خاطره مهران رجبی از حضور خودش و کیانوش عیاری در مجلس ختم

مهران رجبی با حضور در ۳ سریال، پرکارترین بازیگر این شب‌ها تلویزیون است او چطور می‌تواند هم با کیانوش عیاری کار کند و هم با مسعود ده‌نمکی؟
کد خبر: ۷۲۲۴۴۴
خاطره مهران رجبی از حضور خودش و کیانوش عیاری در مجلس ختم

مهران رجبی ۵۳ ساله، بازیگر خوش‌مشرب و خوش برخوردی است. شاید برای همین باشد که این معلم کرجی‌الاصل که از اکتشافات رضا میرکریمی، هم‌دوره‌ دانشگاهش بود، توانست به سرعت در سینما و تلویزیون ایران رشد کند. رجبی سال ۱۳۷۶ در نقش ناظم بداخلاق سریال بچه‌های مدرسه همت رضا میرکریمی جلوی دوربین رفت. او که مدرک فوق‌لیسانس گرافیک دانشگاه تربیت مدرس را دارد بدون آموختن فنون بازیگری کاملا رها و بدون قید و راحت جلوی دوربین رفت و مورد توجه قرار گرفت. بازی در حدود ۴۰ فیلم سینمایی و ۲۰ سریال در این ۱۷ سال نشان میدهد او به شدت پر کار است. کارگردان‌های مختلفی، رجبی را جلوی دوربین‌شان برده‌اند. از کیانوش عیاری سختگیر گرفته تا کمال تبریزی، رضا میرکریمی و حتی مسعود ده‌نمکی، پرکاری او باعث شده که این شب‌ها او را در ۳سریال «معراجی‌ها»، «دردسرهای عظیم» و «روزگار قریب» روی آنتن ببینیم. او چطور از پس این نقش‌ها برمی‌آید و چرا به نظر می‌رسد این نقش‌ها تا حد زیادی شبیه یکدیگرند.

***

*این شب‌ها، شما را در ۳ سریال متفاوت می‌بینیم. این کارها چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟

من این ۳ سریال را در سال‌های مختلف بازی کرده‌ام که از قضا، پخششان با هم همزمان شده است. اولین کار روزگار قریب از کیانوش عیاری است که از شبکه تماشا بازپخش می‌شود این اثر با امضای عیاری است. فرم بازی در آن با نگاه کارگردان آن مطابقت دارد. عیاری خیلی سخت، بازی می‌پذیرد. از هر فردی هر نوع بازی را قبول نمی‌کند. به نظرم عیاری استاد کار است. کار دوم دردسرهای عظیم برزو نیک‌نژاد بود پخش‌اش هفته پیش از شبکه ۳ تمام شد. قصه آن به گونه‌ای بود که بازی خاص خودش را می‌طلبید. بازی در این کار را نمی‌شد در روزگار قریب عیاری ارائه داد. قصه دردسرهای عظیم باید باورپذیرتر و دلی‌تر انجام می‌گرفت چون شخصیت من، فرد عاقل یک جمع است. قصه و بازی در این نقش به کنار، حتی نوع نگاه کردن یا شخصیت متفاوت است که تمامی این موارد و نکات را یک بازیگر باید درک کند در غیر اینصورت سقوط می‌کند و به جایی نمی‌رسد اما نقشم در معراجی‌ها که از شبکه ۱ در حال پخش است؛ پدر یک شهید مفقودالاثر بوده که کاملا با ۲ نقش قبلی‌ام متفاوت است. پدری که خودش را زرنگ جلوه می‌دهد. مخالف جبهه رفت پسرش است و در عین داد و فریادش، دل مهربانی دارد. در واقع پدری است که تنها یک پسر دارد و بسیار هم به او علاقه‌مند است. بنابراین می‌طلبد که در مواقعی فریاد بزند و در مواقعی غمگین شود. بنابراین بازی‌هایم در شخصیت‌های مختلف با هم متفاوت بوده‌اند. هر کدام نوع خاصی از بازیگری را می‌طلبد که من در حد توان و بضاعتم برای این نقش‌ها کار کرده‌ام.

*با همه این نکاتی که گفتید اما در تمام بازی‌هایتان چه جدی چه طنز، یک نوع تم طنز وجود دارد. انکار همه‌شان شبیه هم‌اند.

این نوع ویژگی‌ها به ژنتیک و ذات افراد برمی‌گردد گاهی اوقات یک فرد که میمیک خنده‌داری دارد در مجالس ختم هم که حضور داشته باشد به گونه‌ای به مراسم و قبر نگاه می‌کند که گویا حرفی برای گفتن دارد و حتی در مواردی، دیگران به او نگاه نمی‌کنند که شاید خنده‌شان بگیرد. من یک مجلس ختم با کیانوش عیاری رفتم. به من گفت خواهش می‌کنم زیاد من را نگاه نکن وگرنه الان خنده‌ام می‌گیرد، کمی ملاحظه من را بکن. بنابراین حرفم این است که تم طنز از یک انسان ترشرو در نمی‌‌آید حتی اگر حرفی هم بزند میمیک ضعیفی از خنده را ارایه می‌‌دهد که ناخوشایند است. انتخاب بازیگران هم براین اساس است که آیا خود این بازیگر، توانایی خندیدن دارد که بتواند مخاطب را هم بخنداند؟ چرا که اگر توانایی خندیدن نداشته باشد بازیگر طنز نخواهد شد.

/Media/Image/1392/08/11/635190085198071861.jpg

*اما بعضی دیالوگ‌ها و رفتارتان در خانه پدری هم که یک فیلم کاملا جدی و تکان دهنده بود باعث خنده مخاطب می‌شد. در آن فیلم که قرار نبود فضا را تلطیف کنید.

برخی اوقات این نوع تم را خود من به عنوان بازیگر ارائه می‌کنم و در صورت خوب بودند، کارگردان می‌پذیرد. در واقع نه به این شکل که بگوییم و بخندیم تا شکل کار تغییر کند. نه هرگز این کار را نمی‌کنیم یا حداقل در فیلم سینمایی خانه پدری این اتفاق نیفتاد ولی در واقع کارگردان براساس شناخت، بازیگر را برای بازی در یک نقش انتخاب می‌کند و می‌گوید این مدل بازی خوب است.

*چرا کارگردان‌های مختلف از عیاری گرفته تا ده‌نمکی با شما کار می‌کنند؟

من درکار با هر کارگردانی یک نکته و مطلب تازه و جدیدی یاد می‌گیرم. همکاری من با آنها به گونه‌ای نیست که مثلا در کار با یک کارگردان تازه کار، به قول امروزی‌ها از خودم حرفه‌ای بازی در بیاورم و بازی‌ام را به او دیکته کنم. من به هیچ‌ عنوان این کار را نکردم و نمی‌کنم و اصلا توانایی این نوع اداها را ندارم که حالا چون کارگردان تازه‌کار است به گونه ای بازی کنم که کار ضعیفی ارائه بدهم که نتیجه آن کاربردی شود. نه واقعا اینگونه نیست. من حتی نکاتی که به ذهن کارگردان نمی‌رسد و آن را برای کیفیت کار صلاح می‌دانم به او پیشنهاد می‌کنم و آن تجربه را در اختیار او قرار می‌دهم. هیچ تفاوتی بین کارگردان کار اولی با کارگردانی مثل کیانوش عیاری که از نظرم ارشد کارگردانی است، نمی‌بینم. با جان و دل جلوی دوربین هر دوی آنها می‌روم و همیشه به خودم می‌گویم که یک کارگردان تازه‌کار ممکن است در آینده بهترین کارگردان شود.

*کار به عیاری چه فرقی با ده‌نمکی دارد؟

وقتی با کیانوش عیاری کار کردم یقین پیدا کردم که سواد بازیگری‌ام بیشتر شده چون به گونه‌ای از بازیگر بازی می‌گیرد که در کارهای قبلی آن نوع بازی را متوجه نمی‌شدم یا شاید آن را انجام می‌دادم و خودم متوجه نمی‌شدم یا شاید آن را انجام می‌دادم و خودم متوجه نبودم. حتی شاید چون انجام می‌دادم عیاری من را انتخاب کرد، مسعود ده‌نمکی فرد خوب و خش مشربی است و برعکس عیاری کمتر به بازی کار دارد. برای او بیشتر نحوه و ادای دیالوگ‌ها و خود دیالوگ‌ها مهم است.

*شما برای بازی در هر نقش چقدر زمان می‌‌‌گذارید؟

زمان خاصی برای نقش‌هایم نمی‌گذارم. در مرحله پیش تولید یک دور‌خوانی و تمرین کوتاه قبل از سکانس دارم. نوع بازی، فونداسیون و شخصیتی که باید داشته باشم را از قبل آماده می‌کنم و با همان فرمان جلو می‌روم. کارگردان در آنها نظر می‌دهد که در یک سکانس‌هایی چگونه بازی کنم بهتر است، بنابراین بعد از خواندن فیلمنامه نقش را پیدا می‌کنم. (تماشاگران امروز)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها