گفت‌وگو با آرش مجیدی، بازیگر سریال «جلا‌ل‌الدین»

در نقش قهرمان زندگی‌ام بازی کردم

با آرش معیریان، کارگردان فاز دوم سریال «جلال‌الدین»

کودکی‌ آرام که آتش بر همه عالم زد

آرش معیریان فعالیت حرفه‌ای در سینما را با دستیاری کارگردان و تدوین آغاز کرد و بعد از کسب تجربه به عنوان یک فیلمساز مستقل کارش را ادامه داد. او ساخت فیلم‌های سینمایی همچون کما، چپ‌دست، شارلاتان، شیر و عسل و داماد خجالتی را در کارنامه دارد.
کد خبر: ۷۷۶۱۸۸
کودکی‌ آرام که آتش بر همه عالم زد

فعالیت‌های معیریان محدود به سینما نشد و تا به امروز حدود 17 تله فیلم همچون زهر و پادزهر، آن که دریا می‌رود و مرد تاریکی و سریال‌های سایه روشن و پیدا و پنهان را برای تلویزیون ساخته است. معیریان این روزها سریال جلال‌الدین را در حال پخش از شبکه یک دارد او فاز دوم این مجموعه تاریخی را کارگردانی کرده است.

او تلاش داشته به عنوان یک ایرانی و در جایگاه فیلمساز که برای مفاخر و شخصیت‌های ادبی احترام و ارزش خاصی قائل هستند، دین خود را ادا کند تا مخاطبان هم با کودکی مولانا آشنا شوند و هم نسبت به اتفاقات آن دوره همچون حمله مغول‌ها و زندگی جلال‌الدین خوارزم‌شاه شناخت پیدا کند.

مولانا یکی از شخصیت‌های ملی کشورمان است و تا به امروز کشورهای همسایه دست به کار شدند تا درباره این شخصیت اثری بسازند. وقتی کارگردانی فاز دوم این سریال به شما پیشنهاد شد، آیا عرق ملی، شما را به کارگردانی مشتاق کرد یا کار حرفه‌ای؟

دلایل مختلف و متعدد برای انجام این کار داشتم. ابتدا به عنوان یک ایرانی که ارزش و اهمیت خاصی برای مفاخر و شخصیت‌های ادبی، هنری و فلسفی قائل هستم، تمایل داشتم به سهم خودم در ارائه هرچه بهتر و درست‌تر شخصیت فاخری مثل مولانا کاری انجام دهم. خوشبختانه این مجموعه بانی خیر شد تا من هم سهمی در تصویرگری، معرفی و جهانی کردن این شخصیت داشته باشم تا نشان دهم این شخصیت متعلق به خاک و بوم ایران است. علاوه بر آن با توجه به تحصیلاتم که فوق لیسانس ادبیات نمایشی است و به فراخور رشته‌ای که خواندم، با ادبیات کشورمان بیگانه نیستم و خیلی علاقه‌مند هستم تا آنچه را که خوانده‌ام، تحقیق کرده‌ام و شنیده‌ام به عنوان یک فیلمساز به مردم کشورم منتقل کنم. متاسفانه کشور ترکیه بنا به دلایلی که خیلی هم مستند نیست، این شخصیت ایرانی را از آن خود کرده و دارد می‌کند و تا جایی که در جریان هستم تلاش‌هایی هم در حوزه سریال‌سازی در کشور ترکیه اتفاق می‌افتد که قرار است نامتعارف و تحریف شده شخصیت مولانا را به تصویر بکشند و با این اثر بگویند که مولانا متعلق به آنهاست.

بنابراین وظیفه ملی، میهنی و اعتقادی بود که من هم در این تلاش ارزنده مسئولان معاونت برون‌مرزی وقت و شبکه‌ آی‌فیلم و در نهایت صدا و سیما سهمی داشته باشم تا هر چه بیشتر، بهتر و زودتر و قبل از این‌که مولانا را کشورهای دیگر مثل دیگر افتخارات میهنی‌مان به ناحق مال خود کنند، کمک کنم تا با مدرک و سند و در قالب سریال ثابت کنیم این شخصیت متعلق به ایران است. آن چیزی که در حال حاضر دیده می‌شود، حاصل کار گروه فاز دوم است که با مونتاژ، صداگذاری، دوبله و موسیقی سعی کردند این اثر به پخش برسد.

این اولین بار نیست که کارگردانی حاضر به ادامه تولید یک مجموعه نمی‌شود، اما نگران حرف و حدیث‌ها بعد از پخش نبودید؟

مسلماً هر کارگردانی که برای ادامه کاری دعوت می‌شود که از قبل توسط فرد دیگری ساخته شده، مناسبات حرفه‌ای و اخلاقی را رعایت می‌کند و من هم تا این لحظه بجز سریال «جلال‌الدین» هیچ وقت در جایگاه کارگردان به جای کسی نرفته و نخواهم رفت، به همین دلیل در ابتدا تلاش کردم تا سریال با کارگردان و عوامل سازنده که کار را شروع کردند، ادامه پیدا کند اما بخشی از این مساله به چیزهایی مربوط می‌شد که خارج از عهده و مسئولیت من بود و تصمیمی بود که متولیان سریال برای این‌که کار بدون نتیجه و عقیم نماند، گرفته بودند.

بعد از پذیرفتن کارگردانی، آیا درباره کار تحقیق کردید؟

این‌که کار تحقیقاتی انجام ندهید و کاری را بپذیرید، نمی‌شود و فکر نمی‌کنم کارگردانی به این شکل رفتار کند. از مقطعی که کارگردانی سریال به من پیشنهاد شد باید در یک زمان فشرده و کوتاه دو کار انجام می‌دادم. اول این‌که باید خودم را ارزیابی می‌کردم که آیا واقعاً می‌توانم از پس این کار که تولید آن هم با وقفه مواجه شده، برآیم و نیمه دیگر را کامل کنم یا نه؟ و دوم این‌که در این زمان باید تحقیقاتم را درباره مولانا به شکل عینی‌، جامع و تصویری‌تر با کمک مشاوران و خوانده‌ها و نوشته‌ها کامل می‌کردم. باید به نوعی تلاش می‌کردم تا مشکلات فاز قبلی حل و فصل شود و به نوعی جوششی برای ادامه کار ایجاد کرد و این مرحله اصلاً کار ساده‌ای نبود. اگر از ابتدا قرار بود من این سریال را بسازم تکلیف روشن بود و خیلی از طراحی‌ها و تحقیقات روند عادی و طبیعی خودش را طی می‌کرد و من هم برای ساختار آنچه صد در صد فکر، ایده، ذهن و خلاقیت خودم بود در اختیار می‌گرفتم، اما وقتی کار را تحویل گرفتم، با مجموعه‌ای رو به رو بودم که بخشی از آن گرفته شده بود و بخشی دیگر را باید کارگردانی می‌کردم و اتفاقاً اینها در سیر وقایع دراماتیک در هم تنیده و مستقل از هم نبود. کما این‌که بسیاری از سکانس‌ها و صحنه‌ها به شکل متداوم نگارش شده بود و از این سلسله سکانس‌های تداومی در فاز یک تصویربرداری شده بود و در ادامه توالی و تداوم قصه در فاز دوم ادامه این سکانس‌ها را باید فیلمبرداری کرده و در هم تلفیق می‌کردیم. بنابراین آن چیزی که الان می‌بینید یک سکانس به فاز یک مربوط می‌شود و یک سکانس به فاز دو، نتیجه زحمات شبانه‌روزی و بی‌وقفه گروه فاز دوم است.

من در کوتاه‌ترین زمان با کمک منشی صحنه و سرپرستان هر گروه و با دیدن تمام راش‌های بخش‌های قبلی تلاش کردم با حفظ همه اتفاقات صحنه‌ها، شخصیت‌ها، رفتارها، اتفاقات و دیالوگ‌ها و ... کار را ادامه دهم.

لازم است از منشی صحنه و گروه تولید صحنه، چهره‌پردازی و... تشکر کنم که در نهایت دلسوزی و وسواس همه اتفاقات را که در فاز اول فیلمبرداری شده بود، دیدند و همه اطلاعات را در اختیار من گذاشتند تا بتوانم به لحاظ دکوپاژ، میزانسن و مونتاژ صحنه‌ها را به هم ربط بدهم. به همین دلیل به نظرم کار گروه جلال‌الدین در فاز دوم سخت بود چون باید تلاش می‌کردیم صحنه‌ها دو دست نشود و هم این‌که باید به نوعی کار را ادامه می‌دادیم که فاز دوم متنوع‌تر، جذاب‌تر و خوش ریتم‌تر از فاز قبل باشد تا تماشاگر را جذب کند.

بنابراین ضمن وفاداری به رفتار، منش و طراحی‌هایی که در ارتباط شخصیت‌ها در فاز یک صورت گرفته بود باید فاز دوم را با اتفاقات و ماجراهای جدیدتر همراه می‌کردم.

آیا همه این بخش‌ها نوشته شده بود یا نویسنده دیگری به گروه اضافه کردید؟

بخش‌هایی از آنچه در فاز دوم شما شاهد هستید در فیلمنامه بود که از قبل توسط آقایان اسدی و مقصودی نگارش شده بود و بخش‌هایی هم توسط نویسنده جدید که از سوی سازمان معرفی شد به متن اضافه شد و اصلاحاتی هم انجام شد.

با وجود زحمات انجام شده اما ریتم سریال جلال‌الدین یکدست نیست و به نظر می‌رسد تعادل بین فاز یک و دو حفظ نشده است. شما این مساله را چطور ارزیابی می‌کنید؟

با نظر شما موافق نیستم چون هر بازتابی تا این لحظه از جانب منتقدان، مردم، مسئولان و علاقه‌مندان فیلم و سریال دریافت کردیم، نشان می‌دهد این سریال را با علاقه‌مندی تماشا می‌کنند. این نکته را هم یادآوری کنم اکنون چند کشور همجوار از جمله ترکیه مجموعه جلال‌الدین را از طریق امور بین‌الملل صدا و سیما خریداری کرده‌اند و قرار است پخش کنند. این نشان می‌دهد سریال توانسته نظر کشورهای دیگر را جلب کند. نکته دیگر این‌که شخصیت‌های تاریخی بر خلاف شخصیت‌های تخیلی که در ادبیات نمایشی ماحصل ذهن نویسنده است و ما به ازای واقعی ندارند، واقعی هستند و بخش‌هایی از زندگی‌ آنها دراماتیک نیست. مولانا هم مثل هر شخصیت دیگری زندگی‌اش دچار افت و خیزهایی است که بخش‌هایی از زندگی‌اش نمایشی است و بخش‌هایی نیست. واقعیت این است که کودکی مولانا چندان وجه دراماتیک ندارد.

حتی با وجود حمله مغول‌ها که در دوران کودکی مولانا رخ می‌دهد، نمی‌شد وجه دراماتیک این بخش از زندگی وی را درماتیزه کرد؟

زندگی خودش در کودکی آن قدر قابلیت نمایشی نداشت که صرفاً بشود تمام جزئیات، زندگی و رفتارهای روزانه او را به تصویر کشید. فقط ما تلاش کردیم به بهانه نمایش دوران کودکی مولانا، رخدادها و وقایع تاریخی آن دوران را به تصویر بکشیم. به همین دلیل مقاطع مهمی از تاریخ ایران همچون حمله مغول، دربار سلطان محمد و جلال‌الدین خوارزم شاه، حاکم بلخ و دیگر شخصیت‌های سیاسی و جریانات مهم آن دوره را به تصویر کشیدیم تا سریال برای مخاطب جذاب‌تر شود.

با استناد به آنچه در تاریخ وجود دارد مولانا در درون خودش برخوردار از جنبه‌های شاعرانگی و ادبی و حتی فلسفی است، اما مثل هر کودک دیگر زندگی‌اش روال عادی دارد، اما شرایطی که حول و حوش این شخصیت اتفاق می‌افتد و آدم‌هایی که با او در ارتباط هستند در شکوفا کردن قابلیت‌های فلسفی، عرفانی و ادبی این شخصیت موثر هستند، به همین دلیل در دوران میانسالی شخصیت خارق‌العاده و عجیب او شکوفا می‌شود و جلال‌الدین که در کودکی آرام و ساکت بوده به شخصیتی تبدیل می‌شود که زندگی‌اش سراسر ماجرا و افت و خیز است. ما در مونتاژ سعی کردیم اتفاقات تاریخی دوران کودکی جلال‌الدین و زندگی او را به صورت موازی به نمایش بگذاریم تا هم زندگی آرام او را به مخاطبان نشان دهیم و هم با صحنه‌های اکشن و حادثه‌ای که پیرامون او رخ می‌دهد ریتم سریال را حفظ کنیم تا مخاطب زمان تماشای سریال دچار رخوت نشود.

ولی اتفاقاتی که در دربار خوارزم شاه و به تخت نشستن یکی از پسرانش می‌افتد، پررنگ‌تر از دوران کودکی مولاناست؟

عنوان مجموعه به جای مولانا، جلال‌الدین است که در واقع ارجاع مصداقی دو پهلو به دو شخصیت جلال‌الدین محمد بلخی و جلال‌الدین خوارزم شاه دارد. به نوعی می‌خواستیم به تماشاگر بگوییم شاهد دیدن مجموعه‌ای است که زندگی هر دو جلال‌الدین را بازگو می‌کند که یکی نگاهی حادثه‌ای و تاریخی دارد و دیگری نگاه عارفانه و فلسفی. در فاز دوم احتمال می‌دادیم پرداخت بیش از حد به زندگی کودکی مولانا به دلیل نداشتن بار دراماتیک بیننده را خسته خواهد کرد، به همین دلیل در طراحی فاز دوم اصلاحات انجام شد و به این نتیجه رسیدیم بهتر است بخش‌های کودکی مولانا را با رویدادهای جذاب همراه کنیم.

برای فاز دوم بازیگران جدید هم انتخاب کردید یا با همان بازیگران فاز اول کار را جلو بردید؟

در فاز اول تا آنجا که مربوط به شهر بلخ، کودکی مولانا و خانه بهاولد بود، بازیگران انتخاب شده بودند، اما برای فاز دوم که مربوط به اتفاقات دربار، مهاجرت مولانا، رودررویی با شخصیت عطار و... بود بازیگران جدید متناسب با نقش‌ها انتخاب شدند. فاز دوم را در نطنز، شهرک سینمایی غزالی، ارتفاعات فومن، قلعه رودخان، رشت و... فیلمبرداری کردیم. من به ترکیب بازیگران فاز اول دست نزدم و از همراهی همه آنها تشکر می‌کنم که باعث شدند سریال به سرانجام برسد. علاوه بر آن سعی کردیم با دوبله و بهره از صدای بهترین و شاخص‌ترین گویندگان جان تازه‌ای به سریال بدهیم.

فاطمه عودباشی ‌/ ‌گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها