باور بفرمایید هم من و هم بسیاری از دوستداران مسعود کیمیایی هر بار با شنیدن و خواندن خبر تولید فیلم جدیدش منتظر تماشای اثری جذاب، گرم و تماشایی از او هستیم، اما استاد هر بار با ساخت فیلمی دور از جایگاهش، ما را مایوس از سالن سینما روانه میکند.
کیمیایی هم سالها پیش با ساخت آثاری چون «قیصر»، «گوزنها»، «داش آکل»، «سرب» و «دندان مار» کاری با دوستدارانش کرده کارستان و یوغ ارادت و شیفتگی بر گردن آنها انداخته و هنوز هم با ساخت هر اثری ایشان را به دنبال خود میکشد و بعد دوباره آنها را در اشتیاق فیلمی دیگر نگه میدارد البته این رشته شیفتگی و شیدایی با آثار نه چندان خوشایند استاد پوسیدهتر و گسستهتر شد و باعث شد عدهای قید پیگیری و تماشای کارهای کیمیایی را بزنند.
هرچند میدانم به سبب گذشته درخشان این فیلمساز سرشناس و حالِ ارزشمند این مرد بزرگ این بیاعتنایی و کمتوجهی و دوستنداشتن نمیتواند دائمی باشد و سینمادوستان برای همیشه منتظر اثری ماندگار از کیمیایی هستند؛ حتی اگر این مساله امید و آرزویی ابدی و عبث به نظر برسد.
همه آن جمعیت فراوانی که صبح روز گذشته آن همه برف و سرمای پایتخت را به جان خریده بودند و مشتاقانه خود را به سالن نمایش فیلم برج میلاد رسانده بودند، به عشق و احترام کیمیایی و به امید دیدن فیلمی جذاب آمده بودند، اما متاسفانه نتوانستند از نیمه فیلم بیشتر صبوری به خرج دهند و جلوی خندههای تلخ و ناامیدکننده و ناراحتکنندهشان را بگیرند.
باور کنید هیچ کس دوست ندارد به فیلمهای کیمیایی بخندد، چرا که او سالها به واسطه ساخت فیلمهایی جدی و درگیرکننده ، مجال هر خنده تمسخرآمیزی را از تماشاگران گرفته بود البته این نارضایتی عمومیت نداشت و عدهای هم از «متروپل» دفاع میکردند، اما هرچه بود پارهای اظهارنظرها مسئولان جشنواره را از برگزاری نشست خبری فیلم منصرف کرد.
علی رستگار - گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد