معمولا در یک مشاجره کلامی، هر دو طرف حرفشان را میزنند و بعد احساس سبکی میکنند. البته شاید بعد از درگیری لفظی، همچنان ناراحت باشند ولی حداقل هر دو نفر دلایل کارهایشان را توضیح داده و حرف نزدهای باقی نگذاشتهاند ولی پراندن این نوع متلکها در ملأعام باعث میشود طرف مقابل فرصتی برای حرف زدن نداشته باشد. در نتیجه، چیزی که این وسط باقی میماند درگیری ذهنی حل نشده است. نوع دیگر متلکها که مرسومیت بیشتری دارد، متلکهایی است که طرف مقابل فرصت پاسخ دادن به متلک پران را دارد ولی بهدلیل حجب و حیا یا اجتناب از دعوا کردن، ترجیح میدهد سکوت کند و پاسخ ندهد.
در این حالت هم متلک به حرفی فروخورده تبدیل میشود که ناخودآگاه ذهن را مشغول میکند و حتی برای عدهای از شهروندان ـ بخصوص برای برخی خانمها ـ ضربات روحی متلکهای جنسی تا مدتهای زیادی باقی میماند.
این متلکها، چه به آنها پاسخ بدهیم و چه ندهیم، در ضمیرناخودآگاه انسان به یادگار میماند؛ حتی اگر یک روز بعد از شنیدن متلک، کل واقعه را فراموش کنیم یا سعی کنیم آن را به دست فراموشی بسپاریم.
چه افرادی بیشتر قربانی متلک میشوند؟
به جرات میتوان گفت تقریبا همه مردم در زندگیشان متلک شنیدهاند. عدهای هم خودشان در زمره متلک پرانها هستند ولی خود این افراد هم از متلکهای دیگران بینصیب نیستند.
از دیدگاه ادبی، گاه متلک با کنایه و ایهام در یک ردیف قرار گرفتهاند که در اشعار و متنهای ادبی هم استفاده میشود ولی در معنای امروزی، متلک را میتوان جملهای تخریبی به حساب آورد که بار توهینی دارد و معمولا از سوی فردی غریبه بیان میشود.
معمولا افرادی که رفتار یا شمایل ظاهریشان با عرف مرسوم جامعه تطابق چندانی ندارد، بیشتر در معرض متلکها قرار دارند. البته این حرف به این معنی نیست که اگر فردی شکل آرایش و پوشش را با هنجارهای پذیرفته شده جامعه تطبیق داد، دیگر از متلک شنیدنها بیمه شده باشد و هیچکسی به او متلک نگوید.
خانمها را میتوان قربانی اصلی متلکهای خیابانی به حساب آورد و از آن طرف هم، تعداد آقایان متلک پران در خیابانها بسیار بیشتر از خانمهای متلکپران است.
تشدید متلکگویی در فضای بسته
گرچه متلکگویی در همه جوامع وجود دارد، اما کارشناسان بر این باورند که هرگاه جامعهای نتواند در زمینههای مختلف حرفش را بیان کند و گفتوگوی سالم در جامعه رواج نداشته باشد، به همان نسبت هم متلکگویی در آن جامعه افزایش پیدا میکند.
به بیان دیگر، هر وقت اظهار علاقه کردن در جامعه با محدودیت روبهرو شود یا افراد نتوانند در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی با یکدیگر بحث و مراوده داشته باشند، آنگاه در این شرایط، متلکگویی جایگزین جدیدی برای ارتباط برقرار کردن و بیان خواستههای درونی میشود.
وقتی متلک شنونده از متلک بدش نمیآید
واکنش همه افراد به متلکها یکسان نیست و حتی برخی افراد از شنیدن متلکها هم بدشان نمیآید و از آن لذت میبرند.
در جوامع توسعهیافته هم متلکپرانی وجود دارد و گاه مثلا داشتن یک ماشین خوب یا ظاهری زیبا باعث متلک انداختن عدهای میشود ولی نکته اینجاست که تا وقتی این متلکها جنبه تمجید و تعریف داشته باشد، کمتر کسی پیدا میشود که از این متلکها بدش بیاید.
در بسیاری از جوامع نیز این قانون نانوشته تا حدودی حکمفرماست و مثلا برخی دختران ـ بخصوص دختران کم سن و سالتر ـ ممکن است با شنیدن متلکهایی که به نوعی از ظاهر آنها تعریف میشود و جنبه بیاحترامی و تحقیر ندارد، نه تنها بدشان نیاید، بلکه حتی ممکن است اعتماد به نفسشان هم بالاتر برود.
ضعف خانوادهها در تربیت اصولی فرزندان
بیگمان پیشینه زندگی و نوع تربیت فرد در جامعه، نقش مهمی در بروز رفتار متلکگویی افراد دارد، اما دکتر مسعود غفاری، روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با «جامجم» معتقد است مهمترین عاملی که باعث میشود فردی به متلک گفتن روی بیاورد، ضعف تربیت در خانوادهاش است.
ارتقای توانایی ذهنی و جسمی کودکان، سازگاری با محیط، مسئولیتپذیری و استقلال عاطفی، چهار مولفهای است که به باور غفاری، اگر خانوادهها روی آن تمرکز کنند، متلک پرانی از فضای خانوادهها رخت برمیبندد.
جامعه ناهنجار، شهروند ناهنجار تربیت میکند
سهم عمدهای از متلکهای رایج در جامعه، متلکهای جنسی است؛ متلکهایی که به گفته غفاری از محرومیت و ناکامی جنسی نشات میگیرد.
این استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی تاکید میکند: هرگاه جامعهای از فرهیختگی دور بماند و نقش تربیت علمی در تمدنها کمرنگ شود، شانس زیادشدن افراد ناهنجار و همچنین گسترش رفتارهای نابهنجاری مثل متلکگویی در آن جامعه افزایش پیدا میکند.
به باور غفاری، وقتی شهروندان آموزش نبینند که از راههای سالم و منطقی، نیازهای جنسیشان را برطرف کنند، در این صورت شیوع متلک در جامعه، جایگزینی برای ارضای نیازهای خفته جنسی میشود.
جای خالی مجازاتهای قانونی
در اغلب موارد متلکهای جنسی جنبه بیاحترامی و تحقیر دارد. وضعی که در آن فرد متلکپران به یک خانم عابر تنها با ملاک جسمیاش قضاوت میکند و عقدههای جنسی فروخوردهاش را با بیان کلمات توهینآمیز ارضا میکند.
این متلکهای جنسی توهینآمیز را شاید بتوان رایجترین نوع متلکها در اغلب کشورها به حساب آورد و حتی میتوان آن را گونهای خشونت جنسی علیه زنان نامید.
با آنکه در اغلب کشورهای جهان، مجازاتی برای افراد متلکپران وجود دارد، اما واقعیت این است که معمولا قانون درباره اینگونه خشونتهای کلامی با نرمش برخورد میکند. درست است که فرهنگسازی و آموزش عمومی در جامعه باید به شکلی گسترده باشد که متلکگویی بهعنوان رفتاری خلاف اخلاق عمومی نکوهش شده و از سوی همه تقبیح شود، ولی همیشه در هر جامعهای، عدهای پیدا میشوند که فرهنگسازی برای آنها نتیجه چندان سریع و خوشایندی ندارد و این افراد متلک پران، زبان قهر و زور را بیشتر میفهمند.
بدیهی است استفاده از قوای قهریه برای مقابله با متلکگویان بداخلاق باید آخرین راهحل و بهعنوان تیر آخر مقابله با این رفتار زشت باشد، اما برای افرادی که به خود اجازه میدهند در محیطهای عمومی به حریم شخصی دیگران توهین و تجاوز کنند، استفاده از اهرمهای قانونی نباید به عنوان سلاحی همیشه در غلاف تصور شود که بود و نبودش نیز فرقی به حال متکپران و متلک شنونده نداشته باشد.
چه کسانی بیشتر متلک میپرانند؟
نمی توان با قاطعیت گفت سواد و سطح تحصیلات متلک پرانها از دیگر افراد جامعه پایینتر است و هیچ مدرکی هم وجود ندارد که متلک پرانها از سطح تحصیلات پایینی برخوردار باشند.
میتوان عوامل زیادی را برشمرد که چرا فردی به خود اجازه میدهد در محیطهای عمومی، فرد ناشناسی را تخریب کند و با متلکگویی، آبروی او را در جمع به بازی بگیرد. نوع آموزش و تربیت افراد در خانواده را میتوان مهمترین عاملی دانست که موجب میشود فردی به متلکگویی عادت کند و از انجام این کار، حس بدی نداشته باشد.
تاثیر محیط دوستان، فضای کاری، محل اقامت و ویژگیهای شخصیتی پرورش یافته در افراد هم در بهوجود آمدن این عادت بیتاثیر نیست.
امین جلالوند / گروه جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
مقاله ای بسیار بجا ولازم بود وبیشتر امیدوارم چنین مقالاتی در رسانه ها دنباله دار باشد ؛
در دنباله مایلم نظرات كارشناسان محترم را ,تا قبل از تكمیل قوانین جامع تنبیهی در این خصوص,در مورد راه حلهای دیگر بخوانم .