انعقاد عهدنامه گلستان و پایان حاکمیت ایران بر قفقاز

در پی انعقاد عهدنامه گلستان ۲۹ شوال ۱۲۲۸ قمری اولین دوره جنگ‌های روس و ایران بعد از ده سال به پایان رسید و با بی‌کفایتی فتحعلی شاه قاجار بخش‌های وسیعی از خاک کشورمان برای همیشه از مام میهن جدا شد.
در پی انعقاد عهدنامه گلستان ۲۹ شوال ۱۲۲۸ قمری اولین دوره جنگ‌های روس و ایران بعد از ده سال به پایان رسید و با بی‌کفایتی فتحعلی شاه قاجار بخش‌های وسیعی از خاک کشورمان برای همیشه از مام میهن جدا شد.
کد خبر: ۱۴۰۸۶۷۲
نویسنده فتاح غلامی - جام جم آنلاین

به گزارش جام‌جم آنلاین، جنگ‌های ایران و روس تاثیرات مهمی بر ساحت‌های اجتماعی و سیاسی و جغرافیایی کشورمان بر جای گذاشت. روس‌ها از مدتها پیش سودای تسلط بر آب‌های گرم را داشتند و از این رو، طی سال‌های گذشته متعرض تمامیت ارضی ایران می‌شدند. زمانی که آقامحمدخان اولین شاه قاجار بر سر کار بود رخدادهایی پیش آمد و می‌رفت که دو کشور در معرض یک درگیری بزرگ قرار گیرند اما با فوت شاه سرسلسله قاجاریه و همچنین وقوع برخی از تحولات در روسیه جدال ایران و روس به تعویق افتاد.

ایران در کانون رقابت قدرت‌های استعماری

دنیای آن روز تغییرات بزرگی را به خود می‌دید. از یکسو مجموعه از فعالیت‌های فناورانه در اروپا کشورهای قاره سبز را نیازمند بازار مصرف و منابع خام کرد. از سویی دیگر، شکل گیری امپراتوری عثمانی از مدتها پیش مسیرهای سنتی ارتباط و تعامل شرق و غرب را مسدود کرده بود و از این رو قدرت‌های اروپایی برای دستیابی به منابع خام به اکتشافات دریایی و سلطه بر کشورها و سرزمین‌های آسیا و آفریقا کردند. مجموعه این تحولات، ایران را با توجه به موقعیت راهبردی و ژئوپلتیکی که داشت مورد توجه قدرت‌های بزرگ در اوایل قرن 16 کرد. همزمان با این تلاش ها، تزارها در روسیه هم چشم طمع به سرزمین‌های جنوبی و رسیدن به آب‌های گرم داشتند و از این رو در بازی بزرگی که اروپایی‌ها و در راس آنها انگلیسی‌ها برای استعمار کشورهای دیگر به راه انداخته بودند شرکت کردند. در آن زمان هندوستان کانون توجه جهانی بود و تسلط بر این منطقه سودایی بود که قدرت‌های بزرگ در سر می‌پرورداند و به همین واسطه رقابت‌هایی زیانباری میان کشورهای اروپایی و روسیه درگرفت که آتش آن دامن مردم ایران را گرفت و با وقوع جنگ‌های متعدد و همچنین دخالت‌های بیگانگان بخش‌های زیادی خاک میهنمان جدا شد. مجموعه این تحولات فراملی در نهایت با شکل گیری دو جنگ میان ایران و روسیه و خارج شدن محدوده‌ای به نام 17 شهر قفقاز در قالب عهدنامه‌های گلستان و ترکمنچای کشورمان را وارد مرحله تازه‌ای تغییرات و تحولات قرار کرد. تلخی این رخدادها و بازتاب آن در عرصه‌های فرهنگی حتی وارد فضای فرهنگی جامعه ایرانی شد و وقوع این امر تحمیلی در قالب ادبیات حسرت تجلی پیدا کرد.

عهدنامه گلستان

در پیش‌نویس آن قرارداد که‌ پیش‌درآمد و 11 بند مفصل داشت امتیازات گسترده‌ای به دولت روسیه داده شد و زمینه برای فرمانروایی روس‌ها بر سرزمین قفقاز فراهم شد. در جریان انعقاد این عهدنامه جمعی از کارگزاران کهنه کار در تنظیم مفاد این پیمان به کمک دستگاه دیوانسالاری تزار روس آمدند و مفادی را در آن گنجاندند که از یکسو خواست‌های بلندپروازانه تزار را تامین می‌کرد و از سوی دیگر کاملا با سیاست‌های درازمدت روسیه همراهی داشت و حتی در همان قرارداد بود که نخستین پیش‌بینی‌ها برای فشار آوردن بر دولت ایران در صورت آغاز جنگی دیگر به انجام رسیده و زمینه‌ تحمیل قراردادی دیگر در سال‌های آتی فراهم شده بود. یکی از این موارد تعیین نشدن خط مرزی میان دو کشور بود که برغم کوشش‌های عباس میرزا ولیعهد به جایی نرسید. فتحعلی شاه قاجار هم بعد از ناکامی در این جنگ بزرگ در پی آن بود تا با روش‌های مسالمت آمیز مناطق اشغالی ایران را با به کشور بازگرداند. اقدامی که البته به جایی نرسید.

در فاصله میان پایان جنگ اول و آغاز جنگ دوم ایران و روس اخباری تلخ به تهران می‌رسید. خبرها حاکی از آن بود که روس‌ها محصولات زراعت‌کاران اهالی مناطق اشغالی را به زور از آنان گرفتند و کودکان مسلمان را به اجبار به مدارس مسیحی فرستادند و در مساجد به شعائر مذهبی و مقدسات اهانت کردند و از هر جهت اهالی مسلمان مناطق اشغال شده را در تنگنا قرار دادند. خبر این ظلم و تعدی به علمای بزرگ و مراجع شیعی رسید و بزرگان دین مثل آیت الله مجاهد و شیخ جعفر کاشف الغطا با نگارش رساله‌های جهادیه مردم را به جنگ با نیروهای روسیه ترغیب کردند. در چنین شرایطی بود که جنگ دوم بدون اعلان رسمی آغاز شد و با توجه به هیجانی که در بین مردم و سربازان وطنی شکل گرفته بود نیروهای ایران توانستند در عرض سه هفته بسیاری از نقاطی که حسب عهدنامه گلستان به روسیه واگذار شده بود باز پس بگیرند اما به دلیل بی‌کفایت شاه و خیانت درباریان کمک‌های لازم به عباس میرزا نرسید و روس‌ها نیروهای ایرانی را عقب راندند و بخش‌های دیگری از خاک ایران را اشغال کردند. در این هنگام، انگلیس که منافع خود را در خطر می‌دید، وساطت کرد و عهدنامه ترکمنچای امضا شد که به موجب آن امتیازات فراوانی از سوی دولت یران به حکومت تزاری روس داده شد.

ملت سازی بر پایه دروغ

جدایی قفقاز از ایران تنها از بعد سیاسی تاثیرگذار نبود بلکه در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی هم نمود پیدا کرده بود. اهالی قفقاز اگرچه به حکم اجبار مجبور شدند تن به انقیاد تزارها بدهند اما تا مدتها و حتی تا هم اکنون هم بسیاری از نخبگان آنها از پیوندهای محکم تاریخی و فرهنگی با ایران تمدنی سخن می‌گویند. با این وصف، اشغالگران همواره در پی فرصتی بودند تا هویت مردم قفقاز را از آنها بگیرند و از این رو در قالب پروسه‌های غیر علمی و غیر حقیقی و با جعل و تحریف تاریخ دست به ملت سازی زدند.

با خاتمه دوره‌ اول جنگ‌های ایران و روس و تحمیل عهدنامه‌ گلستان، ایران ناچار به چشم‌پوشی از ادعاهای سرزمینی خویش نسبت به بخش بزرگی از سرزمین‌های خود در قفقاز شدند و روس‌ها در واقع علاوه برتفرقه‌افکنی بین ایرانیان و اتباع مسیحی گرجی و بخشی از اتباع ارمنی ایشان، بخش بزرگی از مسلمانان قفقاز شمالی و جنوبی را که در طول قرن‌ها احساس یگانگی و پیوند با برادران ایرانی خویش داشته‌اند، را به زیر یوغ خود بردند.

حاکمیت روسیه تزاری در قفقاز تثبیت شد، روس‌ها که به خوبی دریافتند با وجود زبان فارسی و تداوم ریشه‌های عمیق فرهنگ ایرانی در قفقاز راه‌به‌جایی نخواهند برد و از این رو کمر به قطع ریشه‌ها و نابودی تجلیات فرهنگ و تمدن ایرانی در سرزمین‌های مسلمان و مسیحی قفقاز بستند.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها