گودرز رشتیانی، پژوهشگر تاریخ قفقاز سخنانش را با این مقدمه آغاز کرد و گفت: اگرچه روابط ایران و روسیه در دوران قاجار (فتحعلیشاه) با نظارت انگلیسیها انجام میشد و نمیتوان نقش انگلیس را در تمام عرصههای روابط ایران و روس نادیده گرفت اما نمیتوان ادعا کرد که میرزا حسنخان ایلچی نویسنده کتاب «دلیل السفراء» در جریان سفر به روسیه کاملا سرسپرده انگلیسیها بوده است. ما در این دوران، شاهد هوشمندیهای قاجار از جمله عباس میرزا در به میانآوردن انگلیسیها در صحنه سیاسی کشور هستیم. زمانیکه مطرح میشود ایلچی در سفر خود به روسیه همواره به دنبال وساطت انگلیسیها بوده، نباید از یاد برد که انگلیسیها در برخی مواقع به سود ایران هم بودند. نمونه روشن آن عهدنامه ترکمنچای است که با وجود انعقاد آن، هنوز روسها در ایران حضور داشتند و شمال غرب ایران را به اشغال درآورده بودند و اتفاقا در این دوره فشار انگلیسیها باعث شد که روسیه از ایران عقبنشینی کند.
پژوهشهای روسیهشناسی در ایران ضعیف است
وی در ادامه به مقایسه بین روسیهشناسی در ایران و ایرانشناسی در روسیه پرداخت و گفت: ایرانشناسی اگرچه سابقه چندانی در روسیه ندارد و بعد از آنکه هیاتهای علمی برای اکتشاف دریای مازندران به ایران اعزام شدند، شناخت روسها از ایران رونق گرفت و نخستین کارهای پژوهشی مدون ایرانشناسی انجام شد، با این حال میبینیم که امروزه بعد از 300 سال چنان ایرانشناسی در روسیه رشد کرده است که روسیهشناسی در ایران چنین نیست و اخیرا نیز در روسیه کتابی با عنوان «کتابشناسی پژوهشهای ایرانشناسی در روسیه» (بیش از 600 صفحه) به چاپ رسیده است.
رشتیانی با بیان اینکه متاسفانه در ایران، روسیهشناسی ضعفهای بسیاری دارد ادامه داد: به طور کلی روسیهشناسی در ایران را میتوان به سه دوره تاریخی تقسیمبندی کرد؛ دوره نخست روسیهشناسی به قرون اولیه اسلامی تا حمله مغول به ایران باز میگردد. این دوره دوران پررونقی از روسیه شناسی است و از آنجایی که خود روسها هم منابع مکتوب چندانی درباره کشور خود در این دوران نداشتند، پژوهشهای ایرانیان آن زمان بسیار مفید واقع شده است. از جمله کتابهایی که در این دوران نوشته شد میتوان به «مسالکالممالک»، «تاریخ طبرستان (ابن اسفندیار)»، مجموعه «جامعالتواریخ» و ... اشاره کرد که همه این کتابها به روسی ترجمه شده و در اختیار پژوهشگران آنها قرار گرفتهاند. (البته باید گفت که روسیهشناسی این دوران به معنای علمی آکادمیک نیست)
«سفرنامه ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه» منابع روسیهشناسی
وی در توضیح دوره دوم روسیهشناسی در ایران گفت: دوره قاجار، مرحله دوم روسیهشناسی است که حجم عمده آن مربوط به سفرنامههای سیاسی است که نخستین آنها «سفرنامه میرزا ابوالحسن ایلچی» بود. سفرنامه مهمتر دیگری که در این دوران نوشته شد «سفرنامه خسرو میرزا» است که تحقیقهای جالبی از جامعه روسیه و اطلاعات آماری این کشور به دست میدهد. «سفرنامه ناصرالدین شاه» و «سفرنامه مظفرالدین شاه» از دیگر منابع روسیهشناسی در این دوران هستند.
رشتیانی ادامه داد: گسترش نهضت ترجمه و تألیف مطالبی درباره روسیه از سوی برخی نویسندگان از جمله میرزا قلی خان هدایت از دیگر دلایل گسترش روسیهشناسی در دوران دوم روسیهشناسی در ایران بودند.
این پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه حدود 200 نسخه خطی از زبان روسی به فارسی ترجمه شده است، به دوران سوم روسیهشناسی پرداخت و گفت: دوره سوم، سالهای اخیر را در بر میگیرد که به دلایلی چون تأسیس نظام دانشگاهی در ایران و به وجود آمدن رشته زبان روسی در دهه 40 بوده است و به طور مشخصتر در سال 1386 گروهی با نام «مطالعات روسیه» در دانشگاه تهران باعث گسترش روسیهشناسی در ایران شدند و این مساله نشاندهنده این نکته است که روسیه برای ما اهمیت بسیاری دارد و باید به شناخت بیشتر آن پرداخت.
درباره «تاریخ روسیه» تنها 55 عنوان کتاب در ایران وجود دارد
رشتیانی در بخش دیگری از سخنانش گفت: با بررسی کتابهایی که درباره روسیه نوشته شده است مشخص میشود که درباره «تاریخ روسیه» تنها 55 عنوان کتاب که همه آنها نیز ترجمه شده هستند وجود دارد و نیز وضعیت کتابهای نوشتهشده درباره «تاریخچه
این پژوهشگر حوزه قفقاز و روسیه ادامه داد: در مجموع میتوان گفت که دلایل ضعف روسیهشناسی در ایران به عواملی چون «فضای راکد علمی در کشور»، «سختی یادگیری و آموزش زبان روسی برای ایرانیان»، «ذهنیت منفی ایرانیها نسبت به روسها» و «حاکم بودن جریان چپ در سالهای متمادی در ایران» بوده است.
ایلچی یکی از مهمترین دیپلماتهای دوره قاجاری بود
امیرسعید الهی، دیپلمات بازنشسته وزارت امورخارجه دیگر سخنران این نشست بود که به بیان کلیاتی درباره کتاب «دلیل السفراء»، سفرنامه میرزا ابوالحسن ایلچی پرداخت و گفت: این کتاب که 200 سال پیش از سوی ابوالحسن ایلچی نوشته شده است، طلیعه روسیهشناسی در ایران محسوب میشود و این اثر مهمترین منبع برای آغاز روسیهشناسی بود.
وی ادامه داد: ابوالحسین ایلچی که در اوایل قرن 17 میلادی به همراه هیاتی براساس عهدنامه گلستان وارد روسیه شد این اثر را به زبان روسی مکتوب کرد که بعد از 13 سال از روسیه به انگلیسی و 50 سال پیش به فارسی ترجمه شد و مطالبی زیادی درباره روسیه را به خود اختصاص داده است.
این پژوهشگر در ادامه گفت: البته مطالبی که در کتاب دلیلالسفراء درباره روسیه درج شده است بیشتر به مسایل ظاهری روسیهشناسی برمیگردد نه شناخت عمیق از روسیه. با این حال، ایلچی نخستین سفیر و یکی از مهمترین دیپلماتهای دوره قاجاری بود که به روسیه رفت و در آنجا مشاهدات و تحلیلهای خود را به رشته تحریر درآورد و جای تعجب است که در آن زمان که بازرگانان و افراد زیادی به روسیه میرفتند هیچکدام نوشتهای درباره این کشور از خود به جای نگذاشتهاند به طوریکه بیشتر این سفرا، یا به دلیل نداشتن توفیق در انجام مأموریت خود دست به خودکشی میزدند و یا به دستور شاه کشته میشدند اما ایلچی نخستین فردی بود که گزارشهای خود از سفر به روسیه به نگارش درآورد.
سفر ایلچی به روسیه قرین به توفیق نبوده است
الهی ادامه داد: نوشتن این کتاب در زمانی اتفاق افتاد که معاهده گلستان (بعد از 10 سال جنگهای ایران و روس) در زمان فتحعلی شاه در ایران و الکساندر اول در روسیه منعقد شد و براساس آن جمهوری آذربایجان و گرجستان فعلی از دست ایران رفت و در این بین بود که براساس این عهدنامه قرار بر آن شد که سفیری (نماینده) از ایران به روسیه برای امضای این عهدنامه نزد امپراتور برود و انجام تشریفات مربوط به آن فرستاده شود و ایلچی به عنوان سفیر ایران مامور این کار شد.
وی توضیح داد: اگرچه ایلچی برای انجام کارهای تشریفاتی مربوط به عهدنامه گلستان وارد روسیه شد اما مأموریت اصلی که از سوی مقامات ایرانی برای وی مقرر شده بود این بود که نواحی و مناطقی که بر اثر جنگهای ایران و روسیه از ایران گرفته شده بود، از آنها پس گرفته شود که ایلچی در آخر نتوانست چنین کاری انجام دهد و به هدف اصلی خود در انجام این ماموریت نائل آید. در واقع، نکتهای که از محتوای این کتاب عاید مخاطب میشود آن است که سفر ایلچی به روسیه قرین به توفیق نبوده و او نتوانست انتظارات مقامات ایرانی را برآورده سازد و بعد از سه سال مأموریت در روسیه دست خالی به ایران بازمیگردد.
الهی در ادامه سخنانش به محتوای این کتاب اشاره کرد و گفت: این کتاب به مطالب متعددی درباره روسیه از جمله مردم و فرهنگ روسها، توصیف پدیدهها، توضیحاتی در مورد چچنها، روابط اجتماعی در روسیه، دغدغههای ایلچی از بازگرداندن ایالات از دست رفته ایران، هدایای شاه عباس به امپراطوری روسیه و تحلیلهایی درباره از دست رفتن نواحی ایرانی و... میپردازد که با مطالعه آنها میتوان به نکات جالبی از روسیه آن زمان پی برد. یکی از نکات جالبی که در این سفرنامه به آن اشاره شده این است که در جای جای این کتاب از آذربایجان نام برده میشود و برخلاف کسانی که در تاریخ این ادعا را مطرح میکنند که آذربایجان یک منطقه ساختگی بوده است، این کتاب خلاف این ادعا را ثابت میکند.
وی در پایان سخنانش درباره دلیل السفراء گفت: این کتاب اثری جالب و مفید برای کسانی است که در صدد مطلع شدن از روابط ایران و روسیه در آن دوران، اجتماع روسیه، سازمان اداری و سیاسی آن کشور و... هستند.
اطلاعات روسیهشناسی ما همواره براساس شایعات و شنیدهها بوده است
محسن جعفریمذهب نیز در این نشست با ارائه سخنانی کوتاه درباره روسیهشناسی گفت: در طول 300 سال آشنایی ما با روسیه، همواره اطلاعات ما از این کشور در سطح کمی بوده است. 100 سال نخست که تنها به رفتو آمدها بسنده شده و زمانیکه اصفهان به دست افغانها اشغال شد، مورخان آنقدر به فکر اشغال اصفهان بودند که حتی وقتی رشت به دست روسها اشغال شد، نگرانی جدی از سوی مورخان صورت نگرفت و در منابع صفوی، افشاری، زندیه و قاجاریه حساسیتی نسبت به این قضیه از سوی مورخان صورت نگرفته است.
وی افزود: در 200 سال بعدی هم ما در روسیهشناسی مشکل داشتیم بدین معنا که همیشه ترس از حرفزدن از روسیه در میان ما ایرانیها وجود داشته است؛ چرا که از دوره قاجاریه و حتی بعد از آن ما همواره خود را وامدار روسیه میدانستیم و اطلاعات روسیهشناسی ما همواره براساس شایعات و شنیدهها استوار بوده است.