عملیات مروارید یکی از صدها عملیات رزمندگان ایران در هشت سال دفاع مقدس است که اقتدار نیروی دریایی ایران را در مقابل ارتش بعثی به نمایش گذاشت . مقاله زیر به تشریح این نبرد دریایی می پردازد .
کد خبر: ۷۲۰۹۵۸
ناوچه پیکان، زلزله ای برای نیروی دریایی عراق

نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با گسترش ناآرامی‌ها در مناطق مرزی و از نخستین روز آغاز جنگ با آمادگی کامل برای رویارویی با یگان‌های دریایی دشمن آماده شد و در اولین گام با تشکیل قرارگاه عملیاتی در بوشهر با نام نیروی رزمی 421 در 30 شهریور 1359 یعنی یک روز قبل از آغاز حمله همه جانبه عراق به ایران، تمامی یگان‌های دریایی در کنترل عملیاتی قرارگاه مذکور درآمدند تا وحدت فرماندهی و هماهنگی در اجرای عملیات‌ دریایی حاصل شود. این نیرو بلافاصله با به اجرا گذاردن طرح‌های مختلف گشت و شناسایی منطقه توسط بالگردهای نداجا و مأموریت‌های مستمر گشت و پدافند از منافع ملی و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در آب‌های خلیج‌فارس مراقبت و به مقابله با اقدامات احتمالی سطحی و هوایی دشمن پرداخت. به گونه‌ای که در همان ماه اول جنگ چند فروند هواپیمای جنگنده و یگان شناور دشمن مورد هدف ناوها و ناوچه‌های ایرانی در منطقه شمال خلیج‌فارس قرار گرفته و منهدم شدند. پس از انجام عملیات‌ اشکان و شهید صفری در آبان 1359 توسط یگان‌های دریایی علیه سکوهای نفتی البکر و الامیه و انهدام این ترمینال‌های نفتی و محروم ساختن عراق از صدور نفت از طریق خلیج فارس، از یک سو یگان‌های شناور دشمن دیگر جرأت ظاهر شدن بر پهنه آب‌های خلیج فارس را نداشتند و از سوی دیگر حکام بعثی از ضربات دلاوران نیروی دریایی بر اقتصاد آن کشور، چون ماری زخم خورده به خود می‌پیچیدند. همین امر مقدمات اجرای عملیات مروارید را فراهم کرد و رزمندگان دلیر و مؤمن نداجا، طرح عملیاتی مروارید را تهیه کردند تا با اجرای آن متجاوزان را که ‌گاهی برای ابراز وجود در آب‌های اطراف عراق تردد می‌کردند یا اخباری در مورد حضورشان در بنادر دیگر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس می‌رسید از آب‌های پاک خلیج فارس دور کنند.

غیور مردان نداجا با آگاهی از سردرگمی مقامات دشمن پس از انهدام ترمینال‌های نفتی آن کشور در عملیات‌ اشکان و شهید صفری، به طراحی عملیات مروارید پرداختند. در این طرح ـ که برای عملیات مشترک با نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تهیه شد ـ برنامه‌ریزی شد که براساس تمرینات و مانورهای مشترک که قبلا نیروهای دریایی و هوایی با هم انجام داده بودند، یگان‌های نیروی دریایی ضمن تعیین مختصات دقیق یگان‌های سطحی دشمن، جنگنده‌های خودی را روی هدف هدایت کنند تا نسبت به انهدام شناورهای سطحی دشمن اقدام شود.

نکته مهم برای اجرای این عملیات مشترک آن بود که یگان‌های سطحی دشمن به دلیل ضرباتی که قبلا از دلاوران نداجا خورده بودند، از رویارویی با یگان‌های نیروی دریایی ایران گریزان بوده و سعی می‌کردند که هیچ‌گاه با نیروهای دلیر نداجا مواجه نشوند. لذا هرگاه که یگان‌های دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بر پهنه آب‌های شمال خلیج فارس به گشتزنی می‌پرداختند، یگان‌های دشمن به پناهگاه‌های خود می‌خزیدند و از صحنه فرار می‌کردند. برای رفع این مشکل لازم بود دشمن به طریقی که همانا حمله مجدد به ترمینال‌های نفتی و تصرف آنها بود، تحریک شود تا دست به اقداماتی بزند که رزمندگان مؤمن ایرانی در انتظار آن هستند. مجموع? این عملیات نقط? اوج هماهنگی و همگامی 2 نیروی قهرمان دریایی و هوایی در صحنه‌های نبرد با متجاوز به شمار می‌رود.

هدف نهایی از اجرای عملیات مروارید کشاندن یگان‌های دریایی دشمن به صحنه دریا و انهدام آنها بود، زیرا براساس تجزیه و تحلیل انجام شده توسط کارشناسان نیروی دریایی ارتش مشخص بود که حکام بعثی توان پذیرش آن را ندارند که ترمینال‌های البکر و الامیه 3 بار و آن هم در فاصله زمانی کم توسط دلیرمردان دریایی ایران مورد حمله قرار گیرند. به همین دلیل برای مواجهه با این حمله تصمیمات عجولانه خواهند گرفت و یگان‌های خود را سریع به دریا اعزام خواهند کرد.

برابر طرح تهیه شده، بالگردهای هوادریا، ناوچه‌های موشک‌انداز پیکان و جوشن، تیم عملیات ویژه، یدک‌کش دلیر و جنگنده‌های F4E و 14‌F در عملیات شرکت داشتند. ناوچه‌های موشک‌انداز پیکان و جوشن وظیفه کنترل سطحی منطقه و پشتیبانی تیم عملیات ویژه را به عهده داشتند.

تیم عملیات ویژه که مشتمل بر 7 نفر شامل فرمانده تیم، افسر مخابرات، افسر اطلاعات و 4 نفر از کارکنان زبده تکاور دریایی بود بر اساس طرح مانور وظیفه داشتند به وسیله بالگرد روی سکو پیاده شده و آن را تسخیر کنند. سپس دیده‌بانی دهانه خورعبدالله را برای اعلام موقعیت یگان‌های دشمن که از پناهگاه خود خارج می‌شوند را انجام داده و از طریق نیروی رزمی 421 به جنگنده‌های خودی اطلاع دهند. یدک کش دلیر عهده‌دار حمل و انتقال تجهیزات، مهمات و آذوقه تیم عملیات ویژه به سکو بود که به دلیل خرابی موتور و رادار در سکوی نوروز متوقف و این وظیفه را ناوچه پیکان داوطلبانه به عهده گرفت. جنگنده‌های14 F با پرواز در ارتفاع بالا برفراز خورموسی مأموریت پوشش هوایی (TOP COVER) را به عهده داشتند و‌جنگنده‌های E 4 F مجهز به موشک هوا به سطح ماوریک موظف بودند که با هدایت ناوچه‌های خودی به یگان‌های سطحی دشمن حمله نموده و آنها را نابود کنند. از نکات مهم و برجسته این عملیات، همکاری و هماهنگی بسیار خوب نیروی دریایی و نیروی هوایی بود که موفقیت عملیات را به دنبال داشت. از دیگر نکات برجسته این عملیات، پیروزی و برتری تنها 4‌نفر از تکاوران دریایی نداجا بر 20 نفر نظامی دشمن است که روی سکو مستقر بودند و آنچنان دلاورانه با دشمن مبارزه کردند که برای آنها این تصور پدید آمده بود که تعداد زیادی نظامی ایرانی روی سکو پیاده شده‌اند، به طوری که یکی از اسرای عراقی که پس از اسارت، تعداد ایرانیان را مشاهده کرده بود با تعجب پرسیده بود که شما فقط 7 نفرید؟ همان‌گونه که پیش‌بینی شده بود، با اجرای این عملیات دشمن یگان‌های مختلف خود را یکی پس از دیگری از خور عبدالله بیرون فرستاد و با هواپیماهای خود نیز سعی در پشتیبانی هوایی آنها کرد. در طول اجرای عملیات جمعا 12 فروند از انواع شناورهای نیروی دریایی عراق منهدم و 3 فروند از آنها خسارت و صدمات کلی دیدند. همچنین تعداد 11 فروند از هواپیماهای جنگنده نیروی هوایی دشمن سرنگون شدند.

اجرای عملیات مروارید موجب شد که بیش از دوسوم نیروی دریایی رژیم بعثی منهدم و باقیمانده آنها نیز دیگر تا پایان جنگ هیچ‌گاه جرأت نکردند فراتر از دهانه خورعبدالله و اطراف جزیره بوبیان تردد کنند. مأموریت نیروی دریایی که همانا باز نگهداشتن خطوط مواصلات دریایی خودی و بستن خطوط مواصلات دریایی دشمن است در شصت‌وهشتمین روز دفاع مقدس بطور کامل محقق شد و تکلیف جنگ دریایی با دشمن متجاوز را یکسره کرد. در پی این عملیات علاوه بر قطع صدور نفت از طریق ترمینال‌های نفتی البکر و الامیه، براثر انهدام بخش اعظم توان دریایی عراق، سیادت دریایی ایران در منطقه خلیج فارس بطور کامل تحقق یافت و بنادر و جزایر و تأسیسات ایران تا پایان جنگ 8 ساله توسط یگان‌های سطحی دریایی دشمن مورد تهدید قرار نگرفت. در مقابل در تمام این مدت راه‌های مواصلات دریایی دشمن مسدود گردید و هیچ کشتی تجاری یا نفتکش نتوانست به سواحل و بنادر آن تردد کند. لذا آن کشور با مساعدت و همکاری دیگر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس، نیازمندی‌های نظامی و غیر نظامی خود را تحت پرچم دیگر کشورها تا بنادر کشورهای جنوب خلیج فارس حمل و پس از تخلیه در بنادر آن کشور از طریق زمینی و با هزینه بالا به عراق منتقل می‌کرد. همچنین از طریق بندر عقبه اردن، اقدام به تأمین مایحتاج خود می‌کرد که همین امر موجب تحمیل هزینه‌های بسیار به اقتصاد آن کشور و در نهایت مقروض شدن میلیاردها دلار به دیگر کشورها شد.

نیروی دریایی رژیم بعثی که علاوه بر یگان‌های سطحی، تعداد زیادی از کارکنان دریایی خود را نیز از دست داده بود، دیگر در کوتاه‌مدت امکان جایگزینی یگان‌های دریایی بویژه نفرات آموزش دیده دریایی را نداشت. ضمنا حکام دشمن با نتایج حاصل از عملیات مروارید متوجه شده بودند که حتی در صورت جایگزینی تجهیزات و نفرات از دست داده، بازهم نیروی دریایی آن کشور توان رویارویی با مبارزان شجاع و مؤمن نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را ندارد. در نتیجه تا مدت زیادی راه‌های مواصلاتی ایران بدون مشکل جدی از امنیت نسبی برخوردار بود و فقط گاهی با تهدیدات جزئی هوایی روبه‌رو شد که آن هم توسط یگان‌های مختلف پدافندی و نهاجا دفع می‌شد تا این‌که ارتش دشمن با تغییر تاکتیک و با کمک ابر‌قدرت‌ها اقدام به دریافت هواپیماهای سوپراتاندارد و بالگردهای سوپرفرلون مجهز به موشک اگزوست از فرانسه و همچنین دریافت موشک‌های ساحل به دریای کرم ابریشم از چین کرد تا توسط آنها راه‌های دریایی ایران را با خطر مواجه سازد. در مقابله با این امر نیز نداجا با وجود نبود تجهیزات ضد موشک، سامانه‌های پدافند نقطه‌ای یا تجهیزات مدرن پدافند هوایی، فقط با به کارگیری تاکتیک‌ها و نوآوری‌های دریادلان نیروی دریایی ارتش توانست حملات دشمن را خنثی کند. لازم به توضیح است که در سال‌های آغازین جنگ وضعیت بنادر جنوبی ایران به شکل امروزی نبود و بنادر شهید رجایی و شهید باهنر راه‌اندازی نشده بود. همچنین اسکله تجاری بندرعباس تنها قادر به پهلو‌دهی تعداد اندکی کشتی تجاری بود. در آن سال‌ها بزرگ‌ترین و تنها بندر تجاری که قادر به پهلودهی تعداد زیادی کشتی تجاری بود، بندر امام‌خمینی(ره) در انتهای خورموسی بود. از این رو برای تأمین نیازمندی‌های کشور لازم بود که بیشتر کشتی‌های تجاری به این بندر هدایت و تخلیه شوند.

دشمن بعثی تمام سعی خود را برای مسدود کردن این راه ‌دریایی به عمل آورد اما با وجود به کارگیری تجهیزات مدرن و پیشرفته، نتوانست نتیجه‌ای بگیرد و هیچ‌گاه راه مواصلات دریایی این بندر را با وجود نزدیکی به خاک خود نتوانست به طور جدی با خطر مسدود شدن، مواجه کند. دشمن در طول 8 سال جنگ فقط در معدود دفعاتی از طریق نیروی هوایی خود توانست تأسیسات نفتی ایران در خلیج فارس را مورد حمله قرار دهد.

در بیان اهمیت عملیات مروارید همان بس که به فرمان حضرت امام خمینی (ره) روز 7 آذر، روز نیروی دریایی نامگذاری شد.

ناگفته نماند که برخی غیر مطلعان در زمینه مسائل دریایی در خصوص جنگ دریایی اظهار کردند که نداجا بعد از عملیات مروارید دیگر در جنگ شرکت نداشت و جنگ در دریا خاتمه یافته بود یا برخی اظهار کردند که نیروی دریایی ارتش در زمان جنگ به وظایف خود عمل نکرده است. حال آن‌که اندکی اندیشه در خصوص چگونگی تامین هزینه‌های هنگفت اداره کشور و جنگ از طریق صدور نفت و همچنین تامین مایحتاج کشور که اغلب از طریق واردات و آن‌ هم از راه دریا تامین می‌شد و این نکته که مرکز صدور نفت ایران، جزیره خارک و تنها بندر بزرگ برای پهلوگیری کشتی‌های تجاری حامل محمولات وارداتی، بندر امام خمینی (ره) هر دو در نزدیکی خاک دشمن و در تیررس تجهیزات آفندی او قرار داشت و با وجود این هیچ‌گاه در مدت جنگ وقفه‌ای در صادرات نفت و واردات نیازمندی‌های جامعه و جنگ پدید نیامد، خود گویای آن خواهد بود که نیروی دریایی چگونه ماموریت و نقش خود را در جنگ به بهترین شکل ممکن جامه عمل پوشانده است که رهبر فقید انقلاب حضرت امام خمینی (ره) در توصیف و تجلیل از رزمندگان نیروی دریایی ارتش فرمودند:

نیروی دریایی ارتش نیز همچون دیگر نیروها بحمدالله در آب‌های خلیج فارس و مرزهای آبی کشور در عرصه دفاع مقدس از کشور اسلامی‌مان چون نگینی درخشنده بر عرشه کشتی افتخار و صلابت خود استوار ایستاده است.

دفتر پژوهش‌های نظری و مطالعات راهبردی نداجا

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها