سینما در سیما

فرشته‌ای جامانده در شهر خون

«کودک و فرشته» نخستین ساخته مسعود نقاش‌زاده در سال 1387 است که برای اولین بار در بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر دیده شد. این فیلم با وجود اکران محدود در تهران، بعدها بارها از تلویزیون پخش شد و فرصت دیده شدن پیدا کرد. پخش اخیر این فیلم از شبکه نمایش به مناسبت هفته دفاع مقدس بهانه‌ای برای نگاه دوباره به آن شد.
کد خبر: ۸۴۰۵۸۷
فرشته‌ای جامانده در شهر خون

تجربه‌های اخیر سینمای دفاع مقدس بیشتر حول محور داستان‌هایی ملودرام در بستر جنگ بوده و کمتر به فیلم‌هایی درباره راهبردها و تاکتیک‌های ایران در دوره جنگ هشت ساله توجه شده است. دلیلش می‌تواند کمبود امکانات تولیدکنندگان از یک سو و ذائقه مخاطبان ایرانی از سوی دیگر باشد. معمولا فیلم‌هایی که در دل بحران جنگ، زندگی آدم‌هایی را بازگو می‌کنند که سرنوشتشان با این فاجعه گره خورده است، در برقراری ارتباط حسی با مخاطب از اقبال بیشتری برخوردارند. کودک و فرشته نیز مانند بسیاری از این آثار در دل جنگ قصه تلخ از دست دادن عزیزان، ترس و وحشت آدم‌ها را تعریف می‌کند؛ با این تفاوت که این بار شخصیت‌محوری، یک دختر نوجوان است. شاید بارها قصه گم شدن و جدایی آدم‌ها در روزهای دلهره‌آور جنگ را شنیده باشیم، اما کودک و فرشته سعی کرده با نگاهی جدید و دوری تقریبی از کلیشه‌ها قصه‌اش را بیان کند. فیلم با تصاویری از زندگی معمولی و شاد خانواده فرشته آغاز می‌شود. رابطه خواهر و برادر و دنیای کودکانه آنها را به تصویر می‌کشد تا این که با آغاز جنگ و اشغال خرمشهر، بیننده چهره‌ای جدید از بچه‌های شهر می‌بیند. آنها یکشبه قد می‌کشند و اسلحه بر دوش می‌گیرند.

کودک و فرشته بیشتر فیلم نشانه‌های تصویری است تا دیالوگ. فرشته در طول فیلم کمتر حرف می‌زند و بیشتر نظاره‌گر است. اوایل فیلم شاهد انفعال شخصیت نخست فیلم هستیم که متناسب با بهت‌زدگی اولیه او درمقابل اتفاقات ناگهانی و دلخراش است. نویسنده از اشیا به جای کلام برای پیشبرد قصه استفاده‌های هنری کرده است. برای مثال می‌توان به کارکرد چرخش فرفره به جای انفجار، جایگزینی گلوله آر.پی.جی به جای کتاب‌های درسی در کیف مدرسه و... اشاره کرد.

آنچه می‌توانست به جذابیت فیلم برای نمایش بر پرده نقره‌ای بیفزاید و جنبه سرگرمی آن را بالا ببرد، تعلیق‌های بیشتر بود. نکته‌ای که کمتر در فیلمنامه به آن توجه شده است. نویسنده با نپرداختن به ریزه‌کاری‌های شخصیت‌ها آنها را به مخاطب نزدیک نمی‌کند. عده‌ای می‌آیند و می‌روند بی‌آن که تاثیر جدی در روند فیلم داشته باشند. مرگ‌های پی‌درپی، ابتدا بیننده را غافلگیر می‌کند، اما کم‌کم قابل پیش‌بینی می‌شود که پس از هر انفجار و درگیری این فرشته است که جان سالم به در می‌برد و باور این موضوع وقتی سخت‌تر می‌شود که دختر نوجوان می‌تواند خود را بارها از محاصره سربازان عراقی برهاند حتی وقتی در یک قدمی او هستند. در این میان آنچه به فضاسازی بهتر فیلم بخصوص در لانگ‌شات‌ها کمک شایانی کرده طراحی صحنه و جلوه‌های ویژه میدانی است که به ترتیب هنر سعید آهنگرانی و مرحوم جواد شریفی‌راد است.

از صحنه‌های تاثیرگذار فیلم می‌توان به سکانس حضور مصطفی و فرشته در کلاس درس ویران شده و صحنه پایانی فیلم اشاره کرد. سکانس مدرسه، دنیای کودکانه این دو شخصیت را یادآوری و سوال‌های ذهنی آنها درباره اوضاع جدید را بیان می‌کند.‌

نوشین مجلسی

جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها