براساس این طرح ترکیه نیروی زمینی مورد نیاز را تامین و عربستان سعودی حملات هوایی را به منطور کمک رسانی به مخالفان دولت بشار اسد بر عهده میگیرد. در همین رابطه با مجید صفاتاج پژوهشگر، نویسنده و کارشناس مسائل خاورمیانه گفتوگو کردهایم که میخوانید:
گفته میشود عربستان سعودی، آمریکا و ترکیه طرح تازهای را برای سرنگونی بشار اسد مطرح کردهاند. تا چه حد از این طرح اطلاع دارید؟ اهداف این سه کشور از آموزش بیش از 15 هزار تروریست چیست؟
از همان ابتدای بحران سوریه، ترکیه به همراه آمریکا و قطر به دنبال سرنگونی اسد بوده و گروههای تروریستی از طریق مرزهای ترکیه، اردن و رژیم صهیونیستی وارد سوریه میشدند. حمایت از این گروهها به عهده آمریکا بود که با استفاده از ابزارهای سیاسی و نفوذ بینالمللی، کشورها را همسو با سیاستهای خود کرد. زیرا معتقد بود اگر اسد در قدرت باقی بماند محور مقاومت در منطقه تقویت شده و تبعات منفی به همراه دارد، اما اگر نظام اسد سرنگون شود، اهداف آنها تا حدی جامه عمل پوشانده میشود. آنکارا نیز حکم تزانزیتی و پشتیبابی را برای غربیها داشته و کماندوهای آمریکایی برای آموزش 232 گروه تروریستی و اعزام به سوریه وارد ترکیه شدند.
آیا میان جنگ افروزی عربستان در یمن و طرح آمریکا، عربستان و ترکیه برای آموزش هزاران تروریست در سوریه ارتباطی وجود دارد؟
این سیاستی است که از چندین دهه گذشته در اواسط دهه 60 میلادی دنبال میشد و آن تجزیه کشورهای اسلامی منطقه بود تا جای پای آمریکا و عربستان در منطقه مستحکم شود. بر اساس این سیاست واشنگتن و ریاض اگر نتوانند از عهده کشورهای منطقه برآیند نظامهای آنها را تغییر میدهند تا حکومتهای وابسته به خود را روی کار آوردند یا آنها را دستخوش جنگ داخلی کنند.
تصور میکنید عربستان پس از تجاوز به یمن به دنبال حمله به سوریه باشد؟
گرچه ماهیت تجاوز عربستان سعودی به یمن با تجاوز به سوریه یکسان بوده، اما اشکال این حملات متفاوت است. تجاوز به یمن هوایی و مستقیم بوده و با بمباران زیرساختهای اقتصادی کشور، پادگان، مراکز نظامی و غیرنظامی آغاز شد، اما جنگ سوریه از طریق بسیج و آمادهسازی گروههای تروریستی، جذب آنها و حمایت مالی صورت گرفت و باعث شد تا بحران سوریه وارد فاز نظامی شود. از طرفی گرچه هدف دو حمله یکی و آن سلطه عربستان بر یمن و سوریه بود اما ریاض تاکنون در هر دو جنگ شکست خورده است.
شرایط اسد هماکنون بعد از گذشت سه سال از بحران در سوریه چگونه است و آیا بحران در این کشور به سمت بقای او یا کنار رفتنش از قدرت در جریان است؟
یکی از شرایط اصلی و مهم مخالفان داخلی در سوریه، ترکیه، آمریکا و اروپا بویژه فرانسه یا عربستان، قطر، اردن و مصر هنگام آغاز بحران در سال 2011 برکناری بشار اسد بود که این کشورها ضمن رد مذاکره با رئیس جمهور سوریه، هرگونه راهحل سیاسی بحران را مشروط به کنار گذاشتن اسد از قدرت توصیف کردند. از ابتدای بحران سوریه 30 درصد موافق بشار اسد، 40 درصد بینابین و 30 درصد مخالف رئیس جمهور سوریه بودند اما پس از گذشت سه سال، این 40 درصد و بخشی از 30 درصد به جمع حامیان اسد پیوسته و شرط برکناری اسد را کنار گذاشتند. هماکنون مردم سوریه بتدریج با تسلط نظام اسد بر بسیاری از مناطق و شهرهای بزرگ همچون لاذقیه، حمص و بخشی از حلب به سمت حمایت از نظام سوریه کشیده شدهاند و موقعیت اسد اکنون نسبت به روزهای اولیه بحران بهتر شده است. با توجه به هماهنگی در داخل سوریه میتوان گفت که چشمانداز آتی اسد به سمت ثبات دوام بیشتری دارد.
پس چرا همچنان بر سرنگونی بشار اسد اصرار میشود؟
اسد تنها فردی بوده که به اعتراف غربیها توانسته همچنان سوریه را یکپارچه نگاه دارد. وی عضو فعال محور مقاومت بود و توانست در برابر زیادهخواهی آمریکا در منطقه ایستادگی کند و پیشنهاد تطمیعکننده آنها را در زمینه قطع روابط با ایران نپذیرد. هماکنون اسد به یک نماد تبدیل شده است.
معصومه زارع / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد