همه اینها البته باعث نمیشود کارگردانی پخته و مسلط داریوش مهرجویی مغفول بماند و نادیده انگاشته شود. مهرجویی در مهمان مامان سراغ یک قصه سرراست و ساده رفته است؛ ماجرای آدمهایی که هر یک با شرایط و مختصات خودش در یک خانه قدیمی با هم زندگی میکنند. یک اتفاق ساده یعنی آمدن یک مهمان عزیز، اما ناخوانده برای یکی از این خانوادهها به نوعی همه افراد حاضر در خانه را درگیر میکند و به تکاپو میاندازد تا آبروی همسایه خود را به هر قیمت که شده حفظ کنند. شاکله فیلمنامه مهمان مامان بر مبنای مناسبات ساده و بیآلایش افراد متعلق به قشر آسیبپذیر شکل گرفته است و فیلم در بازتابی احوالات و کنشهای آنها به وادی شعار نمیزند و در باتلاق کلیشه فرو نمیرود. به بیانی دیگر، شخصیتپردازیها به تیپسازی پهلو نمیزند و واقعی و ملموس به نظر میرسد. البته ساده بودن خط فیلمنامه به معنای فقدان پیچیدگیهای دراماتیک نیست؛ بلکه مراد و مقصود، بیآلایشی و صداقتی است که در نوع روابط و تعاملات آدمهای قصه به چشم میخورد.
داریوش مهرجویی با مهمان مامان برای اندک زمانی هم که شده از دغدغههای دیروزی و امروزیاش فاصله گرفته و به یک سینمای پاک و ساده روی میآورد و مانند همیشه نشان میدهد چقدر با این نوع سبک فیلمسازی آشناست و به آن تسلط دارد. مهمان مامان به نوعی خاطره خوش «اجارهنشینها» را برای دوستداران سینمای مهرجویی تکرار میکند و البته پس از این فیلم دوباره سراغ ماجراجوییهای پیرانه سرش میرود و پشت سر هم اثر جدید تولید میکند؛ یکی از دیگری بدتر و ناامیدکنندهتر. او در مهمان مامان راوی تصویری قصهای میشود که در عین سادگی بشدت تاثیرگذار و انسانی است. مهرجویی مثل همیشه از گرفتن بازی از بازیگرانش هم موفق بوده است، همه هنرپیشهها بیش و کم در نقش خود جاافتادهاند و نچسب و زیادی به نظر نمیرسند. برخی بازیگران حتی کلیشهها را هم میشکنند و نقشهای جدیدی تجربه میکنند؛ ازجمله پارسا پیروزفر و امین حیایی. همه اینها البته بازمیگردد به ریسکپذیری بالا و توان بالقوه مهرجویی در سپردن نقشهای جذاب و متفاوت به بازیگران کمتر امتحان پس داده در شخصیتهای مشابه.
مهرجویی با انتخاب هوشمندانه بازیگران فیلمش و سپردن نقشهای اصلی آن به دو بازیگر مجرب و مسلط یعنی گلاب آدینه و حسن پورشیرازی و واگذاری شخصیتهای فرعی به بازیگران شناخته شده و حرفهای، یک تیم قدرتمند و کامل بازیگری را برای مهمان مامان تدارک دیده است.
ترکیبی که در نگاه اول شاید غبطهانگیز به نظر برسد که در عالم واقع هم چنین است، اما هدایت درست و به جای این خیل بازیگران پرسابقه و مدعی، ترسناک و دلهرهآور هم به نظر میرسد و البته سخت و غامض. مهرجویی اما نشان داده در هدایت بازیگرانش همیشه دست بالا را دارد و عموما در این حیطه کم نمیآورد. چیدمان درست بازیگران کنار یکدیگر آن هم در قالب شخصیتهایی ملموس و باورپذیر، ترکیبی دلچسب و دلانگیز را پیش چشم دوستداران سینمای مهرجویی قرار داده است.
مهمان مامان موید یک نکته و اصل مبرهن در سینماست؛ پرداخت مناسب و اصولی به یک سوژه ساده میتواند نتایج بهتری به بار بیاورد تا پردازش غیرحرفهای یک موضوع بکر و پیچیده و کمتر دستمالی شده. مهرجویی در مهمان مامان سراغ همان سینمای ساده به کمدی پهلوزده دلخواسته طرفدارانش میرود و خالق سکانسهای زیبا و خاطرهانگیزی میشود. حتی رگههایی از سینمای کودک و نوجوان هم در مهمان مامان قابل رویت است که برآمده و نشات گرفته از قلم هوشنگ مرادی کرمانی است.
مهمان مامان فیلمی که شاید در کارنامه مهرجویی به عنوان یک اثر نهچندان جدی مطرح باشد، اما یکی از بهترین آثار او است، به شرطی که سرگرمیسازی را کارکرد اصلی هنر هفتم مدنظر داشته باشیم. سینما حتما نباید حرفهای بزرگ و گنده بزند؛ فلسفهبافی و آسمان به ریسمان پیوند زدن هم فضیلت محسوب نمیشود.
محسن محمدی
رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد