جام جم سرا:
1. آمدنش بهطور طبیعی خوشامدگویی میطلبد؛ فرحبخش است و دلگشا، بهویژه اگر مدتی از نیامدنش گذشته باشد. چه عمودی و مایل قدم بردارد، راه بیفتد و باران شود؛ چه افقی در قالب رودی، نهری یا کانال آبی، روان شده باشد. اما به همان میزان که برای بسیاری، خوشایند است صدای پایش میتواند نفسگیر باشد؛ گاهی لحظات ناخوشایندی که شاهد بیهوده آمدنش هستی آنقدر کش مییابد که مجبور میشوی بد بگویی به همه آنانی که از سرِ شاید ناآگاهی اجازه آمدنش را دادهاند.
2. مگر میشود بیحسابوکتاب عنوان «نخستین» را بهدست آورده باشد؟ مگر میشود از سر تصادف نخستین واژهای باشد که آموختهایم. مگر میشود نخستین و دومین حرف الفبا را از آن خود کرده باشد اما آنقدر که شایستهاش هست در رثایش نسروده باشیم و آنگونه که بایستهاش است با او رفتار نکرده باشیم؟ شده است دیگر...
3. اهل فرهنگ مینماید؛ پیشینهاش این را نشان میدهد. کارگردانی، فیلمنامهنویسی و فیلمبرداری کرده است. سریالش طنز است و پرطرفدار. من هم یکی از آن بینندهها. قسمت بیستودوم سریال که میرسم جناب کارگردان شگفتزدهام میکند؛ دهانوامانده از اینکه یک نکته بسیار ساده و به همان میزان ضروری را به شکل فجیعی نادیده گرفته است؛ آخر مگر میشود از بین آن همه آدم پشت صحنه و جلو صحنه یک نفر نبوده باشد که بگوید داریم ظلم میکنیم به خودمان و آیندگانمان؟ مگر میشود یک نفر نبوده باشد حداقلی از حس مسوولیتپذیری را داشته باشد؟ مگر میشود یک کارگردان از تاثیر قوی و غیرمستقیم صحنههای فیلم بر ذهن و روان مخاطب بهویژه کودکان آگاه نباشد؟ پس چرا از ابتدا تا انتهای یک سکانس، بیوقفه و بدون هیچ توجیه و ضرورت تصویری، شیر آب را باز گذاشته است؟ نفسم بند میآید. ادامه نمیدهم. دلم نمیآید ادامه سریال را ببینم اما با خودم میگویم اگر من کارهای بودم بدون شک سازندگان این سریال را به عذرخواهی و پرداخت جریمهای سنگین ملزم میکردم! کارهای نیستم و خیالبافی هم راه به جایی نمیبرد...
4. تحصیلکرده است؛ میگوید در بهترین دانشگاه ایران دانشاندوزی کرده است. همیشه شاکی است از اینکه شیر روشویی خراب است، چون آب را میپاشد. با خودم میگویم هوش زیادی نمیخواهد که بداند هر شیری را با بیشترین فشارش باز کنی آبش همزمان سر به آسمان و زمین میساید و شما هم که وسط آسمان و زمین هستید بیبهره از آن نخواهی بود.
5. شیلنگ را به شیر آب راهرو وصل کرده و با سرخوشی تمام دارد جلو منزل را بهگمان خودش خنک میکند و گردوغبارش را میروبد. هوارم بلند میشود؛ «مادر من! داری چیکار میکنی. ملت دارن از تشنگی میمیرن تو به فکر خنککردن آسفالت داخل کوچهای؟» شیر آب را میبندد و در جوابم میگوید: «گیرم من رعایت کردم بقیه همسایهها را چه میکنی؟» از این پاسخ درمیمانم. حرفی برای گفتن نمیماند. با خودم میگویم مشکل همینجاست دیگر. مشکل این است که همه دنبال معجزهایم که نجاتمان دهد. چشم به همسایه دوختهایم که رعایت کند. خود را تافتهجدابافته میدانیم و دلمان میخواهد دیگری رعایت کند و اگر ما نکردیم بهجایی برنخورد. واژهای به نام «همبستگی» را باید فراخوانی کنیم که دوباره به چشم بیاید و به کار واداردمان... .
6. صدای گیرایی دارد؛ با حالتی طلبکارانه میگوید: «خانم من میخواهم کنتور منزلم را تفکیک کنم. چهکار باید بکنم؟». دارم برایش توضیح میدهم؛ میپرد وسط حرفم و میگوید: «خانم اجازه بدهید...» و شروع میکند به صحبتکردن. اجازه نمیدهم چون او اجازه نداده است جملهام را تمام کنم. میگویم: شما اجازه بدهید با همکارم صحبت کنید. به همکارم میگوید: «من... هستم؛ گوینده رادیو فلان.» همکارم میگوید: شما هرکه و هرکجا هستید برای ما عزیزید. گوینده رادیو میگوید: «میخواهم کنتور منزلم را تفکیک کنم». همکارم شرایط تفکیک کنتور را برایش توضیح میدهد و این گوینده رادیو هم میرود که کنتور آب ساختمانشان را تفکیک کند تا راحتتر بتواند به استخر منزلش برسد. با خودم میگویم ایران تشنه است و گوینده خوشصدای ما در فکر سیرابترکردن استخر منزلشان... .
7. ظاهرا رفتاری است فراگیر؛ کوچک و بزرگ نمیشناسد؛ تحصیلکرده و غیر آن هم اینبار تمایزبخش نیست؛ هنرمند و غیرهنرمند هم در این زمینه بسیار به هم نزدیک میشوند. آب، استفاده میشود بیآنکه حساسیت بهجایی در شیوه استفاده از آن وجود داشته باشد. این سبک استفاده، تبدیل به عادت شده است.
فقط این را میدانم که ترک عادت بهراحتی صورت نمیگیرد. اراده میخواهد. ارادهای که با عوامل بازدارنده و تشویقی بیرونی، مانا نخواهد بود. ارادهای میخواهد که درونی باشد، ارادهای که پشتش این فکر خوابیده باشد که من بهتنهایی تاثیرگذارم؛ من بهتنهایی میتوانم کاری کنم که تشنگی، واژهای غریب شود. (رویا مرادیزاده - دانشآموخته کارشناسی ارشد ارتباطات/شرق)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد