او فیلمهایی چون شهر موشها، الو الو من جوجوام و مربای شیرین را در کارنامه سینمایی و آثار برجستهای چون مدرسه موشها، قصههای تابهتا، خونه مادربزرگه، آرایشگاه زیبا، خودروی تهران ۱۱، هتل و ورثه آقای نیکبخت در کارنامه تلویزیونی خود ثبت کرده است. گرچه او در سالهای اخیر کمکارتر شده، اما همیشه به عنوان یکی از درخشانترین کارگردانهای زن در سینما و تلویزیون ایران مورد احترام بوده است.
درخشش سینمایی این کارگردان باسابقه و توانای عرصه کودک و نوجوان به دهه ۶۰ سینمای ایران و فیلم شهر موشها که ادامهای بر مجموعه عروسکی مدرسه موشها محسوب میشود، بازمیگردد. شهر موشهای 2 او نیز در سال گذشته رکورد فروش را در گیشههای سینما شکست و در فهرست یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران ثبت شد.
برومند را اغلب به عنوان عروسکگردان و عروسکساز میشناختند زیرا عمدهترین و شاخصترین تجربههای خود را در این زمینه کسب کرده و امروز یکی از چهرهها و هنرمندان این عرصه شناخته میشود.
زیرگنبد کبود، سری اول یک برنامه تلویزیونی پنج قسمتی بود که او سال ۱۳۶۱ با حضور دو بازیگر خردسال ـ لیلی رشیدی و لیلا حاتمی ـ آن را ساخت. مرضیه برومند در این برنامه مجری و قصهگو بود.
او قصه را تعریف میکرد و بازیگران آن را به نمایش درمیآوردند. چند سال بعد این شکل برنامهسازی در برنامهای دیگر با همین نام ادامه یافت که در آن مرضیه برومند در کنار ایرج طهماسب، راضیه برومند و رضا بابک مسئولیت نگارش قصهها را بهعهده داشت.
بیگمان شاخصترین مجموعه تلویزیونی مرضیه برومند در خلال سالهای ۶۰ تا ۶۳ مدرسه موشهاست؛ مجموعهای که خاطرهانگیزترین مجموعه تلویزیونی برای نسلهای جوان و میانسال امروز به حساب میآید؛ مجموعهای پر از شخصیتها و عروسکهای مختلف که هر کدام پرداخت و شخصیتپردازی ویژهای داشتند. عروسکهایی چون نارنجی، کپل، خوشخواب، گوش دراز، دم باریک، عینکی و سرمایی که فقط اسم آنها برای شناخت کامل شخصیتها و خصوصیاتشان نزد کودک کفایت میکرد. برومند به این دلیل این شخصیتها را براساس خصوصیات رفتاریشان نامگذاری کرده بود که مخاطب کودک با شنیدن نام هر یک به ماهیت رفتاری وی پی ببرد و درگیر وقایع و مفهوم آموزشی شود.
پس از پایان بخش تلویزیونی این مجموعه، برومند یکی از معروفترین و موفقترین فیلمهای عروسکی دهه ۶۰ سینمای ایران ـ شهر موشها ـ را با همکاری محمدعلی طالبی ساخت. اگرچه این فیلم منتسب به محمدعلی طالبی است، اما نقش مرضیه برومند در ساخت و پدید آمدن این فیلم سینمایی عروسکی اگر بیش از محمدعلی طالبی نباشد، کمتر از او نیز نبوده است.
شهر موشها پیش از عرضه شدن در قالب یک فیلم بلند سینمایی، موفقیت و محبوبیت خود را از شخصیتپردازی صحیح و مطلوب مجموعه تلویزیونی مدرسه موشها گرفته بود. به عبارت بهتر میتوان گفت این اثر بیشترین موفقیت خود را مدیون تیزهوشی و قابلیتهای حرفهای مرضیه برومند در عرصه نمایشهای عروسکی است. از این رو کارگردانها بر اساس ارتباط چند شخصیت آشنای عروسکی، داستانی تازه را به تصویر کشیدند و از آنجا که شخصیتپردازی در هر نمایش عروسکی مهمترین بخش کار است، تماشاگران شهر موشها با آگاهی و آشنایی قبلی خط ارتباطی پررنگتری با شخصیتها و فضای قصه پیدا کردند. به این ترتیب درصد قابل توجهی از این استحکام و همراهی مخاطب مرهون تلاش مرضیه برومند بوده است.
برومند پس از این فیلم چند مجموعه عروسکی از جمله «زال و سیمرغ» و «یک، دو همه با هم» را برای گروه کودک شبکههای یک و دو ساخت، اما در هیچ یک نتوانست موفقیت مدرسه موشها را تکرار کند. بنابراین با طرح دیگری سراغ مجموعه عروسکی خونه مادربزرگه رفت و ثابت کرد قابلیت درخشش دوبارهای را پس از اولین مجموعه تلویزیونی موفقش دارد.
برومند در دوره جدید فعالیتهای هنری و فیلمسازیاش اندکی از سینمای متداول کودک که صرفا داستانهای آن برای کودکان خوشایند است، فاصله گرفت و حد میانهای را با آثار خانوادگیاش در پیش گرفت تا اثری بسازد که هم بزرگسالان را جذب کند و هم کودکان را دربر گیرد که در تداوم این سیاست، سریال آرایشگاه زیبا ساخته شد.
آرایشگاه زیبا یکی از نمونههای خوب سریالسازی تلویزیونی با مضمون طنز اجتماعی است؛ سریالی که در عین سادگی با داستانهای خطی یکنواخت و قابل پیشبینی و با چاشنی طنز خود توانست مخاطبان زیادی را جذب کند.
این کارگردان خوشقریحه و خلاق در اکثر کارهایش همواره درک و شناختی صحیح از مخاطبان و سطح سلایق آنها دارد و آثارش را بر این اساس پی میریزد. این همان ویژگیای بود که در مجموعههای تلویزیونی بعدی او از جمله هتل، خودروی تهران ۱۱، خانهتکانی، کارآگاه شمسی و مادام و قصههای تابهتا به یاریاش آمد. آثار نامبرده گرچه طنزی اجتماعی و خانوادگی داشتند، اما چون داستانهایشان از بطن جامعه گرفته شده بود، بسیار ملموستر و باورپذیرتر از دیگر آثار مشابه خانوادگی و اجتماعی بودند.
با نگاهی به آثار مرضیه برومند میتوان گروه ثابتی از بازیگران را دید که همواره تکرار میشوند.
برومند شناسنامه شخصیتی و قابلیتهای بازی بازیگرانش را میشناسد و بر اساس آنها آن شخصیت را مینویسد. پس زمانی که بازیگر به مرحلهای از شناخت و درک دقیق از نقشی از پیش طراحی شده میرسد نیمی از راه را طی کرده است. بنابراین برای تسریع در رسیدن به نقش بهتر است شخصیت برآمده از خود بازیگر باشد. رضا بابک، بازیگر نقش اسد بر همین اساس انتخاب شده بود. این روند در تمام کارهای برومند وجود دارد.
خودروی تهران ۱۱ دیگر مجموعه شاخص این کارگردان تلویزیونی است که چند سال پس از سریال آرایشگاه زیبا، چند تئاتر تلویزیونی و مجموعههایی چون بیالوی آوازخوان در سرزمین بلبل خان (۱۳۷۲)، قصههای تابهتا، کودکی غلامحسین خان و قورباغه سبز تولید شد. سوژه اصلی وقایع خودروی تهران ۱۱، پرایدی بود که هر بار در اختیار شخصی قرار میگرفت تا به این ترتیب داستانی جدید خلق شود.
ساخت موفق این مجموعه نشانگر استعداد و توانایی قابل توجه مرضیه برومند در عرصه هنرهای نمایشی است؛ البته او متن سریال را با همکاری حمید جبلی نوشته بود. ساختار بصری ساده و جذاب خودروی تهران ۱۱ این مجموعه را در ردیف بهترین کارهای مرضیه برومند قرار داده است.
این کارگردان در سریال هتل ـ ساخته دیگرش ـ باز هم همچون آرایشگاه زیبا تلاش کرد با استفاده از موقعیت و فضایی چون هتل به کالبدشکافی مسائل اجتماعی بپردازد و در کنار آن با ایجاد موقعیتهای طنز، لحظاتی شاد و سرگرمکننده فراهم کند؛ در عین حال خواسته یا ناخواسته راوی و ناقل فرهنگ اندیشه، احساس و زبان مردم گوشه و کنار کشور نیز شد. نکته دیگر در سریال هتل، مضمون پرمایه بسیاری از قسمتها بود؛ مضامینی چون ترس، حساسیت، هیجان، کینه، تنهایی و خرافهپرستی که اتفاقات و تعلیقهای بسیار داشتند. درواقع هتل بیشتر تلنگر میزد و هر داستان در یک قسمت شکل میگرفت و به نتیجه میرسید.
در حوزه پرداخت شخصیت نیز با پررنگی بعدهای مثبت و منفی روبهرو هستیم؛ تضادی که آدمهای داستان را به سیاه و سفید تقسیم میکند. برومند با این عناصر سعی داشته جنبههای طنز اثر را پررنگتر کند تا به درام کمدی یا تراژدی نیفتد؛ برای مثال دو متصدی پذیرش هتل با دو گونه خصوصیت متفاوت اخلاقی، وجههای طنز یافته بودند. در کل بهرهگیری از عنصر تضاد در سریال، ترفندی است که مرضیه برومند در سریالهای دیگرش چون آرایشگاه زیبا، خودروی تهران ۱۱ و ورثه آقای نیکبخت نیز هوشمندانه آن را به کار بردهاست.
ورثه آقای نیکبخت در نوروز ۱۳۷۹ این کارگردان را وارد ساخت آثار مناسبتی تلویزیون کرد؛ البته این نوع کار، طنزهای او را هم دستخوش تغییر کرد؛ ورثه آقای نیکبخت و پس از آن مجموعه تلویزیونی خانهتکانی هیچ یک از طنزهای عمیقی برخوردار نبودند، در حالی که دیگر آثار او به گونهای طنز به بررسی مسائل و معضلات اجتماعی میپرداختند.
کارآگاه شمسی و مادام، دیگر اثر برومند بود که از شبکه پنج پخش میشد. این سریال به جهت ناشناخته بودن فرم روایی و گونه داستانپردازیاش در خلال پخش با افت و خیزهای فراوان روبهرو شد. در این مجموعه میتوان ردپایی از تمام تجربیات کارگردان در زمینه سریالسازی را جستجو کرد. شخصیتمحوری او این بار پیرزنی بود که برخلاف اغلب خانمهای مسن که وقت خود را صرف نصیحت کردن و گرهگشایی مشکلات خانوادگی اعضای خانواده و همسایگان میکنند، با ذکاوت بسیار، برای حل مشکلات جنایی اقدام میکرد.
کتابفروشی هدهد یکی دیگر از ساختههای این کارگردان است و شاید بتوان گفت شکل ظاهری داستان آن شباهت ویژهای به خودروی تهران ۱۱ دارد. شخصیتهای اصلی داستان به واسطه وسیله نقلیه (خودرو) وارد ماجراهای زندگی آدمهای قصه میشوند؛ با این تفاوت که این بار با معرفی یک کتاب، ماجرا پایانی خوش مییابد.
وقایع قصههای مرضیه برومند بیشتر حول محور یک شخص، مکان یا وسیله نقلیه میچرخند و میزان آشنایی و ارتباط با آنهاست که داستانهای قصه را پیش میبرد.
در نهایت با نگاهی به کارنامه مرضیه برومند در تلویزیون میتوان واقعگرایی، کمدی و طنز، قصهگویی، خلق کاراکترهای ماندگار و ایرانی بودن شخصیتها و قصههایش را مهمترین ویژگی کارنامه او دانست که برای چند نسل از کودکان این سرزمین خاطرهسازی کرده است.
سیدرضا صائمی / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: