پرده نقره ای سینما و جعبه جادویی تلویزیون خودآگاه و ناخوآگاه چشم هر ناظری را به خود جلب می کند و حتی برای یک لحظه هم که شده در دل و ذهن او این آرزو و اندیشه را شکوفا می کند که کاش او در جایگاه قهرمان و فاعل آن کاراکتری باشد که اکنون فرسنگ ها با آن فاصله دارد و تنها نقطه ارتباط نزدیک آنها، فاصله دور آن ناظر با پرده سینما و یا صفحه آن جعبه جادویی است! چرا که محبوبیت، شهرت و بی گمان ثروت بازیگران در دنیای غرب و همین ایران خودمان، با سیستم یک کلاغ، چهل کلاغ معروف، به سرعت در جامعه می چرخد و در این بین جوانان که شور و اشتیاق بیشتری دارند طالب رسیدن به جمیع خوشبختی ها در کوتاهترین زمان ممکن و بهترین شکل آن هستند.
اینچنین است که سودای بازیگر شدن در ذهن اغلب جوانان این سرزمین تبدیل به هدفی می شود که چشم آنها را بر حقایق سخت و صعب راه رسیدن به قله های شهرت و موفقیت در عرصه بازیگری می بندد و اینجاست که تراژدی اصرار جوانان بر خانواده ها برای تامین هزینه گزاف کلاس های بازیگری شروع می شود و آغاز تلخی هایی را رقم می زند که حتی به فاصله گرفتن برخی جوانان «عشق فیلم» از کانون گرم خانواده شان می شود و حتی متاسفانه در موارد اندکی آن جوانان در دام سودجویان و منفعت طلبانی گرفتار می شوند که نه تنها به آن شهرت بازیگری نائل نمی شوند که حتی آبروی خود و خانواده شان را به مخاطره می اندازند.
** شروعی نوید بخش، اما دنباله ای تلخ
همزمان با اوج گرفتن تب هنرپیشگی در نسل جوان کشور که خوشبختانه و یا متاسفانه کم هم نیستند، دیگر، مراکز آکادمیک تدریس شیوه های بازیگری پاسخگوی خیل این نیازها نبود و اینچنین بود که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجوز تاسیس کلاس های خصوصی تدریس بازیگری را زیر نظر هنرمندان خوشنام و موفق در این عرصه هنری را صادر کرد.
این کلاس ها در گام اول مرهمی بر داغ دل شکستگان پشت در دانشگاه ها برای آموزش هنر بازیگری بودند و انصافا باید اذعان داشت که با دلسوزی مدیران شان که خود از بزرگان عرصه سینما و تلویزیون بودند توانستند علاوه بر پاسخگویی به تقاضای بیشتر از ظرفیت محیط های آکادمیک به «عشق فیلم» های جوان، در مواردی نیروهای جوانی را معرفی و تربیت کنند که در مدت زمان کوتاهی با پشت سرگذاشتن پله های پیشرفت و ترقی امیدی را در دل پیشکسوتان عرصه هنرهای نمایشی و سینمایی ایجاد کردند که با بازنشتگی آنها، راه سخت و نفسگیرشان در سینما، تئاتر و تلویزیون ادامه دار خواهد بود.
اما طی یک دهه اخیر بار دیگر با رشد بی سابقه میل جوانان به کسب شهرت و محبوبیت از طریق بازیگر شدن، افرادی سودجو و فرصت طلب پیدا شدند که با توجه به نیاز جوانان برای رسیدن به قله های بازیگری از این خواست صادقانه نهایت بهره را بردند و با انواع و اقسام ترفندهای گوناگون، هنرآموزان را به خود جلب کردند و با برگزاری یک یا دو ترک کلاس آموزش مهارت های بازیگری و دریافت مبالغ سنگین از آنها، قول حضورشان را در اسرع وقت بر سر در سینماها و یا تیتراژ سریال های تلویزونی دادند و ناگفته پیداست که فرجام این کلاس ها جز سرخورده شدن جوانان، خانواده و از دست رفتن وجوه مالی پرداختی از سوی آنان برای کسب شهرت جوانان شان و جایگزین شدن آن پول پرداختی به چند برابر بیشتر، چیزی در بر نداشت!
** پنج سال تلاش برای هیچ
امید طلوعی، 23 ساله که اکنون در یکی از آموزشگاه های معتبر بازیگری به مدیریت یکی از باسابقه ترین هنرمندان این کشور مشغول آموزش فنون بازیگری است در گفت و گو با «ایرنا» می گوید: هفته ای 3 روز از قزوین به تهران می آیم تا در این کلاس ها شرکت کنم.
متاسفانه از 18 سالگی به دلیل علاقه بسیار به بازیگری و پی بردن به خلاقیت این هنر در درونم در کلاس های بازیگری شهر تهران ثبت نام کردم. آن آموزشگاه، چندان معتبر نبود، چرا که شهریه اش در قیاس با آموزشگاه های 9 گانه شناخته شده کمتر بود.
وی ادامه می دهد: اما خانواده ام وضع مالی مساعدی نداشت و نمی توانست هزینه آنها را پرداخت کند و به همین دلیل در یکی از آمورشگاه های شناخته نشده ثبت نام کردم و یک سال از وقتم و سرمایه خانواده ام به هدر رفت و به هیچ جا نرسیدم. سال بعد با اصرار دوباره من خانواده ام گفت که توان پرداخت شهریه مجدد را ندارد، برای همین شرکت در کنکور را رها کردم و کار کردم تا خرج شهریه ام را دربیاورم! به تهران آمدم و گرفتار یک آموزشگاهی شدم که بعد از 2 هفته از پرداخت تمام سرمایه ام متوجه شدم که دفتر خود را جمع کرده است. در اصل کلاه بردار بودند، نه معلم واستاد بازیگری! به هر حال 2 سال دیگر کار کردم تا بتوانم شهریه بیشتری که آموزشگاه های معتبر طلب می کنند را تهییه کنم و امسال در این آموزشگاه ثبت نام کرده ام و مطمئن هستم با تلاش، جدیتم و استعدادی که دارم به زودی به سینما راه پیدا می کنم و تمام سرمایه از دست داده خود و خانواده ام را دوباره به دست خواهم آورد!
** استفاده از پول و پارتی برای ورود به سینما
سمیه شاه مرادی، از هنرجویان یکی از آموزشگاه مشهور سینمای پایتخت، اصلی ترین دلیل گرایشش به بازیگری را کسب شهرت و افتخار برای خود و خانواده اش می داند و در گفت و گو با «ایرنا» عنوان کرد: خوشبختانه با راهنمایی های یکی از اقوام که در حرفه سینما دستی بر آتنش دارد از حضور سودجویان در این عرصه مطلع شدم و از مشهد به تهران نقل مکان کردم و در یکی از خوابگاه های دانشجویی خصوصی اتاق کوچکی اجاره کردم و به این آموزشگاه معتبر آمدم تا به هدفم برسم. از طرف آن فامیل به من پیشنهاد حضور در چند کار شد اما نمی خواستم با ارتباط خانوادگی به این حرفه وارد شوم، هر چند که پارتی و استفاده از آن امروزه در راه رسیدن به این هدف بعد از خرج پول در اولویت دوم برای موفقیت قرار دارد! اما علم بازیگری فراگرفتنی است و اگر کسی قصد حضور مداوم در سینما را داشته باشد باید علم آن را از پایه و زیر نظر اساتید فرابگیرد. امیدوارم با توجه به اینکه راه درست را انتخاب کردم به هدفه برسم والا مجبور می شوم من هم مانند بسیاری دیگر از پارتی خودم در سینما استفاده کنم!
** بینی عمل کرده و صورت زیبا شرط بازیگر شدن نیست
این تمام ماجرا نیست، چرا که در گفت و گو با اکثر این جوانان کمتر می توان دلیلی جز شهرت، محبوبیت، ثروت و حتی فخر فروشی به جوانان هم نسل خود برای حضور آنها در کلاس های آموزش بازیگری و یا حتی در دانشکده های مخصوص این هنر یافت! پس باید نظر اساتید را نیز می شنیدیم.
محمود عزیزی، بازیگر نام آشنای تئاتر، سینما و تلویزیون کشور که سابقه تدریس در دانشکده های نمایشی، سینمایی و همچنین کلاس های بازیگری را دارد درباره هنر بازیگری به «ایرنا» می گوید: جوانان از سینما تنها آنچه روی پرده است را می بینند و با سختی های بی شمار این کارآگاه نیستند. اینکه در این باره فرهنگ سازی نشده یک سو و آن سوی سکه این است که کسب شهرت و ثروت جزو ذات جوانان و نیروی فراوان جوانی آنهاست. بسیاری از آنها وقتی وارد این کلاس ها می شوند و سختی های آن را می بینند با آرزویشان خداحافظی می کنند.
وی ادامه می دهد: عده ای دیگر در گفت وگو با اساتید متوجه می شوند که شاید علاقه ای در این زمینه داشته باشند اما سایر خصوصیات آن را دارا نیستند و بهتر است وقت و سرمایه خود را در راه دیگری مصرف کنند که برای آنها پرفایده تر است.
بخشی دیگر نیز خرج های چند میلیونی برای جراحی های پلاستیک می کنند و احساس می کنند زیبایی ظاهر تنها شرط حضور افراد در سینما است. این شاید یکی از شروط لازم باشد اما کافی نیست. هر چند طی یک دهه چنین عاملی به عنوان شرط حضور تلقی می شد اما با هوشیاری هنرمندان و البته مسئولان جلوی این کار گرفته شد!
همچنین عبدالرضا اکبری، یکی دیگر از بازیگرن نام آشنای هنر ایران و از مدرسین این رشته در یکی از آموزشگاه های معتبر کشور می گوید: وقتی نیازی در جامعه مطرح باشد و تقاضا در آن زیاد باشد بی شک سودجویان و منفعت طلبان پای شان به میدان باز می شود، در اینجاست که نقش سازمان های نظارتی وزارت ارشاد و معاونت سینمایی بیش از پیش در این امر حیاتی است، چرا که حضور آنها علاوه بر جلوگیری از فعالیت آموزشگاه های بی مجوز در کشور به سلامت رفتاری و اخلاقی هنرمندان ایران اسلامی نیز صحه می گذارد و اجازه رشد پیدا کردن افکار نادرست در سطح کشور و بین عموم مردم را نمی دهد. هنرمند سرمایه ملی و مردمی است و محرم اسرار آنها، پس باید اعتماد بین آنها و مردم برقرار باشد تا حرف ها و پیام هایشان تاثیرگذاری مطلوبی بین مخاطبان داشته باشد.
** لزوم نظارت دقیق مسئولان به شرط تخصص
از جمیع این گفته ها می توان به این نتیجه رسید که از جادوی سینما و شهرت هنرمندان و دست اندرکاران آن نمی توان به سادگی گذشت و یا آن را کتمان کرد، اما شرط ورود به این هنر پذیرش رنج ها و مرارت هایی است که هنرمندان آن کشیده اند و با صرف پول و یا انجام اعمال جراحی نمی توان به شهرت رسید! چرا که اصولا طبق اصل معروف اجتماعی شهرت خریدنی نیست!
آموزش بازیگری در آموزشگاه های معتبر و دارای مجوز رسمی یکی از اصلی ترین شروط لازم برای ورود به این حرفه است اما داشتن توانایی های فردی، پشتکار فراوان، داشتن تحمل سختی های این راه و باقی قضایا نیز مواردی هستند که هر کدام مانعی در راه تحقق آرمان «عشق فیلم» ها در این راه به شمار می روند و وارد شدن به این فضا و رسیدن به موفقیت در آن مرد راه خود را می طلبد!
از سوی دیگر با توجه به حدود 900 مرکز آموزش بازیگری صرفا در تهران، نظارت دقیق، پیگیر و همه جانبه مسئولان به خصوص دلسوزان مرکز گسترش آموزش نیروی انسانی در معاونت سینمایی و وزارت ارشاد درباره صحت سلامت علمی و اخلاقی کارگزاران این مجموعه ها برای حفظ کیان خانواده ها و خانواده بزرگ هنر بیش از پیش احساس می شود و لازم است در این راه از بازرسانی بهره گرفته شود که حداقل تخصص لازم در شاخه های مختلف هنری را داشته باشند تا در نبرد کلامی با مسئولان این آموزشگاه ها به صرف بی دانشی و کم تجربگی به عنوان مغلوبی به حساب نیایند که بازنده این کارزار تنها آنها نیستند و هزاران هزار جوان و خانواده هایی هستند که برای به بار نشستن آرزوی فرزندانشان سرمایه مادی و معنوی زندگی شان را در اختیار آن مدیران قرار می دهند!
ناگفته پیداست که شوق دستیابی به قله های شهرت و محبوبیت چونان برزخی است که جوانان را در خود جای داده و در این میان، انتخاب اصلح و شناخت دقیق سره ها و ناسره ها به معنای انتخاب مسیر بهشت یا جهنم جوانان در راه تحقق رویاهای طلایی شان است! رویاهایی که با اندکی غفلت می تواند ضربه مهلکی بر پیکره آنها و خانواده هایشان باشد. به امید انتخاب بهترین ها برای همگان به خصوص «عشق فیلم» و «عشق سینما»های جوان کشورمان! (امین خرمی/ ایرنا)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد