پاسخ مشاور: فردی با این شرایط و در سن شما عموما به بلوغ کامل رسیده و علاوه بر عاقل بودن، میتواند امور خود را تدبیر و مدیریت کند و از پس مشکلات برآید و در پیچ و خم زندگی و فراز و نشیب آن، گلیم خود را از آب بیرون بکشد، بنابراین وقتی تصمیمی را میگیرد، خود را آماده تمامی پیامدها و تبعات آن میکند: از قبیل اینکه چگونه دیگران را در برابر اقدام نامتعارفش مجاب کند یا در مقابل سرزنش و خردهگیری آنان، مقاومت و ایستادگی کند.
دو راه پیش روی شماست
به علل و عوامل این تصمیم نامتعارف شما کاری ندارم، ولی به عنوان همیاری و کمک میتوانم توصیه کنم که از داشتهها و تواناییهایتان استفاده و این مسئله را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید. برای مدیریت و. حل این مشکل، دو راه پیش رو دارید، پاک کردن اصل صورت مسئله با جدایی از همسرتان یا مخفی نگاه داشتن وی تا ابد و راه دیگر اینکه پرده از این راز مخفی بردارید و خانوادهتان را در جریان قرار دهید.
آیا جدایی، راه حل مناسبی برای شماست؟
راه حل اول با هر دو حالتش معقول و ممکن نیست، جدایی یا ادامه ارتباط به میزان علاقه و تمایل و همچنین مطلوب بودن این انتخاب برای ادامه زندگی از سوی شما، بر میگردد و تصمیمگیری شما مشروط به داشتن پاسخی مورد قبول درباره این سوالهاست که آیا حاضرید برای ادامه عمرتان، همسری داشته باشید که ۳۲ سال از شما بزرگتر است؟ (فاصله سنی به حدی است که به صورت طبیعی ایشان میتواند در جایگاه مادر برای شما باشد) و همچنین آیا میتوانید در ارتباط با وی که قطعا و یقینا همراه با آسیبها و ضررهای روانی و اجتماعی، هم برای شما و هم برای وی است، این آسیبها را تحمل کنید و آیا هر دو میتوانید متحمل این هزینههای روحی و روانی شوید؟ آیا شما میتوانید خلاءهای عاطفی و روانی خود را با همسرتان پر کنید و همچنین همسرتان با شما میتواند به آرامش برسد؟
البته قصد نداشتم به این مسائل اشاره کنم، ولی در تصمیمگیری، ملاحظه و بررسی ابعاد مختلف واقعیت زندگیتان در آینده بسیار ضروری است و آگاهی دادن به پیامدهای تصمیمات فعلی در آینده، وظیفه مشاور است.
در هر صورت درباره راه حل اول، کاملا شخص شمایید که به صورت مستقل نقش اصلی را ایفا میکنید.
خوب است بدانید که جدایی یا مخفیکاری راه حل بهتر نیست، انسان عاقل بر سر دوراهی از بین خوب و خوبتر، گزینه خوبتر را انتخاب میکند و از بین بد و بدتر گزینه بد را انتخاب میکند که کمتر ضرر کند. در نتیجه آنچه ظاهرا بهتر و خردمندانهتر است، آشکار کردن این انتخاب است. در خور ذکر است، اقدام شما اگرچه کمی نامتعارف است اما کار غیر مشروع نیست، لذا به پشتوانه مشروع بودن میتوانید در مقابل دیگران، از عملکرد خود دفاع کنید، هر چند بیشتر احساس میشود که تصمیمی کاملا هیجانی و احساسی بوده و ممکن است به خاطر این اشکال شدیدا محکوم شوید.
از یک واسطه حکیم و خردمند بهره بگیرید
از طرفی اخلاقا جلب رضایت والدین در امر ازدواج برای مرد لازم است و برای دختر شرعا و قانونا رضایت پدر شرط صحت عقد و واجب است. بنابر این پس از آشکار شدن این اقدام شما باید خانواده را اقناع کنید که به این انتخاب رضایت دهند، که بسیار بعید است و حتی ممکن است روابط شما با خانوادهتان با تنشهای جبران ناپذیری، همراه شود که توصیه میکنم به صورت تدریجی و با استفاده از یک واسطه حکیم و خردمند و معتبر و صاحب تجربه جریان را مدیریت کنید. به عنوان مثال امام جماعت مسجد محلهتان یا یک فرد آبرومند مورد قبول برای والدین و خانوادهتان.
اگر با مخالفت خانواده مواجه شدید چه کنید؟
در نهایت، اگر با موافقت خانواده مواجه شدید که دیگر از فشار مخفیکاری و اصرار خانواده بر ازدواج کاسته میشود اما اگر با مخالفت آنها مواجه شدید، حتما برای تصمیم صحیحتر، به دنبال جلب رضایت و خواسته والدین باشید، چرا که توصیهها و دستورهای فراوان دینی بر این امر تاکید دارند که رضایت والدین باعث عاقبت به خیری است و از سوی دیگر نارضایتی آنها باعث نابود شدن زندگی فرزند میشود.
اگر در تعارض خواسته خود و خانوادهتان مبنی بر جدایی، توانایی انتخاب نداشتید حتما مسئله را با یک مشاور فرهیخته و پرهیزکار و آگاه در میان بگذارید و از راهنمایی او بهرهمند شوید. (حجتالاسلام علی فروتن - کارشناس ارشد مشاور خانواده/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
تو شناسنامه هم اگه اسمش هست خانواده رو یه جور بپیچون كه خیلی سه نباشه
پیچوندن خانواده با سن طرف یه رابطه ای داشته باشه
راسیت ازدواج مهم اینه كه دو طرف تفاهم داشته باشن و عشق و علاقه داشته باشن و اینكه همدیگه رو قلبا از صمیم قلب بخوان اما راسیت اختلاف سن تا نهایت 8 سال ایرادی ندارد اما بیشتر از 8 سال یا نهایت نهایت دیگر ده سال كه البته اونم وضعیت زندكی مرفح و رحت باشد مسئله ای نیست در صورتی كه همدیگه رو قلبا بخوان البته بنده كسانی هم دیدن كه 14 سال اختلاف سن دارن البته مرد 14 سال بزگرت بوده و الان هم صاحب زندگی و بچه هستن و سالان سال است كه دارن زندگی میكنن
ولی درمورد زن كه بزرگتر باشد تا نهایت گفتن ده سال اونم زندگی مرفح باشد كه اصلا زند در فشارو مذیقه نباشد و لی ای اختلاف نی كه میبینم خب خیلی جالبه خب اینو باید قبول كنی كه خیلی زودتر از شما فوت میكنه دیگه
و اینكه واقعا خیلی باید علاقه باشد یا اینكه یكی روی منفعت اون یكی داره میاد جلو و تن به این ازدواج میدهد.
خلاصه در هر كاری انسان باید توكل به خدا كند و پیغمبر اسلام ( ص ) هم از حضرت خدیجه چندین سال كوچك بود التبه هر چیز طبق دوره خودش باید نگریست .
من یك دوستی داشتم كه بایك خانم از خودش 20 سال بزرگتر ازدواج كرد البته ازنوع موقت بعد من را برای شام دعوت كرد به مناسبت ازدواجش خانومش هم درآن مراسم شام بود.بعد از مراسم شام بهش گفتم رفیق پدر ومادرت هم خبر دارن به من گفت نه اصلا گفتم قصد داری بهشون بگی گفت نه اصلا گفتم شما این خانوم را از لحاظ ظاهر وحجاب قبول داری گفت نه اصلا گفتم حتمی درآینده هم قصد ازدواج بایكی خانوم جوان را داری گفت صد درصد بهش گفتم همین خانوم كه شما قبولش ندارد تا آخر عمر همسرت خواهد بود وباید ازدواج بایكی خانوم جوان رادر خواب ببینی.الان از آن موضوع 6سال گذشته وهنوز رفیق بیچاره بنده با آن خانوم كه یك روزی موقت بود داره زندگی میكنه وپدر ومادر محترمش دارن 6سال از غصه حرص وجوش میخورن
البته البته ناگفته نماند آن خانوم رفیقم از ازدواج قبلیش یك فرزند داره كه الان باید 10 تا 12 سال داشته باشه حالا شما بفرمایید این رفیق ما باید چه كار كند؟.