سعدی همان طور که میدانیم سخنسرایی بیبدیل بوده و بسیاری از آثار و ابیات ایشان امروزه در زبان محاوره ما در قالب ضربالمثل کاربرد فراوان یافته است. مثلا همین بیت نکتهسنجانه او را همه بارها و بارها در موقعیتهای مختلف به زبان آوردهایم:
سخن عشق تو، بیآن که برآید به زبانم
بازگویم، که عیانست، چه حاجت به بیانم
حالا حکایت این پرونده و صحبت از وضعیت چاپ کتاب و صنعت نشر هم دقیقا عیانی است که شاید چندان نیاز به بیان نداشته باشد، چرا؟ خب کافی است اگر در تهران به سر میبرید سری به راسته خیابان انقلاب بزنید و چند دقیقهای پای صحبت کتابفروشان و ناشران بنشینید یا اگر در دیگر شهرها هستید با حضور در یک نمایشگاه کتاب استانی و یک محاسبه سرانگشتی تعداد کتابفروشیهای شهرتان میتواند وضعیت نهچندان مناسب چرخه چاپ و نشر را مقابل دیدگانتان قرار دهد.
البته مصاحبهها و گفتوگوهای مدیران فرهنگی، نویسندگان و ناشران با رسانهها و درددلهایشان هم که دیگر جای خود دارد. بحث سرانه مطالعه فقدان رقمی که بر سر آن توافق باشد هم که عملا در طول این سالها امکانپذیر نبوده و از دو تا 76 دقیقه بسامد داشته است، اما آنچه همگان بر آن توافق دارند و مورد تاکید بزرگان و دلسوزان بوده ضرورت افزایش سرانه مطالعه و حضور پررنگتر کتاب در زندگی مردم است.
اما امروز و در حالی که وارد سال نو شدهایم و آرام آرام به نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نزدیک میشویم و حدود دو هفته دیگر مصلی بزرگ امام خمینی(ره) مملو از جمعیتی میشود که به دیدار یار مهربان میآیند، گفتیم به سراغ کتاب و کتابخوانی برویم، اما این بار کمی جزئیتر و با نگاهی آماری که بر مبنای اطلاعات رسمی خانه کتاب تجزیه و تحلیل شده است، یک نمای کاملا باز از وضعیت پنج سال کتاب و نشر در کشورمان با نمودار و جدول ارائه کنیم.
مبنای این تقسیمبندی هم ردهبندی «دیویی» کتاب است که یک ردهبندی مشهور علوم کتابداری و اطلاعرسانی است. این ردهبندی جهانی در سهولت انتخاب، تحقیق، تعیین مکان و فهرستنویسی علمی کتابها نهتنها در ایران که در اغلب کشورهای جهان نقشی کاربردی دارد.
کلیات، فلسفه، دین، علوم اجتماعی، زبان، علوم عملی (محض و کاربردی)، هنر، ادبیات، تاریخ و جغرافیا، کمک درسی و کودک این ردهبندیها را تشکیل میدهد.
رکورد 72 هزار عنوانی
اما بگذارید ابتدا یک نگاه کوتاه به آمار تعداد عنوان کتابهای منتشر شده در پنج سال اخیر بیندازیم، پنج سالی که هم شامل عملکرد دولت یازدهم و هم دولت دهم میشود و بعد ببینیم کدام گروه از کتابها بیشترین سهم را از بازار کتاب ما داشتهاند.
در سال 89 ـ که یک سال پس از روی کار آمدن دولت دهم بوده است ـ 65 هزار عنوان کتاب منتشر شده است، سال 90 این رقم به 68 هزار عنوان افزایش یافته، اما این روند در سال 91 کاهشی حدودا 4000 جلدی مییابد و به رقم 64 هزار عنوان میرسد.
سال 92 و همزمان با آغاز فعالیتهای دولت یازدهم اگرچه این آمار قدری افزایش مییابد و به عدد 66 هزار عنوان کتاب میرسد، اما این سال 93 است که فعلا رکورددار بالاترین تعداد عنوان کتاب در تاریخ نشر مکتوب ایران است، بله حدود 73 هزار عنوان و دقیقتر اگر بخواهیم بگوییم 72 هزار و 935 جلد کتاب در سال 93 منتشر میشود تا فعلا این سال را به عنوان رکورددار تعداد کتاب پیش خودمان نگه داریم.
روند نزولی شمارگان
اما هرچه روند تعداد عناوین کتابها تقریبا بجز سال 91 رو به رشد بوده است، تعداد شمارگان (تیراژ) حال نزاری دارد و این که میگوییم سال به سال دریغ از پارسال دقیقا حکایت شمارگان کتاب در سرزمین ماست.
در سال 89 و 90 شمارگان کل کتاب در ایران حدود 200 تا 205 میلیون جلد بوده است که این عدد در سال 91 با شیبی عجیب و سقوطی 40 میلیونی به عدد 165 میلیون جلد تقلیل مییابد. البته نباید فراموش کنیم که دلیل این شیب تند فقط کم شدن مثلا سرانه مطالعه نیست، بلکه به خاطر داشته باشید نوسانات ارز و به تبع آن کاغذ وارداتی را که در آن بازه زمانی چه در حوزه مطبوعات و چه بازار نشر تاثیرات منفی بسیاری به همراه داشت. قیمت کاغذ به گونهای بالا رفت که اسفند 90 قیمت هر بند کاغذ مصرفی برای نشر کتاب 40 هزار تومان بود و همین رقم در اسفند 91 به 90 هزار تومان افزایش یافت و در شرایطی قیمت کاغذ به اوج خودش رسیده بود که ناشران آماده حضور در مهمترین رویداد فرهنگی کشور یعنی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران (اردیبهشت) میشدند و همین باعث شد اوج زمان کاری ناشران که معمولا دو ماه پایانی سال و فروردین به حساب میآید تقریبا از دست برود.
روند کاهش شمارگان در سال 92 هم ادامه یافت، اما نه با آن شیب تندی که پیش از آن اتفاق افتاده بود و نهایت با یک کاهش حدودا ده میلیون جلدی به عدد 157 میلیون رسید و در ادامه آن در سال 93 هم ادامه یافت و عدد 152 میلیون به عنوان شمارگان کل کتاب در ایران در سال گذشته ثبت شد.
اما این همه ماجرا نیست و نباید باز هم فریب این اعداد میلیونی را خورد، چراکه آنچه اهل قلم، ناشران و مدیران فرهنگی را نگران کرد شمارگان متوسط کتاب بود، شمارگانی که در این سالها برای اولین بار به زیر 2000 نسخه رسید و در مواردی و برخی فصول و شاخههای دیویی زیر یکهزار نسخه را هم تجربه کرد، آن هم در کشوری که مدعی پیشینه و تمدنی چند هزار ساله فرهنگی است و بزرگان و مفاخرش اغلب در جغرافیای فرهنگی بسیار گستردهتری شناخته میشوند.
شمارگان متوسط کتاب در سال 89 بالای 3000 نسخه بود؛ یعنی عدد 3102 نسخه، این عدد در سال 90 به 3000 نسخه رسید و در ادامه همین مسیر سال 91 سقوطی شگفتانگیز داشت و عدد 2600 نسخه شمارگان متوسط کتاب در ایران شد سالی که پیشتر هم اشاره کردیم مشکلاتی متعدد صنعت نشر کشور را تهدید کرد. سال 92 هم این رقم به 2400 نسخه کاهش پیدا کرد و سال گذشته نیز فاجعه با رقم 2100 نسخه تکمیل شد تا به احتمال زیاد با ادامه این مسیر در سال نو باید شمارگان متوسط زیر 2000 نسخه را هم تجربه کنیم که دور باد آن روز!
پیرو این کاهش شمارگان، متوسط تعداد صفحه کتابها هم از 236 صفحه در سال 89 به حدود 200 صفحه کاهش یافت.
تورم کتابی
اگر بخواهیم از روند نزولی کمی فاصله بگیریم و در بررسیهایمان به جایی برسیم که نمودار صنعت نشر رشد صعودی داشته است متاسفانه تنها بخشی که باید به آن استناد کنیم بهای خرید کتاب است، بهایی که رشد آن قطعا نسبتی مستقیم با کاهش مطالعه و شمارگان هم داشته است.
جالب است بدانید که قیمت متوسط کتاب در سال 89 رقم 4600 تومان بوده است و به سه برابر در سال 93 افزایش یافته است؛ یعنی 12 هزار و 500 تومان.
این روند را اگر بخواهیم به ترتیب سالها در نظر بگیریم بیشترین رشد به حد فاصل سالهای 91 و 92 باز میگردد؛ یعنی قیمت متوسط کتاب که در سال 91 حدود 7000 تومان بوده است در سال بعد به 10 هزار تومان افزایش یافته است که تورمی قابل توجه را نشان میدهد.
محبوبهای بازار نشر
از این موضوعات که بگذریم، میرسیم به این که بر اساس آن ردهبندی معروف جهانی (دیویی) که پیش از این در ابتدای مطلب مورد اشاره قرار گرفت چه گروههایی سهم بیشتری از بازار نشر را به خود اختصاص دادهاند. در میان گروههای دوازدهگانه ـ که البته در برخی کشورها دهگانه است ـ سه گروه دین، علوم عملی و کودک معمولا در صدر جدول بیشترین تعداد کتاب قرار دارند.
کتابهای گروه دین در سال 89 و 90 در صدر این جدول قرار دارند و سالهای 91، 92 و 93 هم رده سوم را به خود اختصاص دادهاند. علوم عملی هم در سه سال اخیر در صدر جدول قرار دارند و در گروه کتابهای کودک هم همواره در پنج سال اخیر دومین رده بیشترین تعداد عناوین را در بازار نشر در اختیار داشته است.
در کتابهای دین شاید بیشترین دلیل تیراژ و عناوین بالایش را باید در ریشههای مذهبی مردم و جامعه جستجو کرد که باعث میشود کتابهای قرآنی و ادعیه همواره مورد اقبال قرار گیرد. حوزه کودک هم به دلیل حجم و تعداد صفحات کم و سرودها و قصههای ساده و همچنین قیمت پایین معمولا شمارگان خوبی دارد و بازار نشر هم در این حوزه رونق خود را در طول سالهای کمرمق نشر حفظ کرده است.
میماند علوم عملی که عمدتا مصرف آموزشی و دانشگاهی دارد و با توجه به گسترش فضاهای علمی و آکادمیک، این حوزه نیز توانسته جایگاه مناسبی را در اختیار بگیرد.
سهم برکهای شهرستانیها از دریای نشر
نگاهی به آمار کتابهای منتشر شده در پنج سال گذشته نکته جالب توجه دیگری هم دارد. این آمار نشان میدهد سهم ناشران غیرتهرانی از بازار نشر تنها یک چهارم ناشران پایتخت است.
به عبارتی در تمام پنج سال گذشته 75 درصد کتابهای منتشر شده در کشور از سوی ناشران تهرانی روانه بازار کتاب شده است اگرچه شاید بتوان گفت این مشکل در همه زمینهها وجود دارد و تمرکز همه حوزهها در تهران بیشتر است. وقتی انواع امکانات و سیستم توزیع قوی را در تهران میبینیم، بهترین چاپخانهها و بهترین کاغذفروشیها در تهران است، باید هم این وضع برای ناشران شهرستانی پیش بیاید. از طرفی کتاب ارتباط مستقیمی با حوزه علم و دانش و دانایی دارد. وقتی تمرکز تولید علم و دانش در تهران است، باید هم تهران قطب نشر کشور باشد و همین شرایط باعث شده است ناشران شهرستانی همچون برکهای در برابر دریای ناشران تهرانی به نظر برسند.
سهم ناشران تهرانی و شهرستانی
نمودار متوسط قیمت کتاب ( تومان)
نمودارمیانگین شمارگان
نمودار شمارگان کل
نمودارعناوین کتاب ها
سینا علیمحمدی / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد