پیگیری های رسانه ای اما موضوع را کاملاً شفاف کرد و سرانجام معلوم شد که دو نوجوان ایرانی مورد تعرض قرار گرفته اند. در این میان مسئولان، رسانه ها و مردم ، هر یک بسته به جایگاه شان واکنش هایی نشان دادند که به نظر می رسد برخی از آنها قابل نقد است برای مثال :
نقد اول، مردم : انگار دیگر رسم شده است پس از هر فاجعه ای، چه اسیدپاشی باشد و چه تجاوز و چه قتل، جوک هایی در فضای مجازی درباره آن ساخته می شوند و اصل حادثه یا قربانیان آن را به تمسخر می گیرند و حساسیت عمومی نسبت به آن را کاهش می دهند.
متاسفانه اما با این که خیلی از مردم، ساعت های زیادی از زندگی شان را صرف دور دور کردن میان جوک ها و عاشقانه های منتشر شده از طریق نرم افزارهای فضای مجازی میکنند ،حاضر نیستند وقتی را برای مطالعه مطلبی علمی درباره تاثیر روانی جوک هایی که میخوانند، صرف کنند.
به همین خاطر است که بیشتر مردم نمی دانند از دیدگاه روانشناسی شناختی رفتاری، چگونه ساختن جوک هایی برای تحقیر خودمان و هموطنان مان، ناخودآگاه، باورهای مرکزی و الگوهای رفتاری ما و فرزندان مان را طوری تغییر میدهد که نسل های بعدی، به مرور زمان عرق ملی شان را از دست بدهند و هیچ احساس تعصب و احترامی نسبت به ملیت شان، سرزمین شان، شرف شان و هموطنان شان نداشته باشند.
جوک هایی که ترک ها، لرها، گیلکی ها، مازنی ها، کردها، شیرازی ها و اعراب کشورمان را دست می اندازند، جوک هایی که با « فقط باید ایرانی باشی تا .... » شروع می شوند و حس ناکارآمدی و بی ارزشی ایرانی ها را به مخاطب القا میکنند و سرانجام جوک هایی که فجایع اجتماعی مثل اسیدپاشی را سوژه میکنند، مسلماً فقط با هدف شاد کردن مردم ساخته نمیشوند و حتی اگر ساده لوحانه بگوییم که فقط به قصد خنداندن ساخته شده باشند، باید از خودمان سوال کنیم این خنده ، به چه بهایی است؟
خبر تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده نیز از این قاعده مستثنی نیست و با گذشت تقریباً یک هفته از رسانه ای شدن آن، حالا سیلی از جوک ها درباره این دو نفر و سایر حجاج با زشت ترین الفاظ در فضای مجازی دست به دست می شوند که هدف سازندگان اصلی آنها ، مسلما تحقیر مردم کشورمان است همانطور که هدف ماموران سعودی در فرودگاه جده هم همین بوده و بنابر این زشتی رفتار آنها بسیار مشابه هم است.
دردناک تر این است که انتشاردهندگان بی خبر جوک هایی از این دست، به این نکته فکر نکردهاند که بی شک متن های به خیال خودشان بامزه شان، ممکن است به دست خانواده های آن دو نوجوان و حتی خودشان برسد و در این صورت آنها، پس از خواندن این شوخی هایی تحقیر آمیز، چه احساسی دارند نسبت به جامعه ای که ذره ای با آنها احساس همدردی نداشته و تجربه دردناک و رنج آور، آینده تباه شده و آبرو و عزت نفس از دست رفته شان را به سخره گرفته است.
نقد دوم، رسانه ها : آیا رسانه ها در این ماجرا امتحان شان را به درستی پس دادند ؟ گروهی، آری و گروهی، نه. آنها که اخبار را بی کم و کاست و از همه جوانب بدون سوگیری منتشر کردند طبیعتا به وظیفه حرفه ای شان عمل کردند اما در این میان کسانی هم فقط به افزایش مخاطبان شان فکر کردند، اخباری دروغ مانند خبر خودکشی یکی از دو نوجوان را منتشر کردند یا اصل ماجرا را منکر شدند و نوشتند که هیچ اتفاقی در فرودگاه جده نیفتاده است !
شماری دیگر هم وارد حریم هایی شدند که اخلاق حرفه ای آن را مجاز نمی داند برای نمونه گروهی از رسانه ها شماره پرواز و نام کاروانی که قربانی ها در آن بودند منتشر کردند و حتی برخی سعی کردند دو نوجوان آسیب دیده را به مردم معرفی کنند که این رفتار ثابت می کرد آینده قربانیها، برایشان ارزش و اهمیتی نداشته است و فراموش کردهاند که آنها هموطن شان هستند، حقوقی انسانی دارند، سرنوشت شان اهمیت دارد و قرار است در سال های آینده نیز با این داغ رسوایی، میان مردم همین کشور زندگی کنند.
نقد سوم، مسئولان : جام جم آنلاین جزو نخستین رسانه هایی بود که ماجرای این دو نوجوان را به سرعت پیگیری کرد اما مسئولان در سازمان حج و زیارت و وزارت امور خارجه برای شفاف سازی این مساله پاسخ ندادند.
مدیر رسانهای دیگر نیز در بخشی از سازمان حج و زیارت در گفتگو با ما ابراز کرد که سازمان، اطلاعیه ای در این باره منتشر خواهد کرد اما هیچ مدیری حاضر نیست در این باره مستقیماً با رسانه گفتگو کند. رئیس مرکز پزشکی هلال احمر نیز که در ابتدا این خبر را تایید کرده بود و سپس نقل قولش را تکذیب کرد با وجود تماس های فراوان جام جم آنلاین حاضر به پاسخگویی نشد.
کم کاری مسئولان در این حادثه اما، فقط محدود به بی پاسخ گذاشتن رسانه ها یا گزینش سلیقهای یا سیاسی برخی رسانه های داخل برای خبررسانی نیست. موضع گیری های آنها نیز در این جریان غیر حرفهای و نادرست بود.از نمونه های این اشتباهات باید به گفته های قشقاوی در نخستین اخبار پس از آشکار شدن حادثه اشاره کرد.
او در گفتگو با رسانه ها پس از افشای تعرض به دو نوجوان ایرانی این عمل را « شبه تجاوز » خواند حال آن که ابداع چنین کلمه ای، لزومی نداشت و با توجه به اصل حادثه و شرح آنچه رخ داده از سوی قربانی ها و خانواده های شان، بی معناست.
از سوی دیگر حتی لمس بدن کودک یا نوجوان با هدف لذت جنسی از سوی بزرگسال، تجاوز محسوب میشود بنابر این چرا مسئولی باید حادثه پیش آمده را که بیشتر از این تعریف بوده، شبه تجاوز بخواند ؟
نکته دیگر این است که هر سال حدود یک میلیون نفر ایرانی در قالب سفر حج یا عمره به عربستان می روند. آنها مسافران بسیار پرسودی برای دولت آل سعود هستند و هر سال با سفرهای شان میلیاردها دلار سود به جیب این حکومت می ریزند و علاوه بر آن سفرهای مردم مان هزاران فرصت شغلی نیز برای این کشور به ارمغان آورده است و خلاصه آن که ایرانی ها آنقدر پول نفت مان را در بازارهای مکاره اش خرج کرده اند که تاجران مملکت سعودی فهمیده اند مردم مان از همه ملل بیشتر مشتری شان می شوند و می توانند هر بنجل چینی را به نام سوغات عربستان به ایرانی ها بفروشند.
دولت آل سعود اما حرمت این مهمانان پرسود را نگه نمی دارد و به روش های مختلف به آنها توهین می کند، برای نمونه دقیقا پیش از این حادثه، عربستان به بهانه های واهی تا مدتی صدور روادید برای ایرانیان را متوقف کرده بود و پس از افشای ماجرای تجاوز نیز ، گستاخانه تر رفتار کرد و به هواپیمای زائران ایرانی اجازه فرود نداد و آن را به کشورمان برگرداند.
حرمت شکنی های آل سعود البته تازگی ندارد، ایرانی ها هرگز فاجعه دردناک کشتار زائران ایرانی در مراسم برائت از مشرکان در نهم مرداد سال 1366 فراموش نمی کنند، همان حادثه ای که باعث شد از سال 1367 تا 1369 اعزام زائران ایرانی به حج متوقف شود و در سال 1370 وقتی ماموران آل سعود، ملزم به رعایت ادب در برابر مردم کشورمان شدند، از سر گرفته شد؛ ادبی که حالا به نظر می رسد بار دیگر از یادشان رفته است.
همچنین عربستان از 9 ماه پیش سفیری به ایران اعزام نکرده که این رفتار نیز از دیدگاه دیپلماتیک، توهین به کشورمان محسوب میشود و ایران حتی برای ابراز نارضایتی از حادثهای که برای دو نوجوان ایرانی رخ داده، کاردار آن را فراخواند. با همه این اوصاف به نظرتان، آیا بهتر نیست سفر مستحبی عمره تا زمانی که عربستان احترام به منزلت و جایگاه ایرانیان را نیاموخته است ، برای مدتی متوقف یا دستکم محدود شود؟ این خواسته حتی مراجع عظام تقلید هم هست.
مریم یوشی زاده - خبرنگار جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
همانطور كه عزیزانی چون شما قاطعانه بدنبال رفع تحریمها بنفع ملت عزیز و شهید پرور هستید و ملت حمایت كننده دولت است لذا همانطور بنده بعنوان عضو كوچك از این ملت غیور ایران خواهان پیگیری بجد و حتی لغو حج عمره و تمعتع بنشانه اعتراض تا مجازات عاملان این جنایت درخاك ایران هستم .....
من الله توفیق
دومامورعربستانی به دو نوجوان ،تجاوز كرده اند.همه كامنت گذاران بعضی سایت ها شدیدا بر آ شفته شده اند و آ ن در حد یك فاجعه برای این دو نوجوان مطرح كرده اند.سئوال من این است كه چرا این رخ داد نه فاجعه ای برای یك شهروند قرن بیست یكمی عربستان بلكه فاجعه ای برای این دو نوجوان ایرانی است ؟
دو مامور عربستانی بنا به یك رسم ارتجاعی اقدام به كاری كرده اند،كه من به دلایلی حتی نمی توان بگویم حیوانی بوده است . زیرا حیوانات فقط در وقت نیاز وبا تدارك مقدماتی عاشقانه ،اقدام به رابطه می كنند.شما صد هزاردلاربه یك شهروند متمدن غربی ویا ایرانی بدهید ،قبول نمی كند با خودش چنین كاری بكند .چرا می گویم با خودش ؟ زیرا از نظر یك انسان متمدن این عملی با دیگری نیست ،كه در درجه اول عملی برعلیه خود است .مگر اینكه از نظر جنسی در دسته بندی دیگر قرار بگیرد كه در آ ن صورت هم از تحمیل میل خود به دیگری اكراه دارد.
بنابراین این عمل دو مامور عربستان نوعی اقدام برعلیه خود انسانی شان بوده است .اما از آ نجا كه در فرهنگ فئودالی رشد نیافته و دفورمه عربستان ازاین عمل به عنوان مكانیزمی برای خرد كردن افراد استفاده می كنند، واز آ نجا یی كه دراین فرهنگ منحط حتی با همسرانشان نیزگاها باشیوه ای تجاوز كارانه اقدام به ارضای تمایلات می كنند،تشخیص نمی دهند كه این عملشان اقدامی است برعلیه خودشان و توهینی است به بدنشان ،به اعضایی كه دستگاه آ فرینش برای عشق ورزی ،محبت و تولید مثل ساخته است .پس اجازه بدهید بگویم كار این دو مامور حیوانی نیست .گربه نوعی حیوان است .دقت كنید ببینید چگونه با مفتش رابطه برقرار می كند.
پس این دو مامور كه به خیال خودشان و مطابق آموخته هایشان می خواستند دو نوجوان را خرد كنند،خودشان را خرد كردند.
نحوه برخورد رسانه های ما با مساله وارونه است .رسانه ها از این عمل فاجعه ای نه برای دو مامور ،كه برای دو نوجوان ساخته اند......
اما مساله برای حكومت عربستان فرق می كند.اگر با زاویه دید انسانی به مساله نگاه شود و مطرح گردد،گامی ضروری درجهت زیر سئوال بردن فرهنگ منحط عربستانی برداشته شده است.دولت های غربی بی شرمانه از ارتجاع منطقه خاورمیانه حمایت می كنند.با برجسته سازی رسانه ای انحطاط فرهنگی این جماعت می توان حمایت از عربستان وسایرین را برای اولاند و اوباما پرهزینه كرد.