تمام این موارد هر چند با مقاومت مدیران وقت صدا و سیما مواجه شد تا سریال نیمه تمام نماند، اما منجر به این شد که عطاران عطای تلویزیون را به لقایش ببخشد و به سینما مهاجرت کند. چهرهای که موفقیت سریالهایش پیش از نمایش، تضمین شده بود، حالا سالهاست در سینما به گیشه رونق داده و فیلمهایش یکی پس از دیگری به فروش بالایی دست مییابند. شاهد این مدعا نیز همین فیلم نو رسیده «نهنگ عنبر» که خوب میفروشد و پریروز هم وارد باشگاه میلیاردیها شد.
نمونه این گونه برخوردها را در تلویزیون کم ندیدهایم. یکی دیگر از آنها رفتاری بود که مهران مدیری را چند سال از تلویزیون دور کرد و جالب آنکه در بازگشت اخیرش، در عین اقبال گسترده مردمی از «در حاشیه»، نهادها و سازمانهایی در یک رویارویی آشکار با مخاطبان، علیه آن شمشیر را از رو بستند و به این سریال تاختند. نتیجهاش هم با وجود مقاومت تلویزیون، به تغییر رویکرد سریال منجر شد تا صدای اعتراض پزشکان و پرستاران خاموش شود.
کمپین مخالفت با «شمعدونی»
حالا در تازهترین مورد از این دست مواجهههای افراطی و تند، گویا معترضان، سروش صحت و سریال روی آنتن او را سیبل قرار دادهاند و به کمتر از پایین کشیده شدن آن هم رضایت نمیدهند. گروهی ناشناس دم از ایجاد کمپین مخالفان برای این سریال میزنند و عده دیگری از تجمع مقابل سازمان صدا و سیما در مخالفت با آن خبر میدهند. این آش به قدری شور شده که دیروز زمزمه ارسال نامهای از سوی برخی نمایندگان مجلس در اعتراض به این سریال خطاب به مدیران صدا و سیما نیز به گوش رسید! در واقع سریالی که خیلی از مردم روی آن نظر مثبتی دارند، حالا به نظر تبدیل به ابزاری شده تا با توسل به آن تلویزیون مورد هجمه قرار گیرد و مدیرانش به اتهام خنداندن بینندگان بازخواست شوند.
این موج نقدهای اغلب محتوایی و جزئی نگر و نه ساختاری و هنری در آخرین روزهای پخش «شمعدونی»، البته برای سازندگان آن بیسابقه و جدید نیست. همین گروه زمانی که «ساختمان پزشکان» را به عنوان یکی از خوش ساختترین و خلاقانهترین آثار طنز دهه 80 تلویزیون تدارک دیده بود، هم از سوی خودیها و هم غیرخودیها کلی دشنام شنید.
اعتراضهای روانشناسان به این سریال و کاراکتر اول آن روند رو به تزایدی داشت و در سمت دیگر، این مردم بودند که با حمایت از «ساختمان پزشکان»، تداوم پخش آنرا تضمین کردند. مشابه همین اتفاق، به گونهای دیگر بر سر پخش سریال «پژمان» نیز روی داد. سریالهایی که هنوز برای چندمین بار از شبکههای داخلی و ماهوارهای، در حال بازپخش هستند و همچنان تر و تازه و بامزه به چشم میآیند.
حالا گویا نوبت به «شمعدونی» رسیده است. روزی نوشتهای بدون امضا در فضای مجازی باز نشر میشود و در انتهای آن از کاربران خواسته میشود «با انتشار آن از صدا و سیمای ارزشی بخواهند این سریال سراپا توهین (!) به جایگاه خانواده را متوقف کند» و روز دیگری شایعهای درباره اعتراضات مردم (؟) به پخش آن ساخته و پرداخته میشود.
جالب آنکه در بخشی از نوشته مذکور تأکید شده «آری شبها ما ایرانیها پای طنزی مینشینیم که جز تلخی و نابود کردن بنیان خانواده چیزی ندارد» و در ادامه با خطاب قرار دادن کارگردان سریال به او نقد وارد میشود. حال باید پرسید پس اگر این سریال ضعیف است و مخاطب ندارد، چطور به زعم نویسنده مطلب مذکور، ایرانیها شبها پای آن مینشینند؟!
وقتی یک خبرگزاری دولتی با نیت هدف گرفتن عملکرد مدیران تلویزیون و به عبارت دقیقتر، تخریب آنان، به صرافت تهیه و تنظیم گفت و گوهایی علیه «شمعدونی»، «خندوانه» و... میافتد، قطعاً نمیتوان به حرفهای و اصیل بودن فحوای کلام مصاحبه شوندگان اعتماد کرد و مصاحبه را هدایت شده ندانست. امروز اگر سیل گروهی از اعتراضهای مجازی به سمت «شمعدونی» روانه شده، اما در واقع مردم پیگیر این سریال هستند، بیشک باید به صحت آنها شک داشت و اصالتشان را با تردید مورد بررسی قرار داد. «شمعدونی» شاید یک پله پایینتر از «ساختمان پزشکان» یا «پژمان» باشد، اما آیا تمام برنامهسازان مدام در حال پیشرفت و بهینه سازی هستند که از گروه سازنده این سریال چنین توقعی میرود. منصفانهتر آن است این رویکردهای خصمانه و صرفاً مخرب و نه منتقدانه را که اغلب برای نیل به اهداف دیگری اتخاذ میشوند، کنار بگذاریم یا دست کم تعدیل کنیم تا مبادا بلایی که سر امثال عطاران آوردیم، یقه سروش صحت و نظایر او را بگیرد و برای همیشه از تلویزیون دلزدهشان کند. (البرز کوشیار/ بانی فیلم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد