
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در بیشتر مواقع این هنر در تلفیق با طبیعت با اهداف محیطزیستی ارائه شده است، اما اینبار از هنری صحبت خواهیم کرد که میراث تاریخی و فرهنگی را با خود همراه کرده تا نمایی جدید از تلفیق هنر و میراث فرهنگی را به نمایش بگذارد.
زمانی از خاکهای رنگی و عناصر طبیعی برای تلفیق هنر و طبیعت بهره گرفته شد و اینبار پای آینههای قدی به میراث فرهنگی باز شده است. آینههای بزرگی که گاه اندازه آنها به دو متر نیز میرسد و در چیدمانی خاص به منظور جلب توجه بازدیدکنندگان از میراث تاریخی برپا شدهاند.
درواقع اینبار به جای آنکه آینه ابزاری باشد برای تصویر کردن انسان در خود، وسیلهای شده تا با نشان دادن انعکاس میراثی از گذشتگان انسان را به یاد نیاکان و آیندگان بیندازد. چنانکه از یک سو پیکرههای سنگی «شهریری» ( استان اردبیل) نظارهگر خود در آینههای قدی شدهاند و از دیگر سو تصویر پل آبراه خرانق اردکان یزد در آینههای گرد جای گرفته است.
تاق و دایره
روستای خرانق در شهرستان اردکان در ناحیه کوهستانی استان یزد واقع شده است. روستایی که در تاریخ «خورانق» یعنی زادگاه خورشید نامیده میشود و قدمت آن به زمانهای دور بازمیگردد. آنقدر که گفته میشود خرانق حتی قدیمیتر از شهر یزد است و آثار تاریخی چند هزار سالهای که در آن وجود دارد اهمیت این روستا را چند برابر و آن را به یک منطقه باستانی با بافت تاریخی ارزشمند تبدیل کرده است.
از مهمترین آثار تاریخی این روستا میتوان به قلعه، منار جنبان،کاروانسرا، حمام، آسیاب، مسجد جامع، شترگلو و پل آبراه اشاره کرد. پلی که درواقع هیچگاه محل عبور و مرور فرد یا احشام نبوده است. هدف از ساخت این پل فقط انتقال آب از یک ساحل به ساحل دیگر رودخانه کال بود. زمانی پل آبراه گذر زمان را در جریان رودی مینشست که به صورت فصلی روان میشد اما این روزها میتواند گذر زمان را در آینههایی به نظاره بنشیند که به واسطه اجرای پروژهای مفهومی در این منطقه طراحی شدهاند.
علیرضا امیرحاجبی، ایدهپرداز این طراحی از تلفیق دو بخش فرهنگ (میراث فرهنگی) و هنر و نگاهی جدید از مدرنیته و سنت اینچنین میگوید: «با قرار گرفتن آینهها که ردی در فرهنگ و عرفان دارند تا حدودی منظر باستانی منطقه با مدرنیته درهم آمیخته و چیدمانی از گذشته و آینده را به وجود میآورد.»
با توجه به سازه پل، با یک پایه سنگی ساروجی در امتداد پل روبهرو میشویم که احتمال بند یا سیلشکن بودن پل را نیز زیاد میکند. اکنون این مکان بستری برای خلق اثری مفهومی شده که در قالب 9 آینه شش میلیمتری دایرهای شکل در ابعاد بزرگ طراحی شدهاند و برای جلوگیری از شکسته شدن، آنها توسط شیشههای سکوریت ده میلیمتری محافظت میشوند.
به گفته امیرحاجبی، بزرگترین آینه با قطر دو متر و کوچکترین آینه با قطر 40 سانتیمتر در این طرح مورد استفاده قرار گرفتهاند که برای ثابت نگه داشتن آنها در زمین، پایههای فولادی در بستر بتونی به عمق یک متر و 20 سانتیمتر در زمین کار گذاشته شده است.
با توجه به آنکه رودخانهای که بستر خلق این اثر مفهومی است به صورت فصلی پرآب میشود و تقریبا از آذر تا اواخر دی با توجه به فصل بارش، آب خواهد داشت، تغییرات بصری در این اثر ایجاد خواهد شد که به نوبه خود جذابیتهایی برای بازدیدکنندگان خواهد داشت.
منطقه خرانق به عنوان یک منطقه نمونه گردشگری، روزانه پذیرای حداقل شش گردشگر خارجی است که برای دیدن بافت قدیمی یزد به آنجا سفر میکنند، اما در این منطقه در کنار یک اثر کهن با چیدمانی مدرن روبهرو میشوند که تضادی از مدرنیته و سنت را به نمایش میگذارد. در این میان امیرحاجبی تاکید دارد که اثر مفهومی او بافت قدیمی را به هم نریخته و میگوید: «تمام سعی من بر آن است تا شأن اثر حفظ شود و اثر هنری مزاحمتی در ارتباط با مخاطب و اثر میراثی ایجاد نکند. این اثر حدود 25 متر با پل فاصله دارد و کسی که از خرانق به سمت آن پایین بیاید شاهد ترکیبی از پل و آینهها خواهد بود، اما در ادامه راه خود میتواند از کنار آینهها عبور کند و به پل برسد و جزئیات اثر را جویا شود.»
طرح هندسی دایره برای خلق این اثر مفهومی در منطقه خرانق از آن رو انتخاب شده که با تاق و پایههای پل که به صورت قوس و نیمدایره هستند همخوانی داشته باشد. البته این همخوانی آینهها را میتوان در شهریری نیز شاهد بود چراکه در این سایت تاریخی که در 31 کیلومتری شرق مشگین شهر قرار دارد و دربردارنده ۲۸۰ سنگافراشته باستانی است، به دلیل وجود پیکرههای بزرگی که ارتفاع آنها از ۷۰ تا ۳۶۰ سانتیمتر است از آینههای قدی مستطیل استفاده شده است.
انعکاسی شیرین از سنگافراشتهها
با وجود آنکه محوطه باستانی شهریری سال ۱۳۸۱ از سوی میراث فرهنگی استان اردبیل در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید، اما باید گفت از زمان پیدا شدن این محوطه تاکنون، حدود 80 درصد آثار آن از میان رفته است.
گفته میشود، قدمت این سنگافراشتهها که بیشتر آنها منقوش به اشکال انسانهایی دست به سینه و معمولا بدون دهان روی سنگ حک شدهاند به بیش از 6000 سال پیش از میلاد میرسد و قدمت این مناطق به دوران اواخر مفرغ و دوره نوسنگی و مس سنگی و نیز اوایل آهن مربوط است.
با وجود این طراحی آینههای بلند قامت در منطقه، چیدمانی به وجود آورده تا پیکرهها در کنار گردشگران نظارهگر گذر زمان شوند تا شاید با طراحی یک چیدمان مفهومی نگاهها به سمت این معبد باستانی جلب شود.
البته اینبار آینهها متفاوت هستند و در قالب بیست سازه چوبی با آینههایی که به دوطرف آن متصل شده است نمود پیدا کردهاند. در واقع در این چیدمان از 40 آینه استفاده شده که در قابهای چوبی طرحی انطباقی از بازدیدکننده و منطقه باستانی را منعکس میکند. بیشتر آینهها غربی ـ شرقی و بر اساس طلوع و غروب خورشید چیده شدهاند و از فاصلههای دور تا حدود 20 کیلومتری منطقه، برق آینهها دیده میشود.
امیرحاجبی درخصوص این اثر مفهومی میگوید: «با توجه به منحصر به فرد بودن پیکرههای شهریری و قدمت آنها، باید از موادی بهره میجستم که از یکسو لطمهای به پیکرهها نرساند و با محیط منطقه همخوانی داشته باشد و از دیگرسو شأن آثار حفظ شود؛ از این رو استفاده از فلز، گزینه مناسبی نبود و از قابهای چوبی و آینه برای انعکاس گذشته، حال و آینده بهره جستم.»
او با چیدن این آینهها در کنار سنگافراشتههای این معبد کهن قصد دارد بیننده را بهطور همزمان با دو تصویر درگیر کند؛ نخست نگارههای باستانی حکاکی شده روی سنگافراشتهها که بازنمایی انتزاعی از انسان 7000 سال پیش این سرزمین است و دوم تصویری که مخاطب از خودش در آینه میبیند.
حالا با توجه به این نمونهها باید گفت این نوع نگاه به میراث فرهنگی کمی متفاوتتر از نگاه متداول به این بخش است. نگاهی که شاید برخی را متحیر و برخی را مشتاق کند. با وجود آنکه گردشگران در آثار باستانی به دنبال کشف گذشتگان هستند درآمیختن گذشته و حال و آینده میتواند راهکاری برای جذب بیشتر آنها به سوی آثار باستانی و به تبع آن ایجاد تفکر لزوم حفظ و احیای این آثار باشد. احیای داشتههایمان به معنای حفظ فرهنگ و سنت و آداب و رسومی است که تاریخ و تمدن ایران را ساخته و حفظ آن به معنای انتقال داشتههایمان به آیندگان است؛ آیندگانی که میراثداران این سرزمین خواهند بود.
آسمان در آینه
چیدمان آینهها تنها به اردبیل و خرانق ختم نشده، بلکه به حوضچههای یخچال میبد یزد نیز رسیده است.
امیرحاجبی در این خصوص میگوید: «مدتی بود که به حوضهای ایرانی توجه زیادی داشتم و کارکرد زیباشناختی حوض برایم بسیار جالب توجه بود اینکه چگونه آب، تصویر آسمان را بر زمین میاندازد، اما مشکل آب راکد این است که بسرعت رنگ عوض میکند و کدر میشود. من با تغییر ماده از آب به آینه راهحل جدید و جایگزینی برای این عملکرد زیبا ارائه کردهام که امیدوارم بتوانم در آینده بازهم آن را تجربه کنم. دوحوض محوطه بیرونی یخچال میبد فرصت مناسبی برای کسب تجربه عینی در این زمینه بود.»
اینگونه بود که طرحی مفهومی به ابعاد سه و نیم متر با ترکیب آینه و خشت در حوضچهها اجرا شد. اندازه آینههای دوگانه اصلی این طرح یک و نیم متر است و خشتهای مورد استفاده 25 سانتیمتر هستند.
البته یخچال میبد پذیرای طرح مفهومی دیگری نیز بود که اینبار نه آینهای درکار بود نه خشت و چوب، بلکه فقط صدا و نوا و موسیقی را دربرمیگرفت. این هنرمند با اشاره به معماری ایرانی و میراث غنی که از گذشتگان برجای مانده میگوید: «میراث ایران در حوزه معماری بسیار غنی است، اما در بسیاری از موارد در فهم و تحلیل آثار با کمبودهایی مواجه هستیم. بخشی از این کمبود در زمینه تعریف فضا و ارتباط انسان با فضای معمارانه است. از مصادیق این غفلت میتوان به فراموش کردن بحث آکوستیک یا علم مطالعه ارتباطات صوت با فضا و ماده اشاره کرد. گویا آکوستیک به طور کل از حافظه پژوهشی ما پاک شده است. در هیچکدام از اسناد ثبتی که من بررسی کردم بههیچوجه چیزی در زمینه آکوستیک و ارتباط بنا یا محوطه با صوت ندیدهام. البته بسیاری از کارشناسان معماری و مرمت به اهمیت آکوستیک پی بردهاند، اما برنامه مدونی در این زمینه وجود ندارد. نتیجه عدم توجه به مسائل بنیادینی مثل صوتشناسی، سالنهای کنسرتی است که اکنون با آن روبهرو هستیم. در حال حاضر ما تقریبا هیچ سالنی که قابلیت حداقلی را برای اجرای موسیقی داشته باشد نداریم و دلیل اصلی آن نادیده گرفتن علم آکوستیک است.»
او ادامه میدهد: «با توجه به آنکه ارتفاع گنبد 15 متر است و قطر دهانه آن 13 متر با عمق شش متر و با توجه به آکوستیک معماری یخچالها فضای مناسبی برای اجرای پروژه یک روزه حلقههای هارمونیک به وجود آمد. این پروژه یک قدم ابتدایی برای متوجه کردن عموم مردم، دانشجویان و متخصصان میراث فرهنگی کشور برای ارزشگذاری روی فضاها و بناها به لحاظ آکوستیک بود.»
امیرحاجبی میگوید: «وقتی برای اولین بار با فضای داخلی یخچال خشتی میبد مواجه شدم ویژگیهای آکوستیک آن مرا شگفتزده کرد. مواد مورد استفاده در این یخچال تاریخی که مربوط به قرن یازده هجری (دوره صفوی) است از یکسو و ابعاد آن باعث شد تا بدون آنکه معمار آن بداند، یکی از مناسبترین اشکال آکوستیک در میبد استان یزد ایجاد شود. به طور کل آکوستیک علم ایجاد تعادل بین ویژگیهای صوت با ماده است. شرایط مناسب برای انتشار، انعکاس، انکسار و جذب و نگه داشت صدا مهمترین چالش هر متخصص آکوستیک است. اگر هر کدام از این پارامترها بیش از اندازه باشد، شرایط مناسب برای ایجاد فضای آکوستیک ایجاد نمیشود.»
معصومه دیودار / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد