ماجرای گویندهشدنش با گویندههای امروزی زمین تا آسمان فاصله است. در این گزارش پای صحبتهای این گوینده خوشصدای رادیو تهران مینشینیم.
چطور شد که شما شغل گویندگی را انتخاب کردید؟
خیلی اتفاقی گوینده شدم، سال 78 رئیس صدا و سیمای زاهدان دستور جذب گوینده داده بود. من آن زمان در بخش نمایشی فعال بودم و تئاتر صحنهای و طنز کار میکردم.
اتفاقی از طریق یکی از دوستانم به من پیشنهاد شد تا تست گویندگی بدهم. در آن آزمون شش نفر گوینده (سه نفر خانم و سه نفر آقا) میخواستند و تعداد 500 نفر ثبتنام کرده بودند که من از بین آنها نفر اول شدم.
البته ناگفته نماند که از آن شش نفر چهار نفر ماندند و بعد از چند سال آنها هم رفتند و فقط من ماندم.
پس شرایط جذب گوینده از گذراندن هفتخوان رستم هم سختتر بوده است، اینطور نیست؟
زمانی که من قبول شدم تستهای سختی میگرفتند؛ تست خبر، تست ادبیات، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... در آزمون تست صدا به من برای خواندن پنج صفحه داده شده بود.
از همه مهمتر این که من به مدت یکسال و شش ماه، فقط از صبح تا 10 شب، یعنی تا زمانی که رادیو برنامه داشت، باید در استودیو مینشستم و فقط میدیدم و میشنیدم.
من در این مدت حقوقی دریافت نمیکردم و نباید کاری انجام میدادم، اما توانستم صدابرداری، تهیهکنندگی و گویندگی را یاد بگیرم.
حتی نمایشهای رادیویی مینوشتم و اجرا میکردم. البته اگر کار ویژهای انجام میدادم یک پاداش کوچک دریافت میکردم.
بالاخره بعد از یک سال و شش ماه ساعت 5 غروب، به من اجازه دادند که بتوانم بگویم ساعت 17، اینجا زاهدان است، صدای جمهوری اسلامی ایران.
با تمام این شرایط سختی که داشتید چطور شد که ادامه دادید؟
زمانی که من برای اولین بار اعلام مکان و زمان کردم بازخوردهای خوبی شد، دوستان کلی به من روحیه دادند که باعث شد اعتماد بهنفس پیدا کنم، همین امر هم باعث شد که از مدیر پخش اجازه بگیرم یک شعر بخوانم و در کل با توجه به بازخوردهای خوب دوستان بتوانم در این کار بمانم.
توانستید کارتان را ارتقا دهید؟
تا سال 84 با عنوان صدابردار و گوینده در زاهدان و البته حدود دو سال هم گوینده شهری زابل بودم. بعد از آن هم تهران آمدم و در رادیو تهران مشغول به کار شدم.
خیلی جدی انجام آنونس و تیزر تلویزیونی را دوست داشتم، اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 این کار را شروع کردم. کار بسیار سختی بود و سعی میکردم صداهای کسانی را که میشنوم الگو قرار دهم و کار کنم.
آیا با توجه به تن صدایی که دارید، بجز شما از خانوادهتان کسی هم گوینده است؟
در خانواده ما ژن صدا هم از طرف خانواده پدری و هم مادری ارثی است، همه از صدای فونیک برخوردارند.
سال 74 رادیو اصفهان تست گویندگی میگرفت، برادر بزرگ من علیرضا، چون از اول کار تئاتر انجام میداد و بیان خوبی داشت در این تست قبول شد و مدتی هم گوینده رادیو تهران بود.
خواهرم هم به دلیل این که صدای کاملا فونیک و تیپ متفاوت صدا را دارد، اوایل کار گویندگی خبر را انجام داد و هماکنون معلم است.
از همان دوران کودکی هر کسی به یک شغلی علاقه دارد و دوست دارد که در آینده مثلا مهندس یا دکتر شود؟ شما چطور، به گویندگی فکر میکردید؟
اصلا فکر نمیکردم، آنچه میشنیدم یا میدیدم خیلی بزرگ و پراهمیت بود، دنیای وسیعی به نظر میآمد و من همیشه فکر میکردم باید در پایتخت زندگی کنم تا بتوانم وارد این شغل شوم.
علاقه من به رشته الکترونیک بود، البته مدتی هم دنبالش رفتم و همین باعث شد که در رشته صدابرداری موفق باشم.
به نظر شما در حال حاضر هم برای گوینده شدن باید آن شرایط سخت را سپری کرد؟
خیر، الان دیگر نه کسی این حوصله را دارد که مثلا یک سال و شش ماه فقط نگاه کند، نه کسی وجود دارد که بخواهد استعدادی را کشف کند.
زمانی که تهیهکننده از صدا یا سواد شخصی خوشش میآید میتواند گوینده را انتخاب کند، البته مطمئنا با هماهنگی مدیر گروه یا مدیر شبکه، که به نظرم این امر باعث آزمون و خطاست، چون باعث خراب شدن کار میشود و این کار درستی نیست.
اگر استعدادی هم در فرد نهفته باشد، چون با استرس وارد میشود و نمیداند باید چه کند، از کار دور میشود یا حتی اگر خیلی اعتماد بهنفس داشته باشد و بتواند بماند، از آن نیروهایی است که ماندگاری ندارد و گوینده موفق نمیشود.
گوینده موفق چه گویندهای است، یا اصلا از نظر شما یک گوینده خوب چه ویژگیهایی دارد؟
من معتقدم گوینده باید در همه حوزهها ازجمله فرهنگی، مذهبی، هنری و فرهنگی بتواند کار کند، اگرچه باید در یک حوزه موفق عمل کند یا خودش را در یک رشته پرورش دهد، اما باید در همه عرصهها خودش را محک بزند و بتواند کار کند.
مخاطب گوینده را در همه حوزهها متخصص میداند و گوینده نیز باید هم پرستیژ کاری و هم معلومات داشته باشد تا توقعات مخاطب خود را برآورده کند.
گوینده خوب و کاربلد باید در همه حوزهها توانمند و به همه جزئیات تسلط داشته باشد. باید استارت کار درست زده شود.
کار گویندگی چه مزایا و چه حسنهایی دارد؟
در این کار باید خیلی جسارت داشت، این شغل اسم بزرگی دارد. اگر شناخته شده نباشید یا صدای شاخصی نداشته باشید یا یک صدای رادیویی نداشته باشید، نمیتوان کار را ادامه داد.
بزرگترین حسن گویندگی بیان خوب در جامعه است، چون شما را به عنوان کسی میشناسند که صدای خوب و بیان خوبی دارد و مردم خیلی زود ناخودآگاه با شما ارتباط برقرار میکنند.
با توجه به اینکه حدود 15 سال در این حرفه مشغول به کار هستید چه توصیههایی به علاقهمندان گویندگی دارید؟
اگر شخصی به این شغل علاقهمند است و این روحیه را در خودش میبیند که میتواند خودش را محک بزند بهتر است شبکههای مختلف را گوش دهد و زمانی که اعتماد بهنفس پیدا کرد، میتواند شروع به کار کند.
در حال حاضر با چه شبکههایی همکاری دارید؟
وقتی سال 84 به تهران آمدم، با رادیو تهران کارم را شروع کردم و در حال حاضر هم با برنامه
«خانه ما»، «افق آسمان» یا ویژهبرنامههای مناسبتی و ملی ـ مذهبی این همکاری ادامه دارد.
در برنامه خانه ما بازیگری میکنیم، در نقشهایم تیپ نمیگیرم و خودم هستم. در رادیو پیام و رادیو آوا نیز فعالیت میکنم. در این شبکهها به صورت زنده آنونس، خبر و شعر اجرا میکنم.
گویندگان رادیو پیام یا رادیو آوا شرایط خاصی باید داشته باشند؟
این شبکهها گوینده ثابت ندارند، فقط گویندههای شناخته شده شبکههای دیگر میتوانند با شرکت در آزمون گویندگی و با کسب امتیاز لازم، با این شبکهها همکاری کنند.
قطعا هر شغلی یکسری مزایا و حسنهایی دارد و در کنار آن هم معایبی دارد، شما در شغل گویندگی با چه مسائل یا دغدغههایی مواجه هستید؟
در دوران گذشته، گویندههای رادیو بیکار نبودند. تهیهکنندهها یا نویسندهها، برنامهها را براساس صدا و لحن گوینده آماده میکردند.یا آن گوینده زمان مشخصی را برای پخش داشت.
میتوان گفت گوینده رادیو بیکار نبود و مخاطب هم او را در یک برنامه بهعنوان یک نیروی فعال و کار بلد میشناخت. الان شرایط تغییر کرده است. کسی جز شبکه خودش اجازه کار در شبکه دیگری را ندارد.
این جمله را شنیدید که میگویند انسان جایزالخطاست، آیا شما بعد از 15 سال تجربه، امکان دارد اشتباه کنید؟ یا اصلا بهتر است اینگونه عنوان کنم، برای پیشگیری از خطا یا تلفظ اشتباه چه کار میکنید؟
من همیشه قبل از شروع برنامه نوشتهها و متنها را چک میکنم و حتی زمانی که تلفظ واژه یا معنای آن را نمیدانم با استادم مشورت میکنم. مردم از گوینده رادیویی توقع اشتباه ندارند، به نظرم کارشناس میتواند اشتباه کند، چون از او در حیطه کاری خودش انتظار دارند.
اگر بخواهید کارتان را با سالهای اولیه مقایسه کنید...
گذشت این سالها بیتاثیر نبوده است، من زمانی که وارد رادیو تهران شدم هم به مدت شش ماه آموزش دیدم. در اولین برنامهای که فکر کنم با عنوان جزیره روی آنتن رفت، صدای خودم را نمیشناختم، خیلی متفاوت شده بود.
من معتقدم با آموزشها، مطالعات و تمرینهاست که به مرور زمان صدا و بیان پختهتر میشود و بهترین زمان 20 سالگی به بعد است، چون باید این پختگی با تمرین به وجود بیاید.
شما برای جذب مخاطب از چه راههایی وارد میشوید؟ آیا شگرد خاصی برای جلب توجه شنوندهها دارید؟
هر شبکهای صدای خاص خودش را میطلبد، صدای ملی، صدای بومی یا صدای مذهبی، مخاطب گوینده را در یکی از آنها میپذیرد و صدای گوینده در آن رادیو برایش خوشایند است. اما اینجا این وظیفه گوینده است که با مخاطبش صادق باشد.
مریم کریمی - قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد