ترس از دید ایزومتریک

تقریبا از دو سال پیش یعنی از زمانی که این بازی برای دریافت رای مردمی روی قسمت گرین‌لایت‌استیم قرار گرفت تا زمانی که موفق به دریافت مجوز انتشار روی استیم شد و سازنده در پست‌های مختلف مخاطبان را در جریان روند پیشرفت پروژه قرار می‌داد، پیگیر این بازی بوده‌ایم.

دلیل اصلی این همه اشتیاق و انتظار یک چیز است؛ خلاقیتی که سازنده در ساخت بازی به کار برده تا جایی که موفق شده المان‌های سبک ترسناک را در عنوانی بگنجاند که به ذات یک بازی ماجرایی به‌شمار می‌رود و برخلاف تمام بازی‌های ترسناک، از زاویه‌ دوربین اول شخص و سوم شخص بهره نمی‌گیرد.

در STASIS دنیای بازی را با دوربین ایزومتریک مشاهده می‌کنید و تمام چیزی که برای حرکت در آن نیاز دارید، یک ماوس و استفاده از کلیک‌های آن است.

داستان بازی از جایی شروع می‌شود که شخصیت اصلی داستان، جان ماراچک از یک محفظه نگهداری در سفینه فضایی موسوم به گروم‌لِیک به هوش می‌آید و بلافاصله با مشاهده تجهیزات شکسته شده، لکه‌های خون فراوان و سوت و کور بودن محیط می‌توان متوجه شد اتفاق بزرگی در این محل به‌وقوع پیوسته است.

هدف اصلی جان پیدا کردن همسر و دخترش است، اما به مرور این انگیزه ایجاد می‌شود تا دریابد چه اتفاقی در این محل رخ داده و اصلا او چگونه از چنین جایی سر درآورده است.

از توضیح بیشتر درخصوص داستان اجتناب می‌کنیم، ولی پاسخی که در نهایت جان در می‌یابد، غم‌انگیز است و تاثیر زیادی روی بازیکن گذاشته و او را به فکر و تامل برمی‌انگیزد.

هرچه داستان جلوتر می‌رود و به حقایق بیشتری درخصوص تاریخچه سفینه گروم‌لِیک دست می‌یابید و گره‌های داستانی به مرور گشوده می‌شود، از احساسات قوی و تلخی که بازی برایتان ایجاد می‌کند نباید شگفت‌زده شوید.

صحنه‌هایی در STASIS وجود دارد که هرگز آنها را فراموش نخواهید کرد و هرچه به انتهای بازی نزدیک‌تر می‌شوید، به شمار این صحنه‌ها افزوده می‌شود. راستش این شیوه‌ای از ترس و ترساندن است که STASIS تلاش می‌کند به آن دست یابد.

بازی به جای این‌که با شوک‌های ناگهانی شما را از جا بپراند و لحظه به لحظه از این تکنیک برای ترساندن مخاطب بهره بگیرد، شما را در اتمسفر و فضایی قرار می‌دهد که بودن در آن به شما احساس ناامنی و ترس را القا می‌کند.

البته این به آن معنا نیست که بازی اصلا از شوک‌های ناگهانی استفاده نکرده و در مقاطعی از بازی با آنها نیز مواجه می‌شوید، ولی دلیل اصلی این‌که جذابیت خود را حفظ کرده و تکراری نمی‌‌شود این است که خیلی پراکنده و انگشت‌شمار در بازی استفاده شده است.

STASIS مفهومی از ترس را ارائه می‌کند که شاید تفسیر درست‌تری از این واژه باشد، محیطی مورمورکننده که باید مدام در آن تحرک داشته باشید و صحنه‌هایی را پیش‌رویتان قرار می‌دهد که بدون شک در ذهن مخاطب ثبت می‌شود؛ چه آنها را دوست داشته باشد و چه نداشته باشد.

بازی برای روایت داستانش، اغلب از دستنوشته‌هایی استفاده می‌کند که در محیط پراکنده شده‌است. متن و توضیحات روایی داستان از کیفیت بالایی برخوردار است و بازیکنان را تشویق می‌کند به دنبال یافتن تعداد بیشتری دستنوشته باشد.

ورود به هر اتاق یا محیط جدید، با روشن شدن و قابل دید بودن کل محیط آنجا همراه است و زمانی که دستنوشته‌های مرتبط با یک اتاق یا محیط را خوانده باشد، با ورود به آنجا می‌توانید حوادث و توضیحاتی را که در مورد آنها خوانده‌اید نظاره کنید.

این چنین می‌شود که قصه‌گویی محیطی بازی نیز تکمیل شده و ناگهان آن لکه‌ خون پاشیده روی دیوار یا دستگاه ویران شده‌ای که در گوشه‌ای افتاده مفهوم خود را عیان می‌کند و روایت داستان کامل می‌شود.

شاید بتوان ضعف بخش داستانی بازی را ریتم و سرعت آن دانست. البته این در صورتی صحت دارد که برای حل معمای بازی‌های ماجرایی حسابی با مشکل مواجه شوید.

به عبارت دیگر وقتی نتوانید جواب معماها را سریع پیدا کنید، زمانی که طول می‌کشد تا سرانجام معما را پشت سر بگذارید آن قدر زیاد می‌شود که وقفه‌ای در روایت داستان به وجود می‌آورد.

همچنین وقتی این زمان بیشتر از حد معمول طول بکشد مثلا یک ساعت به دنبال یافتن پاسخ معمایی باشید، آن وقت دیگر صداگذاری و موسیقی و فضاسازی بازی با وجود عالی و استثنایی بودن، برایتان عادی می‌شود.

رسیدن به این نقطه که دیگر کجای محیط را باید کلیک کنم یا کدام آیتم را روی آیتم دیگر استفاده کنم، نشانه‌ این است که بازی خسته و دلسردکننده شده بازیکن دیگر تفکر منطقی نسبت به مسائل را کنار گذاشته و دست به دامن شانس و حوادث می‌شود. وقتی چنین حالتی ایجاد شود، بهترین چیزها نیز برایتان بد جلوه می‌کند.

برای این‌که به چنین بحرانی گرفتار نشوید، به شما توصیه می‌کنیم همه چیز را بخوانید، چند بار این کار را تکرار کرده و همیشه سعی کنید آیتم‌ها را تا جای ممکن با یکدیگر ترکیب کرده و روی هر چیزی امتحان‌شان کنید. نهایتا اگر باز هم گیر کردید، دست به دامن یوتیوب و سایت‌های ویدئویی شوید.

STASIS یکی از منحصر به فردترین بازی‌های ویدئویی است که بعضی از معماهای آن ممکن است بیش از حد سخت و خسته‌کننده باشد؛ اما بیشتر آنها را با کمی فکر کردن و حوصله می‌توان پشت سر گذاشت.

با توجه به توانایی خودتان در حل کردن معماها، بازی ممکن است بین شش تا ده ساعت به طول بینجامد ولی هر لحظه آن به نحوی در خاطرتان خواهد ماند. STASIS به هیچ عنوان نباید از زیر رادار دوستداران بازی‌های خلاقانه و ترسناک خارج شود.

STASIS

پلتفرم .........PC

ناشر

Daedalic Entertainment THE BROTHERHOOD

سازنده

THE BROTHERHOOD

سبک......... ماجرایی

امتیاز........... 8.5

مجید رحمانی - کلیک