مناصب درباری

تذکره الملوک منبعی مهم برای شناخت مشاغل دربار دوره صفوی

وقتی سراغ مطالعه ادبیات و تاریخ یک دوره خاص می‌رویم، آنچه در نظر اول نمود می‌کند، دیوان‌های شعرای مطرح آن دوره و بعد از آن، متون نثر بالنده آن دوران ودر درجه بعد آثار تاریخ‌نگاری سنتی است، سبک خاصی از تاریخ‌نگاری که بر محوریت شرح جنگ‌ها و اقبال و ادبار شاهزادگان و امرا و اشراف می‌گردد. برای نگارش یک اثر روایی سنتی همانند آنچه استادان بزرگ سلف مانند مرحوم اقبال می‌نگاشتند همین مقدار از اطلاعات تاریخ‌نگاری بسنده بود.
کد خبر: ۶۶۸۰۸۴
تذکره الملوک منبعی مهم برای شناخت مشاغل دربار دوره صفوی

برای همین است که وقتی به آثار تحقیقی سنتی تاریخ می‌نگریم، چه این اثر بخشی از تاریخ روسیه در دوره تزار پتر کبیر باشد و چه اثری در باب حکومت شاه طهماسب اول صفوی، احساس می‌کنیم با مجموعه‌ای از کتب روبه‌رو هستیم که اگر نگوییم 90 درصد، حداقل 80 درصد آثار عین به عین مانند هم هستند با تغییراتی کوچک و اندک، به همین دلیل تاریخ‌نگاران معاصر به سراغ متونی گسترده‌تر می‌روند، از میان افسانه‌های به ظاهر تخیلی، ریشه یک واقعه را می‌جویند یا به سراغ متونی که به ظاهر برای علم طب یا حتی علم بیطاری یا پرورش باز شاهی نوشته شده می‌روند و به این صورت با گسترش منابع تحقیقی خود، اثری متفاوت از دیگر تاریخ‌نگاران پدید می‌آورند. تذکره‌الملوک اثر میرزا سمیعا از آثار بسیار منحصر به فرد دوره صفوی است؛ منحصر به فرد از آن جهت که سراغ توضیح و شرح مطالبی جالب می‌رود و از این اثر فرخنده است که می‌توان پی برد پادشاه صفوی زمانی که مشغول جنگ یا مذاکره با سفرا نبوده، اوقات خود را چگونه می‌گذرانده است. در این اثر از مشاغلی نام برده می‌شود که اطلاع از وجود آنها در متون روایی تاریخ‌نگارانه بسیار سخت است. از این متن است که متوجه می‌شویم در کاخ صفوی، عمارتی به نام ـ دارالنظاره آشپزخانه و شربت‌خانه ـ وجود داشته است که برای نظارت بر امور آشپزخانه و شربت خانه ساخته شده بود و مشتمل بر انبار و خلوت‌های تودرتو و نشیمنگاه و باغ بزرگ بوده که برای تفریح و تفرج در نظر گرفته شده بود و از همین متن است که متوجه می‌شویم منصب آبدارچی باشی از مناصب مهم دوره صفوی بوده است. اگر به این گونه آثار تاریخی توجه نداشته باشیم، با وجود غلوهای مکرر در تاریخ‌نگاری ایرانی به کل فراموش می‌کنیم پادشاه هم انسانی بوده است که غذا می‌خورده، نوشیدنی می‌نوشیده، گاهی اوقات سرش درد می‌گرفته وگاهی دیگر دچار دل پیچه می‌شده است، گویی دستی نامریی می‌کوشد از بیشتر صفحات تاریخ ایران اثرهای انسانی پادشاهان را بزداید، حتی اگر می‌شد مرگ آنها را انکار کند و ادعا نماید پادشاه به عمق دریاها رفته یا مانند نوری به آسمان شتافته است و در شب‌هایی که ماه کامل است به زمین می‌آید و امور زمینی را تمشیت می‌کند، وجود این گونه آثار است که به یاد ما می‌آورد در غالب دوران پرفراز ونشیب ایران، پادشاه نیز مانند ده‌ها شاهزاده دیگر، یکی از پسران معمولی پادشاه قبلی بوده است، تنها و تنها وجود عنصری به نام بخت و اقبال و در برخی مواقع هم کاردانی وزیر و وکیلی که از وی حمایت می‌کرد و در نادر مواقع، برخی توانایی‌های فردی خودش، سبب روی کار آمدن او به جای ده‌ها جایگزین دیگر شده است، ونه ادعاهای غلو ماورایی که در بسیاری مواقع در تاریخ‌نگاری سنتی ایران به شاهان نسبت می‌دهند.

منابع:

ـ میرزا سمیعا، تذکره‌الملوک، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، نشر امیرکبیر، 1368

ـ منجم، جلال، تاریخ عباسی، نشر وحید، تهران

همایون نوری‌پناه / دانشجوی دکتری تاریخ ایران بعد از اسلام

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها