جام جم سرا: پس از مصاحبه آزاده نامداری با روزنامه صبا (که آن را از طریق مطالب مرتبط در سمت چپ همین صفحه یا کلیک روی لینک آن مطلب با عنوان «آزاده نامداری از طلاقش میگوید: کاش خودم را زندگی میکردم» میتوانید بخوانید) ریتم زندگی، روایت خبرنگاری را منتشر کرد که اولین بار خبر ازدواج فرزاد حسنی و آزاده نامداری را به رسانهها کشید. سپس، آزاده در گفتوگویی تلفنی، پاسخی به حمید فراهانی راد، نویسنده یادداشت مذکور، داد که «جام جم سرا» هر دوی آنها را برای اطلاع خوانندگان و مخاطبانش در ادامه منتشر میکند.
***
روایت خبرنگار: الو! من دارم عروسی میکنم
به من گفت به خاطر اینکه رسانهها استنباط و متن شخصی شون رو ننویسن، دوست دارم خودت یه متن خوشگل واسه ازدواج من و آزاده بنویسی و منتشر کنی. از اونجایی که شخصا علاقه زیادی به فرزاد دارم، با ذوق تمام شروع کردم به نوشتن متن ازدواج غیرمنتظرهاش با آزاده نامداری. آنقدر برایشان خوشحال بودم که خواب از سرم پریده بود و چون خودِ فرزاد به شدت اهل قلمه، باید متنی مینوشتم که به دلش مینشست و بعد از تاییدش اون رو برای انتشار به رسانهها میفرستادم.
خلاصه اولین بار متن ازدواج رسمی فرزاد حسنی و آزاده نامداری رو در روزنامه تماشا منتشر کردم که حسابی سروصدا کرد. چند روز بعدش هم که به یکی از خیابانهای غربی تهران رفتم و فرزاد که اون روز حلقه دست چپش بدجوری تو چشم میزد، یک فلش بهم داد تا عکسهای مراسم عقدشون در جماران رو به همراه عکسهای یادگاریشان با حاج حسن خمینی منتشر کنم. نمیتونم فراموش کنم حساسیتهای عجیب فرزاد در شب نوشتن روایت مراسم عقدشون تو جماران رو. اون شب فرزاد خان حسنی برای اینکه متنی شایسته مراسم عقدشون در محضر حاج حسن خمینی منتشر شود، تا ۱۲ شب من رو تو دفتر تحریریه نگه داشت و بالاخره تایید متن رو ازش گرفتم و برای چاپ تو روزنامه تماشا فرستادم. بیاین گوشهای از متن مراسم عقدشون رو با هم مرور کنیم: «پنج شنبه ۶ تیرماه ۱۳۹۲؛ ساعت ۱۱ صبح؛ کوچه پس کوچههای جماران برای رقم خوردن اتفاقی بزرگ لحظه شماری میکنند. اینجا میزبان کسانیست که سالها برایمان حرف زدهاند، اجرا کردهاند و حتی بعضی وقتها از حقوقمان دفاع کردهاند. «فرزاد حسنی» و «آزاده نامداری» پنجشنبه به جماران رفتند تا حاج سیدحسن خمینی نوه به تعبیر داماد «آن تیر مُراد» خطبه عقدشان را جاری کند تا رسما همسر یکدیگر شوند.
چرا فرزاد با آن زبان نیشدار و تند و البته بیپروایش (که بارها و بارها چوبش را خورده)، قفل سکوت به زبانش زده و لام تا کام حرف نمیزند؟ |
فرزاد حسنی و آزاده نامداری به همراه خانوادههایشان وارد حسینیه جماران میعادگاه عاشقان روح الله شدند و بعد از دقایقی جهت جاری شدن صیغه عقد به دفتر حجت الاسلام حاج سیدحسین خمینی وارد شدند. فرزاد حسنی و آزاده نامداری که دلشان پر از شوق و دلهره بود، دقایقی بعد با حاج سیدحسن خمینی روبه رو شدند و بعد از ورود ایشان و خوشرویی همیشگیشان که موروثی حضرت امام (ره) است، حاج سیدحسن خمینی ابتدا به خوش و بش با فرزاد حسنی پرداخت و از او درباره مشغولیتهای این روزهایش پرسید که آقا داماد توضیحاتی درباره مجموعه رالی ایرانی به تهیه کنندگی سعید ابوطالب خدمت ایشان ارائه کرد. حجت الاسلام سیدحسن خمینی سپس با آزاده نامداری سلام و علیک کرد و درباره مشغولیتهای این روزهای او پرسید که مشخص شد عروس خانم این روزهای تلویزیون ایران، مشغول تحصیل در رشته روانشناسی است.
بعد از چند دقیقهای مراسم عقد این دو مجری توانای تلویزیون آغاز شد؛ حاج سیدحسن خمینی وکالت آزاده نامداری را برعهده گرفت و حاج آقا رحمانی وکیل فرزاد حسنی شد تا این مراسم با شکوه ویژهای انجام شود. بعد از جاری شدن خطبه عقد با لحن زیبا و روحانی حجت السلام سیدحسن خمینی، ایشان فرمودند: «انشالله که خداوند این ازدواج را برای این دو جوان امروز ما مبارک گرداند و درهای رحمت و خیر و برکت خود را به روی این خانواده تازه شکل گرفته باز کند. انشالله خداوند دلهای این دو جوان را روز به روز به هم با محبتتر قرار دهد و صفا و صمیمیت را بزرگترین سرمایه زندگی آقا فرزاد و آزاده خانم نماید. انشالله خداوند محبت پیامبر (ص) و اهل بیتش را سرمایه همیشگی این خانواده گرداند و این ازدواج را باعث اتمام رحمت، اکمال نعمت و وسعت رزق قرار دهد. انشالله خداوند فرزند صالحی به ایشان عطا کند که نور چشم خود و خانوادههایشان باشد و سربازان خوبی برای امام زمان باشند. امیدوارم این ازدواج طولانی و همچنین زندگی توام با خلوص نصیبشان کند.»
حالا اما سه ماهی از جدایی بیسروصدای فرزاد حسنی و آزاده نامداری میگذره. اهالی مطبوعات و رسانه همگی در جریان این اتفاق تلخ بودن، اما هیچ کس به حرمت حفظ حریم شخصی آنها دست به قلم نبرد و به قول رسانهچیها گفتیم داستان رو زیر سیبیلی رد کنیم! ولی دو روز پیش آزاده نامداری با گفتگویی جنجالی همه چیز رو رسانهای و رسما خبر جداییاش از فرزاد حسنی رو اعلام کرد. شنیدن این خبر همان سه ماه پیش آنقدر تلخ بود که چند روزی بهش فکر میکردم. آنقدر تلخ که حتی رویم نمیشد به فرزاد زنگ بزنم و دلداریش بدم. اصلا باورم نمیشد اون همه هیجان و ذوق یکدفعه و قبل از اینکه حتی زیر یک سقف بروند در نطفه خفه شود و تبدیل به یک حسرت بزرگ در زندگی هردویشان شود.
تنها یک سوال از آزاده نامداری دارم؛ خانم نامداری... شما که میدانستی بهتر است این آتش زیر خاکستر و محرمانه بماند، چرا این گونه خبر طلاقتان را رسانهای کردید؟ مگر نه اینکه شما مجری تلویزیونی هستید که میلیونها بیننده پای حرفهایتان مینشینند، بِهِتان اعتماد میکنند و شما و همکارانتان را الگوی زندگیشان قرار میدهند؟ چرا فرزاد با آن زبان نیشدار و تند و البته بیپروایش (که بارها و بارها چوبش را خورده)، قفل سکوت به زبانش زده و لام تا کام حرف نمیزند؟ اینکه همیشه چهرههای سرشناس از مطبوعاتیها شاکیاند که چرا در زندگی ما سرک میکشید را همه میدانیم، پس چطور شد شما این بار خودت پیشقدم شدی؟ چطور میشود یک زن ایرانی با این صراحت و بیهیچ ابایی در حرفهایش بگوید «قبل از اینکه همسر کسی باشم، مجری تلویزیونم!» خانم نامداری... یعنی مجری بودن در تلویزیون اینقدر با ارزشتر از همسر یک مرد ایرانی بودن است؟ منِ مخاطب دیگر چگونه میتوانم پای حرفهای شما در تلویزیون بنشینم و شما از راز و رمز موفقیت و اصالت یک زن ایرانی برایمان حرف بزنید و از خانه داری و همسرداری یک زن برایمان بگویید؟
من به واسطه دوستی با فرزاد حسنی و صحبتهای چند روز اخیرمان با صراحت میگویم او به شدت ناراحت است |
شخصا از فرزاد حسنی به خاطر سکوت معنادارش بعد از انتشار گفتگوی جنجالی آزاده نامداری تشکر میکنم که حداقل با قفل زدن به زبانش اجازه نداد بیشتر از این حیثیت و حرمت صداوسیمای ایران از بین برود. خانم نامداری... من نمیدانم در زندگی خصوصی شما دو نفر چه اتفاقاتی افتاده است، اصلا هم نه به من و نه به هیچ کسی در این کُره خاکی ارتباطی ندارد، اما از شما که به واسطه آنتن تلویزیون ایران تبدیل به یک چهره سرشناس شدهاید انتظار میرفت کمی دقیقتر به حساسیت جایگاهتان و بازتاب منفی انتشار حرفهایتان فکر میکردید و بعد تصمیم میگرفتید.
من به واسطه دوستی با فرزاد حسنی و صحبتهای چند روز اخیرمان با صراحت میگویم او به شدت ناراحت است و البته ما همه متعجبیم از این همه عجولانه رفتار کردن شما. خانم نامداری... دیگر همه میدانیم خیلی از چهرهها که شهرتشان هم اندازه شما یا بیشتر هم هست، از همسرشان جدا شدهاند اما هنوز یا شاید هم تا ابد این اتفاق تلخ را در بوق و کرنا نمیکنند و مطمئن باشید هیچگاه با افتخار از آن حرف نمیزنند.
امیدوارم دیگر شاهد اتفاقاتی از این دست در میان اهالی هنر نباشیم تا هر کسی که از راه میرسد به خودش جرات ندهد بگوید فضای این عالم مسموم و ناسالم است.
***
پاسخ آزاده نامداری: چرا هر کسی از استنباط شخصیاش داستان درست میکند؟
«من یادداشت شما در تی وی پلاس را دیدم، به نظرم خیلی یک طرفه به قاضی رفته بودید. روی سخن من با آقای حمید فراهانی راد است که دوست مشترک من و فرزاد حسنی است. ایشان اگر دوست فرزاد است، طبعا دوست من نیز بوده و باید جواب سوالهایی که در آن متن از من پرسیده بودند را نیز منتشر کنند تا قضاوت عادلانهای اتفاق افتاده باشد.
به هر محفل هنری میرفتم میگفتند «به فرزاد سلام برسان!» مگر چقدر میتوانم این مسئله را از همه قایم کنم و بگویم «چشم» من تحمل این بار سنگین دروغ را ندارم. من یک زن کاملا سنتی ایرانی هستم و در مرام و ادبیاتم نیست که بروم جار بزنم «من جدا شدهام.» |
مصاحبه من با روزنامه صبا موجود است، اگر متن مصاحبهام را کامل خوانده باشید، میبینید آنجا نه اسمی از کسی بردهام و نه به اتفاق خاصی اشاره کردهام. آنجا قرار بود درباره عشق، فلسفه زندگی و دنیا صحبت کنیم که همه این موضوعات از علاقه مندیهای شخصیام است. هیچ وقت درباره کسی صحبت نکردهام و خاصه در این گفتگو هم در مورد جداییام حرفی به میان نیاوردم. اما رسانههای مختلف به واسطه استنباط شخصیشان و با تیتر «آزاده نامداری طلاقش را پذیرفت!» بازتاب عجیبی به این اتفاق دادند، در حالی که هیچ کجای مصاحبه من چنین حرفی زده نشده بود».
آزاده نامداری در ادامه گفت: «دومین نکتهای که لازم است بگویم این است که بسیار به اینکه ما باید آدمهای راستگو و صادقی باشیم معتقدم. یادم است یک روز شقایق دهقان به تلویزیون آمده بود و روی آنتن گفت من یک نامادریام. با اینکه نامادری بودن را در جامعه ما نمیپذیرند، اما شقایق دهقان با شهامت زیاد این موضوع را مطرح کرد و بعید میدانم بعد از این اتفاق هم ذرهای به محبوبیت یا جایگاهش در میان مردم لطمهای وارد شده باشد. او با مردمش صادق بود و به نظرم بهترین کار ممکن را انجام داد. اصولا لاپوشانی یا دروغ گفتن اذیتم میکند و نمیتوانم بار سنگین دروغ را روی دوشم تحمل کنم. من به هر محفل هنری از جمله تئاتر، سینما یا کنسرت که میرفتم میگفتند «به فرزاد سلام برسان!» اما مگر چقدر میتوانم این مسئله را از همه قایم کنم و بگویم «چشم، سلام میرسانم!» من تحمل این بار سنگین دروغ را ندارم. من یک زن کاملا سنتی ایرانی هستم و در مرام و ادبیات خودم و خانوادهام نیست که بروم جار بزنم «من جدا شدهام.» هرگز دوست نداشتم این اتفاق تا این حد بازتاب رسانهای داشته باشد، اما به قول شهاب حسینی «یک پایان تلخ، بهتر از یک تلخی بیپایان است.»
تعجبم از این است که فضای رسانهایمان چقدر آمادگی ذهنی داشت که بعد از انتشار گفتگوی من با روزنامه صبا این هجمه رسانهای اتفاق افتاد و انگار همه آماده بودند این خبر را منتشر کنند، در حالی که به هیچ وجه به صورت مستقیم این خبر را اعلام نکردم.
آزاده نامداری در پاسخ به این سوال که آیا مدیران صداوسیما از جدایی این دو مجری و بازتاب زیاد رسانهایاش عصبانی هستند یا خیر نیز گفت: «مدیران سازمان برای چه باید ناراحت باشند؟! هر کدام از آنها از من درباره این اتفاق بپرسد، مینشینم و داستان را برایش تعریف میکنم و آنها حتما درک خواهند کرد. تا این لحظه که هیچ کدام از مدیران سازمان صداوسیما به این مسئله واکنشی نشان ندادهاند و به نظرم دلیلی برای ناراحتیشان وجود ندارد.»
آزاده نامداری در پایان گفتگوی تلفنیاش با تی وی پلاس گفت: «امیدوارم همه شرایط حال حاضر من را درک کنند و بیشتر از این به اتفاقات اخیر دامن نزنند. اصلا چرا باید هر کسی از این شرایط با استنباط شخصیاش داستان درست کند؟!»
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم
پس خوب شد كه مطرح كردند تا همه بدانند وهمه اگاه باشند كه ازدواج كار اسانی نیست واین دونفر كه با ان همه عشق زندگی را شروع كردند مجبور به طلاق شدند.تلاش كردند ولی نشد زندگی را حفظ كنند!!!!!!!!!!!!!!!!
خوب بود بی طرفانه نظر میدادید نه به خاطر دوست اقای حسنی نظرتان هم جهت دار...
واقعا یه خورده دلسوز هم باشیم
این دو ادم با هزار امیدو ارزو ازدواج كردند ولی نشد...چرا با حرفها قضاوت ها واین تیتر ها نمك به زخم می پاشیم؟؟؟؟
ما مسلمانیم؟؟؟
آدم یهو خیال میكنه جوهر طلاقنامه خشك نشده میخواد تجدیدفراش كنه...........................
ثانیا: شما آقای محترم كه خودتو دوست فرزاد حسنی می دونی خیلی دلت میخواست موضوع كش پیدا نكنه بهتر بود اصلا این مطالب رو نمی نوشتی !!!!
نه اینكه یجوری مطرحش كردی كه چون خودت خبر ازدواجشون رو پخش كردی انگار الان كه برای خبر طلاقشون تو رو سهیم ندونستن خیلی آتیشی شدی!!!!!!!!
ثالثا: پس كی می خوایم بافرهنگ بشیم از زوم كردن روی این مسائل دست برداریم.....؟!!!
رابعا: دخترخانمی كه دیگه متاهل نیست لزومی نداره همه ی دنیا فك كنن متاهل
این دوتا هم مثل هزززاران هزار عقد كرده ایی كه هر روز از هم جدا میشن به هر دلیلی..خیلی بزرگش كردید در حالی كه اصلا اتفاق خاصی نیوفتاده!
بس كنید دیگه...هر روز یه نفرتون میاین و یك تیتر می زنید كه خانم نامداری فلان گفت...آقای حسنی بهمان...!!!
آقای فراهانی به نظرم شما كمی بی انصافی كردین.شایدم چون فرزاد دوست شماست اینچنین خانم نامداری رو مخاطب قرار دادین.
جدا شدن برای همه هست شتر سواری كه دولا دولا نمیشه.نمیشه قایم كنن كه جدا شدن.
رسانه ها و ما مردم بذاریم خانم نامداری و آقای حسنی آرامش داشته باشن...اتفاقی هست كه افتاده مسیرشون یكی نبوده چه اشكالی داره؟!انشاله موفق باشن...
دوستان راست میگن بهتره به خانم كه افتخار ما هستن در ریاضی بپردازیم.
همش یه حسی بهم میكه هنوز همو دوست دارن
ناراحتم ازینكه رسانه ها دارن دامن میزنن
یه جا نوشته لبخند نامداری بعد طلاق
یه جا نوشته لبخند فرزاد بد طلاق
اینا ینی چی تروخدا
اونا هردوشون ناراحتن قطعا
دعاكنیم برگردن
ازاده نامداری بسیار خانومانه در مورد طلاقش صحبت كرده ودلیلی هم نداشت كه این مساله رو پنهان كنه چرا وقتی یه دختر خانوم جدا شده باید اجازه بده كه همه فكر كنن متاهله؟؟
واژه «انشاءالله» به معنای «خدا را خلق كرد» است لذا اشتباه بوده و به جای آن باید بنویسید: «ان شاء الله»
لطفا تصحیح كنید، این گونه غلط های املایی نباید دیگر در رسانه های عمومی تكرار شود.