بیایید با هم سوار بر ماشین زمان چند صد سالی به عقب برگردیم و در سرزمین های سرد آلاسکا داستان هایی مهیج و سرشار از ماجراهای گوناگون را مرور کنیم.من و شما که در آن زمان نبودیم اما بارها کتابها و فیلمهای زیادی را در مورد مردانی شنیده .خوانده و دیده ایم که از سرزمین سرد و یخ زده آلاسکا به امید دست یابی به گنج دورانشان راهی سفر شده اند به جنوب آمریکا. به همان جایی که با الک های کوچک شن های ته رودخانه را جستجو میکردند تا به تکه های کوچک طلا دست پیدا کنند.
سفر به آلاسکای کویر
آنها به صورت گروه های دو یا پنج یا ده نفره عازم این سفر میشدند و در راه نیز با تمام دشواری های موجود دست و پنجه نرم میکردند که شاید با تحمل این سختی ها بتوانند نتیجه ای درخشان کسب کرده و در برگشت خانواده های خود را خوشحال کنند.
آری آنها جویندگان طلا بودند. شاید به نظر برسد عصر جویندگان طلا تمام شده است ولی شما کاملا" اشتباه می کنید . کمربند های خود را محکم ببندید تادوباره سوار بر ماشین زمان به عصر خود برگردیم . دو هفته مانده به بیست و پنجم بهمن هزار و سیصد و نود دو در سرزمین های شمالی ایران ول وله ای برپا شد.
مردانی از شمالی ترین نقطه ایران که به راستی زمستان امسال سرمای آلاسکا را با تمام وجود حس کردند با خبر شدند که باید بار سفر را ببندند. سفر به جنوب کشورشان. اما برای چه ؟ آنها شنیدند که در هزار و ششصد کیلومتر پایین تر طلا پیدا شده . طلایی در قامت یک جام .
برق این جام تا به تبریز میرسد و گویی به آنها چشمک زده و آنها را به سوی خود میخواند. هواداران تیم تراکتور سازی تبریز که بعد از پیروزی تیمشان در مرحله نیمه نهایی جام حذفی فوتبال مقابل فولاد خوزستان به پیروزی رسیده بودند ساعتی بعد متوجه شدند که تیم آبی پایتخت در مقابل مس کرمان وا داده و آنها را به مشکل انداخته. مشکل بزرگی به اندازه پیمودن سفری طولانی و دشوار. شاید اگر استقلال صدر جدولی میتوانست مس ته جدولی را شکست دهد دیگر پرشورها این قدر به زحمت نمی افتادند و چه بسی میتوانستند با حضوری یکصد هزار نفری چه در تهران و چه در تبریز جام قهرمانی را هر چه باشکوه تر بالای سر ببرند. ولی تراکتوری ها خوشحال بودند خوشحال از آمدن دوباره عمو سیبیلوی محبوبشان تونی اولیویرا پرتغالی و هم خوشحال از راهیابی به فینال در اولین روزی که تونی بر نیمکت تیمشان نشسته بود.
مگر می شود جلوی این پرشورها را گرفت؟ آنها بعد از چهل سال میتوانند اولین جام را به تبریز بیاورند و در فوتبال ایران باز هم خودشان را دیکته کنند. بعد از مشخص شدن میزبان فینال جام حذفی که با قرعه کشی در فدراسیون فوتبال انجام شد تیم مس کرمان میزبانی این بازی مهم و پر دردسر را عهده دار شد. از همان لحظه اول این خبر تراکتوری ها شروع به فراخوان دادن کردند. فراخوان برای سفر به کرمان با هواپیما با قطار با اتوبوس با ماشین های شخصی. مطمئن باشید اگر مسیر آبی نیز داشت فراخوان سفر با کشتی را هم میدادند. این روزها در سراسر استان های ترک نشین کشورمان با هر کس که روبه رو میشوی بعد سلام اولین حرفش این است : جمعه در کرمانی؟
این همه شور و اشتیاق سال گذشته هم در بین پرشورها بود . برای اولین بازی آسیایی خود مقابل الجزیره امارات در تبریز. اما فکر میکنید این مردان سختکوش باید متحمل چه دردسرهایی شوند برای سفر به هزار و ششصد کیلومتر آنطرف تر؟
مخاطرات یک سفر از کرایه تا طلا
اولین کاری که میکنند باید خانواده های خود را مجاب کنند که صحیح و سالم میروند و صحیح و سالم برمیگردند. این خان اول بود که نسبت به شناختی که از خانواده های متعصب ترک زبان داریم راحت ترین خان موجود است پیش پای پر شورها. و اما خان دوم : چگونه گی تهیه هزینه سفر است.
*هزینه سفر با اتوبوس از تبریز و دیگر شهر های استان به کرمان نزدیک به یکصد هزار تومن با حد اقل خورد و خوراک و مدت زمان بیست و چهار ساعت است ...
* هزینه سفر با قطار که البته مسئولین باشگاه با در نظر گرفتن ده واگن قطار با خورد و خوراک رایگان و بلیط مسابقه به مبلغ پنجاه هزار تومان کمک شایان ذکری به هواداران کرده و توانسته وظیفه خود را در حد توان در قبال یار دوازدهم خود انجام دهند .
* اما هزینه سفر با هواپیما که با احتساب خورد و خوراک مبلغی نزدیک به پانصدو پنجاه هزار تومن به صورت رفت و برگشت است که البته از نظر زمانی کمترین مدت را به خود اختصاص میدهد. البته باید توجه داشته باشیم که در این شرایط بد اقتصادی موجود کمتر کسی میتواند چنین هزینه ای را برای دیدن یک مسابقه تقبل کند و بیشتر هواداران با اتوبوس و قطار تن به این سفر دشوار خواهند داد.
* گزینه بعدی سفر با خودروهای شخصی است که میتوان گفت با خطرات احتمالی گران ترین هزینه را در بر میگیرد .یعنی با آمار تصادفات جاده ای میتوان حدس زد که اصلا" هیچ کدام از هواداران با توجه به مسافت طولانی سفر دست به این کار نزنند چون میدانند که به غیر از هزینه بنزین و احتمال خرابی خودرو و خستگی ناشی از رانندگی طولانی مدت خانواده های خود را نیز چهار روز نگران خواهند گذاشت.
* این بار اول نیست که هواداران تراکتور به صورت گروهی برای حمایت از دردانه دیار خود پا به سفر میگذارند.قبلا" نیز بارها شاهد بودیم که اتوبانها را با پرچم تراکتور قرمز کرده اند. آنها خیلی شاد و مفرح سفر میکنند و با هر وسیله نقلیه ای به سفر بروند باید و باید پرچمشان را به رهگذران نشان داده و آنها را از حضور خود آگاه کنند. در گروه های خود شعارهای تراکتوری سر میدهند. هوای یکدیگر را دارند . در گروه هایشان دکتر و مهندس هست. مکانیک و آشپز هست. از هر نوع شغل و حرفه ای در خود دارند و هیچ وقت در مشکلات سفر نمیمانند. آنها آنقدر اتحاد دارند که اگر بخواهند میتوانند با پای پیاده نیز از سر ایران تا به جنوبی ترین نقطه ایران با در دست داشتن پرچم تیمشان سفر کنند.
*برسیم به خان چهارم و گرفتن صندلی در ورزشگاه میزبان. پرشورها بارها و بارها ثابت کرده اند که با اتحادشان و درخواستشان توانسته اند در پایتخت و در بزرگترین ورزشگاه ایران یعنی استادیوم آزادی نصف گنجایش استادیوم را به خود اختصاص دهند و با این توضیح مشخص میشود که عبور از خان چهارم نیز در کرمان زیاد سخت و دور از دسترس نیست.
* خان پنجم و مهیج ترین خان این داستان حمایت و تشویق های چندین ساعته هواداران از تیمشان است. یعنی چند ساعت قبل از بازی و در حین بازی و بعد از بازی آنها طوری تیمشان را تشویق میکنند و شعار یاشاسین آذربایجان و یاشاسین تیراختور سر میدهند که بعضی اوقات فکر میکنیم شاید مریخی ها نیز صدایشان را بشنوند. آنها خیلی امیدوارند با حمایت هایشان بتوانند تاریخی ترین روز را برای خودشان شهرشان و همزبانانشان رقم بزنند.
*خان ششم مجهول است آیااین جویندگان طلا که از سرزمین شمالی با هزار مشقت به جنوب آمده اند میتوانند از الک های خود طلا به ارمغان بیاورند؟آیا سفرشان با نتیجه همراه خواهد شد؟ این خان را مجهول میگذاریم تا روز مسابقه فینال و نواخته شدن سوت پایان از طرف داور مسابقه. ولی با این که در جهل این خان می مانیم باید در نظر بگیریم که چه جویندگان به طلا برسند و چه نرسند بهترین سوغاتی که به دیارشان میبرند اتحاد و شور و یکدلیشان است.
* خان هفتم این بود : تحمل سختی و فراز و نشیب برای اثبات بزرگی و تعصب یک قوم بزرگ در کشور ایران .
سایت گل
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم