راحتیاش اما مدتهاست از حد گذشته و برای خیلیها مایه دردسر شده. تکنولوژیهای هوشمند با این که سن و سال زیادی ندارند، اما عنوان تاثیرگذارترین پدیده قرن را از آن خود کردهاند و با نبودشان زندگی تا اندازهای سخت میشود. فرقی نمیکند در مرکز یک شهر بزرگ زندگی کنید یا روستایی دورافتاده. تبلتها، گوشیهای تلفنهمراه، لپتاپها، تلویزیونهای اسمارت و... با تکیه بر تمام امکاناتی که سیستمهای عامل هوشمندشان به دنیای انسانها هدیه دادهاند، به شکلی باورنکردنی بر زندگی ما حکمرانی میکنند؛ سیستمهای عاملی مثل اندورید، آی او اس، ویندوز فون و بلکبری که رقابتی سرسختانه برای جذب کاربران دارند. بین اینها اما ستاره اقبال اندروید انگار از همه پررنگتر بوده که طرفدارانش از بقیه بیشتر است. اقبالی که رفته رفته باعث سلطه اندروید بر زندگی خیلیها شده است. اتفاقی که میتواند نشانههای ظهور یک بیماری جدید در جامعه باشد؛ سرطان اندروید! لپتاپها، تبلتها و گوشیهای مجهز به اندروید حالا مثل یک غده سرطانی در حال رشد در بدنه زندگی انسانهای عصر جدید ریشه دواندهاند. نبض تعاملات اجتماعی بیشتر ما را در دست دارند و جای پایشان را در زندگی خیلیها محکم کردهاند. برای درمان این بیماری، اما وقت زیادی باقی نیست.
با اشاره نوک انگشت
برای ورود به دنیای شگفتانگیزی که اندروید برایتان میسازد فقط کافی است به یکی از انواع وسایل ارتباطی عصر جدید دسترسی داشته باشید. اینجاست که میتوانید بیشتر کارهای مورد نیازتان را تنها با اشاره نوک انگشت انجام دهید. یک اشاره کوچک کلید ورود شما به دنیایی بزرگ است؛ دنیایی تودرتو، پیچ در پیچ، اسرارآمیز و البته جذاب که یک ربات شبهآدم سبزرنگ برایتان ساخته است. در اینکه اندروید و بقیه سیستمهای عامل هوشمند زندگی ما را متحول کردهاند شکی نیست. با تکیه بر آنها ما میتوانیم کارهایی انجام بدهیم که در گذشته فقط یک رویا بود. با کمک آنها تواناییهایی به دست آوردهایم که قبلا فقط در کتابهای علمی ـ تخیلی نشانههایشان دیده میشد، اما امروز به یکی از کارها و عادات روزمره ما تبدیل شده است.
اپلیکیشنهای مختلف این سیستمهای عامل انگار دقیقا برای راحتتر کردن زندگی ما ساخته شدهاند؛ حالا مدتهاست با لمس صفحه یک گوشی هوشمند یا تبلت میتوانیم هرچیزی را که دوست داریم بخریم، ساعتهای زیادی سرگرم باشیم، بازی کنیم، فیلم ببینیم، مطالعه کنیم، موسیقی گوش دهیم و البته با ورود به شبکههای مختلف اجتماعی پا به دنیایی بگذاریم که سکوت در آن معنایی ندارد. در دنیای شبکههای اجتماعی، حتی اگر آفلاین هم باشیم باز زندگی جریان دارد و موجی از اطلاعات ما و بقیه کاربران را نشانه گرفته است؛ اطلاعاتی که خواسته یا ناخواسته سراغمان میآید و ذهنمان را پر میکند از محتواهای بیارزش و کمحجم. اما این فقط یک روی سکه است. خطر آن روی سکه کمین کرده است؛ چون ابزاری که قرار بوده به عنوان یک وسیله ارتباطی در خدمت ما انسانها باشد به واسطه استفاده بیش از اندازه و نادرست، روند طبیعی تعاملات اجتماعی خیلیها را بههم زده و رابطههای رودررو و چهره به چهره را از همیشه کمتر کرده است.
سرطانی برای تمام سنین
برای اینکه ببینید سرطان اندروید تا چه حد به دنیای ما رخنه کرده، کافی است کمی دقیقتر به اطرافیانتان نگاه کنید. فرقی نمیکند کجا و در حال انجام چه کاری هستید. لطفا برای لحظاتی سر بلند کنید و به آدمهای دور و برتان دقیق شوید. چند نفر را میبینید که در این دنیای مدرن غرق شدهاند؟ اصلا شاید خود شما هم یکی از افرادی باشید که زندگیشان با فناوریهای هوشمند عصر جدید گرهخورده است. آدمهایی که نه تنها در تنهایی و خلوت خودشان که حتی در مهمانیها هم سرشان را از گوشی و لپتاپ و تبلت برنمیدارند. آدمهایی از طیفهای مختلف جامعه و این یعنی استفاده از این ابزارهای ارتباطی. نه سن و سال میشناسد، نه جنسیت، شغل،عنوان و مقام. بهخاطر همین است که میتوانید بین آدمهایی که وابستگی زیادی به این وسیله پیدا کردهاند، هم پیرمرد ببینید، هم زن میانسال، هم جوان و هم بچه. هم خانهدار و راننده و هم مهندس و دکتر.
جزیرهنشینی در قرن 21
به کمک اپلیکیشنهای مختلف اندروید و بقیه سیستمهای عامل معنای خیلی کلمهها عوض شده است. فاصله یکی از این کلمههاست. به برکت اندروید و آیاواس و... فاصلههایی بینقارهای برداشته شده است؛ آدمها از نقاط مختلف دنیا هر لحظه که اراده کنند میتوانند از حال هم با خبر شوند. لبه این شمشیر اما تیزتر از این حرفهاست. بهواسطه همین برنامهها و اپلیکیشنهای مختلف، بین دونفر که پشت یک میز در خانه غذا میخورند، فاصلهای بهاندازه این سر تا آن سرکره زمین به وجود آمده است. آدمهایی که کنار هم هستند، اما از حال هم خبر ندارند. اگر هم بخواهند خبر بگیرند، در دسترسترین راه برایشان، نه یک سلام و احوالپرسی رودررو و ساده پای بساط صبحانه یا ناهار که ارتباط از طریق همین ابزارها و وسایل است.
اتفاقی که خیلیها را به تنها ساکنان جزیرههایی خوش آب وهوا، اختصاصی و البته هوشمند تبدیل کرده است. این را دکتر عباس تهرانی به ما میگوید. به گفته این استاد دانشگاه و مدرس آسیبهای اجتماعی، انسانهایی که در جامعه امروز زندگی میکنند، هریک جدا جدا، ساکنان یک جزیره هوشمند هستند.
دکتر تهرانی در توضیح این پدیده جدید اجتماعی میگوید: در دورهای از تاریخ زندگی میکنیم که مکالمه از طریق گوشیها و تبلتها برای خیلیها راحتتر از گفتوگوی رودروست. چه آدمها نزدیک هم بوده و چه از هم فاصله داشته باشند، اولین گزینه برای برقراری ارتباط همین وسیلههاست. حتی وقتی با هم هستند و در یک مکان مشترک حضور دارند مثلا داخل یک خانه، با اینکه خیلی محدود با هم حرف و مکالمه کلامی دارند، اما باز هم بیشتر به صفحه موبایل یا تبلت یا لپتاپشان نگاه میکنند تا چهره طرف مقابلشان؛ این یعنی هرکدام در یک جزیره بهتنهایی برای خودشان زندگی میکنند.ساکنان این جزیرههای هوشمند، فرصتهای زیادی را بهواسطه سکونت مداومشان از دست میدهند و در عوض هر روز بیشتر از روز قبل به تلفنهمراه یا تبلتشان وابسته میشوند. از این نظر، وابستگی دقیقا همان چیزی است که فناوریهای هوشمند به انسانها هدیه دادهاند. دکتر تهرانی دراین باره میگوید: تعریف شبکههای اجتماعی را همه ما شنیدهایم. من خودم بتازگی در این شبکههای اجتماعی عضو شدهام، فقط به این علت که ببینم چه فضایی دارد. اما در همین مدت کوتاه هم به این نتیجه رسیدهام که بسته به مدت زمانی که کاربرها به آنها اختصاص میدهند، میتوانند اعتیادآور باشد. یعنی هرچقدر یک کاربر برای حضور در این فضا، وقت و انرژی بگذارد به همان اندازه به آن وابسته میشود.
این استاد دانشگاه در ادامه تاکید میکند: باید قبول کنیم جوامع با هم متفاوت هستند. تکنولوژیهای مختلف هم در حقیقت برای جامعههایی به وجود آمده که مبدع آنها هستند. جامعه ما مصرفکننده آنهاست؛ بخصوص تکنولوژیهای هوشمند. در نتیجه وقتی این فناوری وارد جامعه ما میشود که با جامعه ما انطباق ندارد، باید منتظر باشیم آسیبهایش را با گذشت زمان به همه نشان بدهد. خیلی چیزها بهواسطه این عضو جدید جامعه تغییر میکند، رفتار اجتماعی، فرهنگ و زبان ما تحت تاثیر قرار میگیرد و حتی بعضی مواقع سبک زندگی خیلیها تغییر میکند.
دوره حکمرانی اپلیکیشنها
اندروید و بقیه سیستمهای عامل هوشمند بهواسطه برنامهها و اپلیکیشنهای متنوع و جذابشان، کاربران زیادی را جذب کردهاند. از بچههای کوچک سه ساله که پای بازیها و برنامههای آموزشی رنگ و الفبا و اشکال آن مینشینند تا نوجوانها، جوانها و پدر و مادرهایی که برای رفع هر نیازی به تلفنهای همراه و تبلتهایشان مراجعه میکنند. برای این که به وسعت کلمه «نیاز» پی ببرید بگذارید چند مثال ساده بزنیم:
• تقویم: دورهای را که خیلیها برای دیدن تقویم و شمردن روزهای سال، صفحات کاغذی تقویم هارا ورق میزدند باید کمکم به فراموشی بسپارید. حالا گجتها و اپلیکیشنهای تقویم، خیلی راحت روی گوشیهای هوشمند و تبلتها نصب میشود و بسادگی مناسبتهای مختلف را به شما یادآوری میکند. زنگ هشدار دارند و میتوانند سرساعت و زمان خاصی چیزی را که میخواهید به خاطر شما بیاورند.
• دفترچه خاطرات: لطفا خاطره نوشتن در دفترچههای خاطراتی را که برای خودشان قفل و کلیدی کوچک داشتند و بوی چوب تازه میدادند هم از ذهنتان پاک کنید. عصر، عصر دفترچههای دیجیتال است. پس ابزار مورد نیاز خیلیها برای نوشتن خاطرات مگوی شخصیشان میشود یک گوشی یا تبلت کوچک و ساده. جای قفل و کلیدهای قدیمی را هم رمزهای دیجیتال گرفته است؛ اتفاقی که وابستگی خیلی ها را به سیستمهای عامل هوشمندی مثل اندروید از همیشه بیشتر کرده است.
• آلبومهای خانوادگی: به همان نسبتی که مکالمه میان اعضای خانوادهها کم شده، تعداد عکسهای خانوادگی هم در آلبومها کمتر شده است؛ این روزها اگر باشند خانوادههایی که با هم سلفی بگیرند، بازهم این عکسها درگذر از نور و رنگ و... از تاریکی به روشنایی نمیرسند، ظاهر نمیشوند و راهی به آلبومهای کاغذی پیدا نمیکنند. حالا گالری تلفن همراه، تبلت و... آلبوم شخصی خیلیهاست. این وسط هستند کاربرانی که از اپلیکیشنهای مختلف برای به اشتراکگذاری تصاویر استفاده میکنند و آلبوم شخصی و خانوادگیشان را در معرض دید همه کاربران فضای مجازی قرار میدهند.
• ساعت: شکل و شمایل ساعتهای زنگدار قدیمی این روزها از ذهن خیلیها پاک شده است. حالا خیلیها با زنگ ساعت تلفنهمراه یا تبلتشان بیدار میشوند و در طول روز به جای این که به عقربههای ساعت دیواری نگاه کنند، به بهانه اطلاع از زمان، نگاهی هم به صفحه تلفنهمراهشان میاندازند.
به این فهرست ساده میتوانید نمونههای زیادی اضافه کنید. از انواع اپلیکیشنهای سرگرمی و بازی تا آموزش زبان و... و با نصب این برنامهها، بهانه برای حضور در دنیای فناوریهای هوشمند همیشه جور است؛ شاید به همین علت است که برای خیلیها سرزدن به گوشی تلفنهمراه یا تبلتشان، اولین و آخرین کاری است که در یک روز انجام میدهند و دقیقا به همین دلیل، این تکنولوژیهای هوشمند به پای ثابت هدیههای تولد و مناسبتهای دیگر تبدیل شده است. فرقی نمیکند فردی که با فوت کردن شمعهای روی کیک یک سال بزرگتر میشود چه سن و سالی دارد. تبلت و گوشیهای هوشمند، اولین انتخاب خیلی از پدر و مادرها و زن و شوهرها به عنوان هدیه این شادی به همدیگر است. هدیهای که دست فرد متولد را میگیرد و او را وارد همان جزیره شخصیای میکند که بقیه به آن راهی ندارند.
مهارت است، علم نیست
سرعت رشد فناوریهای هوشمند از نگاه خیلی از کارشناسان، درست شبیه ازدیاد یک ویروس است؛ ویروسی که درصورت نادیده گرفتن شدن میتواند، اثرات مخربی داشته باشد. دکترغلامرضا قاسمی کبریا، روانشناس و کارشناس روابط انسانی در اینباره میگوید: تکنولوژیهای جدید به عنوان ابزارهای ارتباطی وارد خانهها شده است؛ ابزارهایی که هدف از ساختنشان به وجودآوردن سطحی از رفاه و آسایش برای کاربران بوده؛ اما اگر دیدید یک نفر همه زندگیاش تحت تاثیر همین تکنولوژیهای هوشمند قرار گرفت و نهتنها به رفاه نرسید، بلکه خودش درخدمت این ابزار و وسیله درآمد، یعنی یک جای کار مشکل دارد. این یک فاجعه است که انسان به خدمت وسیلهای در بیاید که خودش ساخته و اختراع کرده است. عوارض زیادی هم دارد؛ از انزوا و واگرایی و خودبینی گرفته تا اعتیاد و وابستگیهای بیمارگونه و وسواسی.
به گفته دکتر کبریا، سطحیشدن ارتباطات بین فردی یکی دیگر از بزرگترین مشکلات پیشرفت تکنولوژیهای هوشمند است: در حال حاضر ارتباط میان آدمها سطحی شده؛ انتقال محتوایی هم در این بین وجود ندارد، چون اصلا محتوا ساخته نمیشود و فهم محتوا برای انسان امروز سخت شده است. فهم محتوا وقت و زمان میخواهد و انسان وابسته به تکنولوژی وقت و زمان ندارد. به همین علت الان با این که سطح تحصیلات عمومی بین آدمها بالا رفته، اما سطح فهم عمومی پایین آمده و برای این که مقصر را پیدا کنیم باید به همین گوشیها و تبلتهایی که دست همه است نگاه کنیم.این روانشناس در ادامه میگوید: امروز این تکنولوژیهای هوشمند به همه خانهها راه پیدا کرده، چون سهلالوصول و راحت هستند و بچههای کوچک هم براحتی میتوانند از آنها استفاده کنند. استفاده کردن از آنها علم نیست، مهارت است. مهارتی که با کمی تمرین به دست میآید. اما این توهم را برای خیلیها به وجود میآورد که به توانایی خاص و ویژهای مسلط شدهاند. درحالی که اینطور نیست. به دانسته این فرد چیزی اضافه نشده است. اگر گوشی تلفن یا تبلت را از او بگیریم دیگر نمیتواند هیچ کدام از کارهایی را که به واسطه این فناوری انجام میداد، انجام بدهد؛ این یعنی انسان وقتش را برای یادگرفتن چیزی گذاشته که مهارت است، نه علم و فایدهای هم برایش ندارد.
نشانههای خماری در تکنولوژی بازها
کمرش خم نیست، آب بینیاش راه نیفتاده، پوستش نمیخارد، تنش زخم برنداشته، کارش به زباله گردی و دله دزدی نرسیده، اما معتاد شده، نه از نوع کارتن خواب و بیخانمان که خیلی باکلاس، عطر و ادکلن زده، شیک پوش و اتو کشیده، ولی اسیر بیخواب و آرامش تکنولوژی.
دانشمندان، اعتیاد به فناوریهای نوین را دو دسته میکنند؛ یکی اعتیاد به اینترنت و یکی اعتیاد به شبکههای اجتماعی. این دو گروه معتاد تزریق نمیکنند، شیشه و هروئین و بنگ و ماری جوانا و این زهرماریها را مصرف نمیکنند، ولی خمار میشوند، اگر از اینترنت و شبکههای اجتماعی و تبلت و گوشیهای عزیزشان دور شوند. وقتی هم که به اینها برسند، نشئه میشوند و کیفور. همیشه نشئگی، خماری دارد. برای همین وقتی یک فرد وابسته به تکنولوژی، دمار از روزگار وقتش درمیآورد و با انواع پیام، اوردوز میکند، اگر کسی بخواهد او را ترک دهد یا حتی به ترک تهدیدش کند، به هم میریزد، مثل معتادی که از مواد دورش کنی یا دست و پایش را به تخت ببندی. آن نشئگی بیش از حد، این خماری آزاردهنده را هم دارد که دانشمندان سال 2011 با تحقیق روی هزار دانشجو از دانشگاههای مختلف دنیا دریافتند علائم این خماری اضطراب است و درجاتی از افسردگی. پس اگر گوشی یا تبلت شما جایی جاماند و بلافاصله دلشوره گرفتید و مثل عزیزاز دست دادهها پریشان شدید یا حتی سردرد گرفتید و بدنتان به لرزش افتاد، فقط به یک چیز شک کنید؛ به این که شما معتاد هفت خط تکنولوژی هستید.
روزی هم که برای خلاص شدن از اعتراض اطرافیانتان، گوشی و تبلت را یواشکی به کنجی بردید و در اینترنت و شبکههای اجتماعی غرق شدید، باز به اعتیاد فکر کنید، آن هم از نوع نگرانکنندهاش، مثل معتادانی که به ته خط رسیدهاند و مواد نابودشان کرده، ولی هر روز بیشتراز روز قبل مواد میخواهند و اگر کسی مواد را از دستشان بگیرد، قشقرق راه میاندازند. یک فرد وابسته به تکنولوژی مدام چشمها را روی صفحه گوشی و تبلت و لپتاپ میچرخاند. به اطرافیان نیز گاهی گوشه چشمی میاندازد. اتوماتیک وار شبکههای اجتماعی و پیامهایی که با دیگران رد و بدل میکند میشود همه چیزش. سرگرمیهایی بجز این را هم میبوسد و میگذارد کنار. اگر هم روزی حال خوبی نداشته باشد برای بهتر شدن به تکنولوژی پناه میآورد، یعنی مجموعهای از رفتارهای مخرب که گرچه در کوتاهمدت نشئهاش میکند، ولی عایدیاش جز تشدید خماری نیست.
مینا مولایی
گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد