صلح است. امیدواریم ناامنی و خشونت ریشهکن شود.
احمد محمداسماعیلی
ضمیمه قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد